استاد دانشگاه «جرج تاون» آمریکا اگرچه احتمالاتی نظیر انحلال شورای همکاری خلیج فارس یا کودتا در قطر را رد نکرد، از احتمال تسلیم شدن دوحه در برابر خواست عربستان و امارات سخن گفت.


به گزارش تیترآزاد به نقل از خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- جواد حیران نیا، مریم خرمائی:: کشورهای عربستان سعودی، امارات، مصر و بحرین در حالی دیروز صبح رابطه دیپلماتیک خود با قطر را قطع کردند که تنها حدود ۲ هفته از برگزاری نشست ریاض که قرار بود نمایش وحدت شیخ نشین های عرب در برابر ایران باشد می گذرد حال آنکه شوک حاصل از این تصمیم جو طوفانی خاورمیانه را بیش از پیش بحرانی کرد و گمانه زنی ها را تا امکان کودتا و براندازی دولت قطر پیش برد.

اگرچه اصلی ترین دلیل قطع رابطه دیپلماتیک ۴ کشور عربی و به تبع آن دولت مستعفی یمن و لیبی با قطر، حمایت دوحه از گروه های اسلامی حماس و اخوان المسلمین عنوان می شود، بی شک این اقدام ناگهانی از دلایلی کهنه تر ریشه می گیرد.

در همین راستا خبرنگار مهر گفتگویی با پروفسور «شیرین هانتر» متفکر ایرانی– آمریکایی و استاد دانشگاه جرج تاون آمریکا داشته تا علاوه بر کند و کاش پیرامون دلایل بروز این بحران به رویکرد احتمالی ایران در قبال آن بپردازد.

*دلیل اصلی قطع روابط برخی کشورهای عربی با قطر چیست؟

دشوار است که بتوان تنها از یک عامل خاص به عنوان دلیل قطع رابطه دیپلماتیک برخی از کشورهای عربی با قطر نام برد. مشخصا، اعمال فشار عربستان سعودی و امارات در این میان اهمیت زیادی داشته است. اما عوامل دیگری نیز در این تصمیم گیری دخیل هستند. نخست آنکه، به لحاظ تاریخی، قطر برخلاف عربستان و امارات یا دقیق تر بگویم ابوظبی، از روابط معقولی با ایران برخوردار بوده است. بنابراین دوحه نمی توانسته از تشدید تنش ها بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس و ایران خرسند باشد. دوم آنکه، در کل، قطر علیرغم اتحادی که با غرب به ویژه آمریکا دارد، سیاست خارجی نسبتا مستقلی را در پیش گرفته است که این می تواند به معنای برقراری رابطه نسبتا خوب با ایران، رابطه نزدیک با ترکیه و تلاش برای همکاری با گروه های اسلامی نظیر حماس و اخوان المسلمین باشد حال آنکه همه این سیاست ها از دید ریاض و امارات مردود تلقی می شود. علاوه بر این، مصر هم با ایران و گروه های اسلامی (نام برده) مخالف است. سوم آنکه ابوظبی خواهان تضعیف دوحه و قانع کردن آمریکا برای انتقال پایگاه نظامی خود از قطر به امارات است چرا که فکر می کند به این ترتیب راحت تر می تواند جزایر ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ را از ایران بگیرد. نهایت آنکه، همه شیخ نشین های عرب درگیر رقابت ها و چشم و هم چشمی های طولانی مدت قومی و قبیله ای هستند. خلاصه باید گفت که ایران تنها یکی از دلایل مجادله های اخیر با قطر است.

*این بحران تا کجا پیش خواهد رفت و آیا قطر حاضر خواهد شد دست از حمایت اخوان المسلمین و حماس بردارد؟

تداوم این بحران می تواند به انحلال سازمان همکاری خلیج فارس منجر شود و خطر بسط درگیری در منطقه را افزایش دهد. هرچند، به احتمال زیاد، اعراب خواه از راه قانع کردن یا به زور تهدید، قطر را برای پیوستن دوباره به جرگه خود مجاب خواهند کرد. به احتمال زیاد، آمریکا هم قطر را به انجام همین کار ترغیب می کند.

* در صورت عدم تامین مطالبات عربستان از قطر آیا ممکن است سعودی ها برای تغییر نظام قطر از طریق کودتا تلاش کنند؟

خطر کودتا واقعی است. در واقع، قطر در تاریخ کوتاهی که به عنوان یک دولت مستقل پشت سر گذاشته، چندین کودتا را تجربه کرده است. امیر فعلی قطر هم دشمنانی در خاندان خود دارد که ممکن است به وسوسه دیگران برای براندازی وی تن دهند.

*رویکرد ایران به این بحران در چه صورت منافع این کشور را تامین خواهد کرد؟

به عقیده من، در مجموع ایران باید از مجادله های اعراب فاصله بگیرد. در نهایت، اعراب با یکدیگر به صلح می رسند و یکدیگر را برادر خطاب می کنند و در عوض ایران را از بابت همه مشکلاتشان سرزنش می کنند. در شرایط فعلی، ایران همچنین باید محتاط باشد تا هیچ بهانه ای به دست آمریکا برای اقدام احتمالی علیه خود ندهد. عربستان سعودی و امارات مشتاقانه آرزوی حمله آمریکا به ایران را دارند حال آنکه ایران باید از بابت عدم بهانه دادن به دست آمریکا برای انجام چنین اقدامی، اطمینان حاصل کند.