پاسداران سبز پوش انقلاب اسلامی همانند مولایشان امام حسین(ع) با پاسداری از اسلام، زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت هستند.
به گزارش تیتر آزاد، گروه حماسه و پایداریباشگاه خبرنگاران پویا, پیروزی انقلاب اسلامی به دست مردم و رهبری معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) موجب آن شد که ایران از یوغ استعمار چپاولگران جهانی رهایی یابد و منجر به برهم زدن معادلات دشمنان اسلام و ایران در شرق و غرب شود. پس از گذشت مدت کوتاهی از پیروزی انقلاب یعنی در اواخر سال 1357, با تدبیر عالمانه امام خمینی(ره) و به دست فرزندان دل سوز که آماده دفاع از اسلام و انقلاب و ارزش های آن بودند, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تأسیس شد. سپاه در زمانی به وجود آمد که دشمنان برای رسیدن به آمال و نقشه های شوم خود برای انقلاب اسلامی و ایران, دست به توطئه ها و شرارت های گوناگونی شدند.
از ایجاد و تقویت گروهک های تروریستی در جنوب, غرب و شمال ایران گرفته تا تحمیل جنگ هشت ساله به ایران؛ اما همین مجاهدان سبزپوش با ایثار و رشادت خود را سپر ملت قرار دادند و اجازه نداند دشمن ذره ای به کیان ایران و انقلاب اسلامی آسیب بزند و به اهداف شوم خود دست پیدا کند. تا آنجا که امام خمینی(ره) در خصوص سپاه فرمود:«من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمیگردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقهای جز سابقه اسلامی ندارید. سلام مرا به همه برسانید. من از همه شما متشکرم.»
همچنین رهبر کبیر انقلاب اسلامی در وصف پاسداران میفرمود:«شما پاسداران مثل جوانهاى صدر اسلام هستید.شما مثل سربازان صدر اسلام (هستید) که با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت کردند، به اسلام خدمت کردید و مىکنید. من امیدوارم خداى تبارک و تعالى همان اجرى را که به پاسداران اسلام در صدر اسلام عنایت فرموده است، به شما برادران عزیز عنایت فرماید.»
امام خامنه ای نیز در وصف این نهاد انقلابی می فرمایند:«تجلیل از سپاه، تجلیل از یک شیء تاریخى و موزهای نیست. بعضى اینطور مىخواهند؛ بعضى مىخواهند از سپاه تجلیل و به آن احترام کنند، اما مثل شیئی که متعلق به دوران گذشته است و در موزه نگهدارى مىشود. چنین تجلیلى از سپاه، غلط اندر غلط است. سپاه یک موجود زنده است؛ متعلق به دوران تاریخى ویژه هم نیست. همین است که در یک دوران تاریخى ویژه که پاى امتحان به میان آمد، سپاه امتحان خوبى داد.»
ایشان همچنین در خصوص پاسداران میفرمایند:«درباره پاسداران باید عرض کنم: اینها کسانى هستند که علىرغم همه انگیزههایى که در دنیاى مادى امروز براى جوانان وجود دارد، لباس عفاف و تقوا پوشیدند، به استقبال معنویات رفتند، براى خدا قدم در میدان گذاشتند و هرجا هرچه از وجودشان لازم بود - جانشان، سلامتىشان و حضورشان در میان خانواده که اینها نعمتهاى خداست - همه را تقدیم کردند. بسیارى از این پاسداران و جوانان ما، کسانى هستند که بحمدالله سالماند؛ به شهادت نرسیدند و سلامتىشان را هم از دست ندادهاند، اما در حکم شهدا هستند، زیرا آنجایى که حضورشان در جبهه و فعالیتشان در میدان لازم بود، آن را به انقلاب و به ملت و به کشور و به خدا تقدیم کردند. این همان کارى است که اینها کردند، یعنى موقعیت و زمان را شناختند، به خدا اعتماد کردند و اخلاص هم ورزیدند.»
به راستی پاسداری رسالتی انسانی و الهی است که فراتر و عمیق تر از اردوگاه های نظامی و مرزهای جغرافیایی بوده و شایسته بندگان وارسته است. پاسداران در دنیای معاصر که روزبه روز پاکی و معنویت کم رنگ می شود, عزت و اقتدار حسینی را دوباره عینیت و تجسّم بخشیدند و حکایتگر رنجی شدند که در طی قرن های متوالی بر انسان و انسانیت رفته است.پاسداران انقلاب اسلامی همپای دیگر نیروهای مسلح، همانند امام شهیدشان امام حسین (ع)، پیام خود را به گوش جهانیان رساندند. آنها در برهه های انقلاب اسلامی مانند سروی استوار پشتیبان انقلاب اسلامی هستند تا بستر ظهور امام زمان(عج) را فراهم کنند و در رکاب آن حضرت ظلم و جور را از عالم ریشه کن کنند.
در این میان پاسدارانی بودند که در برهه های پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی با مجاهدت و دلاوری شان بیشتر بر سر زبان ها افتاد. در ادامه زندگینامه برخی از آنها را میخوانید:
پاسدار شهید دفاع مقدس؛ سردار شهید محمد ابراهیم همت
سردار شهید محمد ابراهیم همت در 12 فروردین 1334 در شهرضا به دنیا آمد.در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سرگذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفت ـ به گفته خودش تلخ ترین دوران عمرش همان دوسال سربازی بود ـ در لشکر توپخانه اصفهان مسؤولیت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود.
پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی را برگزید. در روستاها مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم در این دوران نیز با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی ارتباط پیدا کرد و در اثر مجالست با آنها با شخصیت حضرت امام (ره) بیشتر آشنا شد. به دنبال این آشنایی و شناخت، سعی میکرد تا در محیط مدرسه و کلاس درس، دانش آموزان را با معارف اسلامی و اندیشه های انقلابی حضرت امام (ره) و یارانش آشنا کند.
با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. پس از انتقال وی به شهرضا برای تدریس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علمیه قم برقرار شد و بطور مستمر برای گرفتن رهنمود، ملاقات با روحانیون و دریافت اعلامیه و نوار به قم رفت وآمد میکرد. پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم ودفاع از شهر و راه اندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش اساسی داشت. او از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانش تشکیل داد.
حاج همّت در خرداد 1359 برای مقابله با ضد انقلاب به کردستان اعزام شد، محمد ابراهیم مدتی به عنوان مسئول روابط عمومی سپاه پاوه مشغول بود و پس از مدتی به عنوان فرمانده سپاه پاوه به جنگ پرداخت.شهید همت به همراه حاج احمد متوسلیان به دستور فرمانده کل سپاه مأمور تشکیل تیپ محمد رسول الله(ص) شدند، حاج احمد به عنوان فرمانده تیپ و شهید حاج همت به عنوان مسئول ستاد تیپ فعالیت میکردند.
او در مدّت فرماندهی تیپ محمد رسول الله(ص) که بعد به لشکر 27 تبدیل شد در چندین عملیات به صورت خط شکن وارد شد.شهید همت سرانجام در عملیات خیبر در17 اسفند 1362 به فیض شهادت نائل و در گلزار شهدای شهرستان شهرضا به خاک سپرده شد. همچنین مزار یادبود این شهید والامقام در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) زیارتگاه عاشقان شهدا است.
پاسدار شهید ترور؛ سردار شهید نورعلی شوشتری
سردار شهید نورعلی شوشتری در خانوادهای مذهبی و کشاورز در سال 1327 در روستای ینگجه بخش سرولایت نیشابور به دنیا آمدو پیش از انقلاب اسلامی ایران با مقام معظم رهبری در مشهد مقدس در ارتباط بود و پس از انقلاب به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیشابور درآمد.
سردار شوشتری که افتخار همرزمی شهیدان بزرگواری همچون شهید باکری و شهید برونسی را در کارنامه زرین خود دارد در اکثر عملیاتها با مسئولیتهای مختلف به ویژه فرماندهی محورهای عملیاتی حضوری فعال داشت که هفت بار جراحت شدید و تحمل رنج و درد ناشی از آن ماحصل این حضور فعال و مخلصانه بود و بدین ترتیب افتخار جانبازی را چون برگ زرین دیگری برای کتاب زندگی سراسر مجاهدت او به ارمغان آورد.
شهید شوشتری، انسان بزرگی بود که در اثر بزرگی و عظمت انقلاب، پیدا و کشف شد و میتوان گفت، انقلاب، شهید شوشتری را کشف کرد و به همین دلیل بود که از روزهای اول انقلاب و در حوادث پس از پیروزی انقلاب، ایشان یک رزمنده عاشق و فدایی بود که در خط اول انقلاب حاضر میشد ودر عملیات طریق القدس ایشان به عنوان فرمانده گردان از تیپ 25 کربلا، ظاهر شد.در رخدادهای کردستان (سالهای 58 و 59) و در غایله گنبد کاووس در سالهای (58 و 59) ایشان رزمندهای بود که کیلومترها از خانه خود مهاجرت کرده و در خط مقدم انقلاب حاضر میشد و از انقلاب و تمامیت ارضی کشورش دفاع میکرد و در حقیقت اوج بزرگی آقای شوشتری، در دفاع مقدس پیدا شد.
وی همین نقش را در عملیاتهای «فتحالمبین» و «بیتالمقدس» نیز داشت تا اینکه در عملیات والفجر مقدماتی چون در استان خراسان، فرماندهان و رزمندگان زیادی بودند، ایشان را مسئول کردندکه بروید و یک لشکر عظیمی از استان خراسان درست بکنید، این استان شایستگی تشکیل یک لشکر را داردوسردار قالیباف و سردارقاآنی تیمی بود که انتخاب شدند و لشکر 5 نصر با کمک ایشان شکل گرفت و در عملیات والفجر 1 و 2 و 3 شرکت کردندوشهید شوشتری به عنوان فرمانده تیپ موسیبنجعفر پیشنهاد شد و از فرماندهی گردان، به فرماندهی تیپ ارتقاء یافت.
در عملیات والفجر 3 که در مهران انجام شد جنگ بسیار سختی برای آزادسازی مهران صورت گرفت و جنگ سرنیزه و تن به تن شهید شوشتری با سرهنگ جاسم (پسر خاله صدام) صورت گرفت و با کشته شدن سرهنگ جاسم، این تپه نیز آزاد شد و عملیات مهران، با موفقیت به پایان رسید.به کمک ایشان، قرارگاه شهید داودآبادی ایجاد شد و عملیاتهایی که در شمال غرب از ماموت گرفته تا والفجر 10 اجرا شد، عملا با فرماندهی شهیدشوشتری همراه بود.
با وقوع عملیات مرصاد وی به توصیه مقام معظم رهبری مسئولیت این عملیات غرور آفرین را بر عهده گرفت و به نقل از شهید صیاد شیرازی فرماندهی خوبی از خود به نمایش گذاشت تا جایی که در تماس مرحوم حاج سید احمد خمینی با وی و ابلاغ گزارش پیشرفت عملیات توسط آن مرحوم به امام خمینی (ره)، حضرت امام خطاب به سردار شوشتری میفرمایند: «در این دنیا که نمیتوانم کاری بکنم. اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد.»
فرماندهی لشکر5 قرارگاه نجف، قرارگاه حمزه و جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه بخشی از مسئولیتهای این فرمانده بزرگ و شهید والا مقام است. وی از اول فروردین 88 نیز با حفظ سمت، فرماندهی قرارگاه قدس زاهدان را عهده دار شد و موفق گردید با تلاشی پیگیر و مجاهدتی خستگی ناپذیر ایجاد اتحاد بین طوایف شیعه و سنی را در این استان به افتخارات خود بیفزاید.
سردار شهید نورعلی شوشتری که سالهای متمادی منصب خادمی افتخاری بارگاه ملکوتی امام رضا را نیز عهده دار بود بارها در جمع همرزمانش گفته بود: آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه تکه شود.
شهید شوشتری بسیار خونسرد، آرام و با وقار بود. در عین حال، بسیار هوشیار، زیرک و باهوش بود و میدانست که چه میکند و از ترفندهای مقابلش معمولا آگاه بود. آرامش و خونسردی، از مهمترین ویژگیهایی است که یک فرمانده در حوادث سخت جنگ، باید داشته باشد تا از سختیها گذر کند. اگر فرمانده بلرزد، همه نیروهای تابع او، دچار دلسردی و ناامیدی خواهند شد.او فرد بسیار صبوری بود به عبارتی، صبر در برابر او، زانو میزد، ایشان تحمل بالایی داشت و شاید او بسیاری از دغدغههای خودش را در چاه دل خویش میریخت و هیچ کس جز خود و خدای او، از این امور آگاهی نداشت.
سردار نورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس که در تدارک برگزاری همایش وحدت سران طوایف در استان سیستان و بلوچستان بود صبح روز یک شنبه 26مهر1388 در اقدامی تروریستی در شهر سرباز به فیض شهادت نائل آمد.
پاسدار شهید مبارزه با پژاک؛ سردار شهید سعید قهاری سعید
سردار شهید سعید قهاری سعید در پنجم فروردین 1331 در خانهای کوچک اما مصفا به عشق و نور الهی در روستای چنار علیا از توابع شهرستان اسدآباد به دنیا آمد . وی پس از گذراندن دوران ابتدایی به همراه خانواده به شهر همدان مهاجرت کرد و به ادامه تحصیل مشغول شد.
شهید قهاری ضمن ادامه تحصیل همراه پدر به کسب علوم قرآنی در محضر عالم بزرگوار آیتالله ملاعلی معصومی همدانی پرداخته و کسب فیض نمود . شهید قهاری سعید پس از گذراندن خدمت سربازی در سال 1353 ، در سالهای 1354 و 1355 فعالیتهای انقلابی علیه نظام ستمشاهی را شروع کرد که در این مسیر چندین بار توسط ساواک دستگیرشده و مورد شکنجه و آزار آنها قرار گرفت . این فرمانده دلاور با پیروزی انقلاب اسلامی وارد کمیته انقلاب و سپس سپاه همدان شد و با شروع درگیری در کردستان توسط ضدانقلاب عازم این خطه شده و در مناطق قروه ، دهگلان ، سنندج و پاوه حماسههای جاودانی را خلق کرد.
وی بافرمان امام ( ره ) در سال 1358 مأمور راهاندازی و سازماندهی واحد بسیج در استان گردید و در سال 1359 نیز به سمت فرماندهی سپاه نهاوند منصوب شد. این شهید گرامی در سالهای جنگ تحمیلی در جبهه سر پل ذهاب و مریوان حضوری فعال داشته به گونهای که در سال 1361 با تشکیل گردان شهید بهشتی در منطقه سنقر ، ضدانقلاب را فلج کرد و منطقه را از لوث وجود آنان پاک نمود . این فرمانده دلاور در سالهای بعد فرمانده سپاه جوانرود شده و تیپ ابوذر متشکل از پیشمرگان کرد مسلمان را راهاندازی کرد. او سپس به فرماندهی سپاه پاوه و تیپ 212 حمزه منصوب گردید و در عملیات والفجر 5 ، کربلای 5 ، والفجر 10 و چندین عملیات در محدود کردستان حضوری چشمگیر داشت.
سردار شهید سعید قهاری سعید در طول حضور درخشان خود در کردستان با همدلی با برادران اهل سنت ، وفاق اسلامی و میهنی را به نحو احسن به نمایش درآورد که تأثیرات فرهنگی بسیار عالی را در منطقه بهجای گذاشت . وی پس از پایان جنگ تحمیلی عهدهدار مسئولیتهایی مانند مسئول قرارگاه حمزه سید الشهداء (ع)، جانشین لشکر 3 ، جانشین قرارگاه نجف اشرف ، فرمانده تیپ الغدیر و سپس فرمانده لشکر 3 مخصوص حمزه سید الشهداء (ع) شد و به میهن اسلامی خدمت کرد .
شهید قهاری سعید سرانجام پس از یک عمر تلاش در راه اهداف متعالی اسلام در روز جمعه چهارم اسفند سال 1385 با شنیدن خبر درگیری رزمندگان با عوامل پژاک برای بررسی، عازم منطقه شد که در نهایت در درگیری با عناصر دشمن لباس شهادت برتن کرد.
پاسدار شهید مدافع حرم؛ سردار شهید حسین همدانی
شهید حسین همدانی در سال 1329 در شهر آبادان به دنیا آمد. او در کودکی پدر خود را از دست داد و زندگی سختی را آغاز کرد. در عنفوان جوانی با تفکرات حضرت امام (ره) آشنا شده و از محضر درس مکارم اخلاق و احکام شهید محراب آیتالله مدنی که در همدان تبعید بودند، بهرهای بسزا برده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ...پایهگذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی، استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمده و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی میشناخت.
با آغاز جنگ تحمیلی، لحظهای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهکهای ضدانقلاب را میشناخت، دیری نپایید که به صف دشمنستیزان پیوست و فرماندهی عملیاتهای مطلعالفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد.
فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گامهایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشت. عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربهای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگانهای رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لشکر 32 انصارالحسین (ع) استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد.
دیری نپایید که هدایت و فرماندهی لشکر 16 قدس گیلان را به او واگذار کردند و عملیاتهای مهم و حیاتی همچون کربلای 4 و کربلای 5 را با شیرمردان گیلکی به سرانجام رساند. معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه عملیاتی قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، از فرماندهای زبده همچون دیگر فرماندهان سپاه اسلام آماده ساخت و تا آخرین عملیات موفق سپاه اسلام با منافقین کوردل که با نام مرصاد به نتیجه رساند، لحظهای آرام نگرفت و پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگانها را هم به تجربیات ارزندهاش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر 4 بعثت در غرب کشور، کارنامهای موفق از خود به جای گذاشت.
معاون هماهنگکننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر 27 محمد رسولالله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیتهای ایشان بود و معاون مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرماندهای کهنهکار با کولهباری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساسترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگیهای خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود. با شروع غائله سوریه، شهید همدانی داوطلبانه به سوریه رفت و نقش بسزایی در سازماندهی گروه های مقاومت و مقابله با تروریست های تکفیری داشت داشت. سرانجام سردار همدانی در 16مهر 1394 در شهر حلب به درجه رفیع شهادت نائل شد.
-----------------------------
گزارش از علیرضا خوب بخت
-----------------------------
انتهای پیام/