به بهانه ورود شهدای غواص و خط شکن، این دردانه های دست بسته، قطعه ادبی را تقدیمتان می کنیم.

به گزارش تیتر آزاد، یاد باد! روزی که مادرانتان از جویبارمحبت ِقلبشان، قدح آب را برلب ِتشنه ی کوچه ی رفتنتان سیراب کردند.۱۴:۱۴ ۱۳۹۴/۵/۱۵یاد باد! روزی که مادرانتان از جویبارمحبت ِقلبشان، قدح آب را برلب ِتشنه ی کوچه ی رفتنتان سیراب کردند.

هیچ گاه آسمان بارانی چشمان پدرانتان که محو تماشای قامت سروتان هنگام عبور ازجاده ی خداحافظی بودند، از یاد نمی بریم.
 ستایش باد! آن لبخند رضایت ِ همسرانتان که گام های شمارا استوار عبور دادند؛ به طرف فرات، جایی که سقای طفلان دو دست خود را در کنار علقمه هدیه به مولایش حسین(ع) نمود.
یاد باد ! گرمی پدرانه ی دستانتان که آزاد در دست ِگل های زندگی تان به هنگام آخرین وداع که ژاله های اشک را از شهلای چشمان کودکانه شان برماه رخسارشان می غلتاندند و اکنون چشم به راه باد صبا که خبرهایتان را به گوش جانشان برساند!

 گوش میدان نبرد هنوز به یاد دارد زمزمه های دعایتان، که هماهنگ بود با مرغ ملکوت در آن جزیره ی تنهایی و غریبیتان! چشمان مهتاب از آن شب می گوید: از بستن دستان مردانه تان، ازقساوت دیو صفتان، از مظلومیت شما  که گلوله ها میهمان جان با صفایتان شده بودند؛ مهتاب از غرق  شدنتان درکوثر ولایت علی(ع) خبر می دهد .

ستاره سهیل راوی شماست  و می گوید: آمدن مولای دست بسته ( موس بن جعفر (ع)) از کاظمین تا مقتل پر نورتان که بگشاید دستانتان و بدرقه کند پرواز ملکوتی شما را به عرش و به همراهی قاسم بن حسن (ع) و خورشید حقیقت شهادت می دهد برآن روزی که خداوند متعال محل آرمیدن شمارا از روز ازل خوشبو و متبرک نمود به عطر ورود قدوم مبارک مادرتان زهرای اطهر(س) که درآن تنهایی وغریبی، چادر پر از نور و معطرش  را کفن اندام های خونینتان نمود که بوی خوش آن از وجود پاکتان تا به امروز فضای ایرا ن و شهر مرا پر کرده است!
ما ایستاده ایم پای بیعت سرورمان حضرت امام خامنه ای، چون شما که ایستادید پای بیعت با مقتدای خود  امام خمینی (ره).

باشد که طلوع وجود مولا یمان از پس فلق، درآید و منقم خون ثارالله و شما باشد.

نویسنده: فعال فرهنگی شهرستان آزادشهر - هاجر خاندوزی