Deprecated: Methods with the same name as their class will not be constructors in a future version of PHP; plgContentJComments has a deprecated constructor in /home/titreazad/domains/titreazad.ir/public_html/plugins/content/jcomments/jcomments.php on line 25
چاپ
بازدید: 923

مادر همه بحران ها "بحران مهارت" است که یک امر اجباری دولتی نیست که در افراد تزریق شود و این خود فرد و جامعه هستند که باید بپذیرند برای رشد و تعالی خود و کشور ، کسب مهارت را یک الزام به شمار آورند .

به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما ؛ یادداشت : امروز جامعه ایران با بحرانهای بسیاری مواجه است ؛ بحران بیکاری ، بحران آب و خشکسالی ، بحران گرانی و تورم و ارز و ... اما یک نکته مهم که می توانست در حل این بحران ها به کمک ما بیاید و متاسفانه جمهوری اسلامی از خلا آن رنج فراوان کشید ، بحران مهارت بود .

شاید نوع نگاه مسئولان و البته بیشتر خانواده ها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به تحصیل جهت اشتغال به کار دولتی باعث شد تا درس خواندن مترادف شغل گرفتن و داشتن زندگی راحت تلقی شود . منشا این تلقی ، سیاستهای نادرست و ظالمانه پهلوی بود که مردم را در بیسوادی و عدم اطلاع رسانی نگه می داشت و فکر می کرد مردم هر چه ندانند برای دوام حکومت بهتر است و همین نادانی باعث عقب ماندگی مردم ایران و عدم دستیابی به امکانات و رفاه شد .

اما انقلاب اسلامی ایران در سال 57 مردم را بیدار کرد ، به آنها بینش و آگاهی داد و یادگیری و تحصیل را یکی از وعده ها و پایه های اساسی جمهوری اسلامی و قانون اساسی برای نیل به آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی و سعادت بشریت قرار داد و علم نهضت سوادآموزی را برای ریشه کردن کردن نادانی در کشور برافراشت .

اما قبول کنیم بعد از انقلاب برخی مواقع بیراهه رفته ایم ، رشد دانشگاه ها و مراکز عالی قارچ گونه فزونی یافت و بجای اینکه به رویکردهای دانشگاهی و آموزش عالی عمق و کیفیت ببخشیم ، سازه های فلزی و ساختمان های رنگارنگ را بالا بردیم ، البته نباید انکار کرد که در بخش های مختلف علمی توانسته ایم مقام های جهانی کسب کنیم اما نقد ما در این باره کلی است چرا که باید اذعان کنیم امروز جامعه فارغ التحصیل ما از"بحران مهارت" رنج می برد چون خیلی از واحدهای دانشگاهی و خود دانشجو با رویای پشت میزنشینی و کارمند شدن و داشتن حقوق ماهیانه به سمت مدرک گرایی رفته اند .

شاید تعداد زیاد واحدهای دانشگاهی در ایران نسبت به جهان موید گفته ما باشد چرا که بنا به آخرین گزارش موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم در ایران ، تعداد ۳ میلیون و ۷۹۴ هزار و ۴۲۰ دانشجو در ۲۵۶۹ دانشگاه کشور تحصیل می کنند که از این میان تعداد ۵۳۰ واحد سهم دانشگاه آزاد بوده، ۳۰۹ موسسه غیرانتفاعی، ۱۷۰ مرکز فنی حرفه ای، ۴۶۶ مرکز پیام نور، ۹۵۳ واحد علمی کاربردی و ۱۴۱ دانشگاه دولتی( وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) در ۳۱ استان کشور ثبت شده است.

این در حالی است که اکثر کشورهای پیشرفته و توسعه یافته دنیا تعداد دانشگاه های آنها بیشتر از 500 عدد نمی باشد بطور مثال آلمان ٤١٢، انگلیس ٢٩١، کانادا ٣٢٩، ایتالیا ٢٣٦ و هلند ٤٢٣ دانشگاه دارند و برخی کشورهای اروپایی نظیر نروژ، سوئد، دانمارک، فنلاند و ... زیر ١٠٠ دانشگاه تأسیس کرده‌اند .

سیاستهای دولتهای مختلف در جمهوری اسلامی نیز به رشد مدرک گرایی و پایین بودن کیفیت مدارک کمک کرد . همه جای دنیا مرسوم است که یک فرد بعد از ورود به دانشگاه و گذراندن واحدهای نظری و عملی یک تخصص ، وارد بازار کار شود اما در ایران برخی افراد بدون اینکه سواد و تخصص یک شغل را داشته باشند ، ابتدا استخدام شدند و در حین انجام کار و صرفا برای افزایش حقوق و رتبه سازمانی شروع به تحصیل در دانشگاه ها کردند ، در ین رابطه دانشگاه آزاد و علمی کاربردی نقش مهمی ایفا کردند و شواهد زیادی هم وجود دارد که دانشگاه و اساتید در باره اینگونه دانشجویان با دست و دلبازی نمره می دادند .

خانواده ها و پدران و مادران نیز در این قضیه مقصر بوده اند ؛ یادم می آید زمان انتخاب رشته خیلی از خانواده ها فرزندان خود را به سمت رشته های ریاضی و تجربی سوق می دادند و نهایتا علوم انسانی ، چون به نظر آنها کلاس و پرستیژ داشت و می توانست کارمندی و حقوق و مزایای زیادی را به ارمغان بیاورد و متاسفانه رشته هایی چون کاردانش و فنی و حرفه ای کمتر مورد توجه قرار گرفتند .

امروز اگر در حل بسیاری از مشکلات به بن بست خورده ایم ناشی از فقدان مهارت است ؛ اگر بیکاری زیاد است برای اینست که دانشگاه های ما نتوانستند به فارغ التحصیلان مهارت و تخصص یاد بدهند چون قطعا هر کس در جمهوری اسلامی مهارتی بلد باشد بیکار نخواهد ماند ، تعداد مدیرانی که فاقد مهارت هستند نیز کم نیست و برای همین است که برای حل مشکلات دست به دامن برخی قدرتهای خارجی می شوند .

امروز اگر مهارت بلد بودیم بحران آب و خشکسالی نیز قابل حل بود ، می توانستیم مشکلات اقتصادی و بازار را نیز حل کنیم و دهها مشکل دیگر ، لذا مادر همه بحران ها "بحران مهارت" است که یک امر اجباری دولتی نیست که در افراد تزریق شود بلکه امری اکتسابی است و این خود فرد و جامعه هستند که باید بپذیرند برای رشد خودشان و کشور ، کسب مهارت را یک الزام به شمار آورند ./ خبرگزاری علم و فناوری

نویسنده : جواد عموزاد

انتهای پیام /