انتخاب‌هاي سياسي سبب دوري اين وزراتخانه از اهداف اصلي که مورد مطالبه‌ي اکثريت فرهنگيان است خواهد شد.دولت براي برون‌رفت از مشکلات کنوني آموزش‌و‌پرورش نيازمند بازنگري در برنامه‌هاي استراتژيک خود و اتخاذ سياست‌هاي هوشمندانه‌اي در اين حوزه داردو بدون تغيير نگاه به آموزش‌و‌پرورش نمي‌توان انتظار تغييرات بنيادي و ساختاري در اين حوزه داشت.

به گزارش تیترآزاد به نقل از کلاس بیست؛ سرانجام ليست کابينه پيشنهادي دولت دوزادهم تقديم هيأت رئيسه مجلس‌شوراي‌اسلامي شد و وزارت‌ آموزش‌وپرورش گزينه‌ پيشنهادي خود را شناخت.

پس ازکش‌وقوس‌هاي فراوان وطرح اسامي متعدد، «سيدمحمد بطحائي» بعنوان گزينه پيشنهادي روحاني براي تصدي پست وزارت آموزش‌و‌پرورش به مجلس معرفي شد.

سيدمحمدبطحايي 54 ساله،داراي مدرک کارشناسي‌ارشد مديريت دولتي و رئيس فعلي مرکز ملي نظارت راهبردي سازمان برنامه‌و‌بودجه است. او تا سال ۱۳۹۵ معاون پشتيباني‌و‌توسعه مديريت وزارت آموزش‌وپرورش بودو پس از برکناري علي‌اصغر فاني (وزير سابق آموزش‌و‌پرورش) تا معرفي وزير جديد، مدتي به عنوان سرپرست آموزش‌وپرورش فعاليت کرد.بطحايي که از نزديک‌ترين مديران به فاني بود در مدت حضورش درمعاونت مالي ‌و ‌پشتيباني،با آنکه عمده طرح‌ها و برنامه‌هاي اقتصادي فاني را مديريت مي‌کرد عملاً نتوانست گره کور دغدغه‌هاي اقتصادي و معيشتي فرهنگيان را بگشايد و سرانجام پس انتخاب دانش‌آشتياني،از معاونت پشتيباني‌ و توسعه وزارت آموزش‌وپرورش کنار رفت.

در دولت اول روحاني، شرايط بحراني کشور باعث شد که آموزش‌وپرورش علي‌رغم تمامي کمبودها و مشکلات جزو اولويت‌هاي دولت قرار نگيرد. دولت يازدهم در عرصه آموزشي کشور از پويايي لازم برخوردار نبود و به دليل سياست‌ها، غفلت‌ها و کاستي‌هااوضاع آموزش‌و‌پرورش نه‌تنها بهبود نيافت که از بسياري جهات بدتر هم شد. دردوازدهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري، روحاني باشعاراولويت دادن به آموزش‌و‌پرورش توانست قاطبه فرهنگيان را به عرصه انتخابات کشانده و با حمايت قاطع وهمه جانبه آنان، دوباره برصندلي رياست‌جمهوري بنشيند.

انتخاب سيدمحمد بطحايي به‌عنوان وزير پيشنهادي آموزش‌وپرورش در شرايطي که آموزش‌وپرورش در معرض مشکلات پيچيده و نابساماني‌هايبسيار جدي قرار داردو بخشي از اين عقب‌ماندگي‌ها و نابساماني‌هايمديريتي که امروز گريبان نظام آموزش‌و‌پرورش، معلمان و دانش‌آموزان را گرفته به دليل بي‌تدبيري مديراني است که سال‌هاست در«حلقه بسته‌ي مديران آموزش‌و‌پرورش» فرصت جوانگرايي ونوسازي مديريتي را از نيروهاي جوانوخوش‌فکر اين وزارتخانه گرفته‌اند موجب تعجب والبته نگراني است.

نگاهي واقع‌بينانه به‌سوابق، عملکرد وبرنامه‌هايارائه شده توسط بطحايي،اين واقعيت را آشکار مي‌کندکه قرار نيست دردولت دوازدهم اتفاق خاصي در آموزش‌و‌پرورش رخ دهد و علي‌رغم تمام وعده و وعيده‌هاي داده شده، آموزش‌و‌پرورش جزء اولويت‌هاي دولت دوم روحاني نيز نخواهد بود.انتخاب بطحايي معاون سابق علي‌اصغرفانی، به نوعی تداوم سياست‌هاي دولت قبل در اين بخش خواهد بود و دولت دوازدهم جديتي براي حل مشكلات ساختاري آموزش‌وپرورش ندارد.

به‌زعم نگارنده در شرايط کنوني، آموزش‌وپرورش هم از لحاظ مديريتي و هم از لحاظ اقتصادي باچالش‌هاي اساسي درگير است. عمده اين چالش‌ها به ضعف مديريت منابع مالي و نيروي انساني، کسري بودجه مزمن وضعف نظام رفاهي ومشوق‌هاي لازم براي ايجادانگيزه درمعلمان وکارکنان اداري وزارت آموزش‌و‌پرورش برمي‌گردد.

بخش اعظمي از مشکلات کنوني آموزش‌و‌پرورش، به عدم توجه و اهتمام جدي دولت‌ها به حل مشکلات ريشه‌اي و زيرساختي اين حوزه بر مي‌گردد و آمدن وزير جديد،اصلاح‌طلب يا اصول‌گرا درحالي که نگاه سياست‌گذاران کلان و خصوصاً دولت‌مردان به مقوله آموزش‌و‌پرورش تغييري نکرده است باعث تغيير‌ و تحولي چشمگير در بزرگترين دستگاه اجرايي کشور نشده و نخواهد شد، و وزير جديد بر فرض توانايي هم قادر نخواهد بودموانع را از ميان برداشته و راه را براي پيشرفت هموار نمايد.

آقاي رئيس‌جمهور؛

فرهنگيان در ۲۹ ارديبهشت بازبانرأي گفتندچه مي‌خواهند. بي‌گمان مهم‌ترين پيام راي دوباره به شما،«نه به شرايط موجود» بود.رويکرد کنوني دولت دوازدهم به مقوله آموزش‌وپرورشو عدم توجه به مطالبات وانتظارات فرهنگيان،موجب ترديد در اراده دولت براي حل مشکلات‌ اين حوزه شده است.

به نظر مي‌رسدبرخلاف تمامي اظهارنظر‌ها و ادعاها،دغدغه‌هاي فرهنگيان چندان براي دولت دوازدهم مهم نيست و فقط در بزنگاه انتخابات براي اردوکشي سياسي به آنها بها داده شده و بعد از گذر از اين وادي با پشتيباني همين معلمان، در وقت نياز منفعت آنان فداي مصلحت حزبي‌و‌جناحي مي‌شود.

بي‌گمان انتخاب‌هاي سياسي سبب دوري اين وزراتخانه از اهداف اصلي که مورد مطالبه‌ي اکثريت فرهنگيان است خواهد شد.دولت براي برون‌رفت از مشکلات کنوني آموزش‌و‌پرورش نيازمند بازنگري در برنامه‌هاي استراتژيک خود و اتخاذ سياست‌هاي هوشمندانه‌اي در اين حوزه داردو بدون تغيير نگاه به آموزش‌و‌پرورش نمي‌توان انتظار تغييرات بنيادي و ساختاري در اين حوزه داشت.

حال سوال اساسي اين است « آيا انتخاب سيدمحمد بطحايي در راستاي تغيير نگاه دولت‌ به مقوله آموزش‌و‌پرورش و تحقق وعده‌هاي انتخاباتي‌رئيس‌جمهور مبني بر اولويت بودن آموزش‌و‌پرورش است وبطحايي توان مقابله با حجم بالاي چالش‌هاي پيچيده آموزش‌و‌پرورش را دارد و می‌تواند منشا تحولاتي مثبت و سازنده در آموزش‌و‌پرورش باشد؟»

حسين طاهري‌فرد-فعال فرهنگی و رسانه‌ای

انتهای پیام/