رهبرى در طول سالیان گذشته بارها و بارها از مردمى کردن فرهنگ و حضور مردم در دفاع از نظام و گفتمان انقلاب اسلامى صحبت کرده بودند. به نظر مىرسد که این بیان رهبرى (آتش به اختیار) رابطهاى جدى با آن دغدغه و توصیهى ایشان دارد.
به گزارش تیترآزاد به نقل از خبرگزاری تسنیم، بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان در ماه مبارک رمضان و نکات بسیار مهمى که در این دیدار بیان شد، توجههاى بسیارى را به خود جلب کرد. در این میان آنچه رهبرى معظم در مورد مقوله «آتشبهاختیار» بیان کردند از اهمیت ویژهاى برخوردار شد و به نظر مىرسد که شایسته است این توصیه و نظر رهبرى معظم انقلاب مورد تحلیل ویژه و دقت نظر ویژه نیز قرار گیرد.
ازاینرو در متن کوتاه پیشرو ابتدا متن دقیق بیانات رهبرى و قرائن حاشیهاى آن مورد توجه قرار گرفته است و پس از آن در ده نکته تلاش شده است که آنچه آتشبهاختیار به آن معنى نیست، در کنار آنچه آتشبهاختیار به آن معنى هست، ذکر شود و مورد دقت نظر قرار گیرد.
* تلاشهایى براى ایجاد سوء فهم
بلافاصله پس از بیانات رهبرى در جمع دانشجویان دانشگاهها به مناسبت ماه مبارک رمضان، فضاى مجازى از عبارتى با عنوان «آتشبهاختیار» که رهبرى در این دیدار بهکار برده بودند، پر شد. این مباحث به دیگر رسانهها و فضاهاى بحث در میان نیروهاى سیاسى جامعه نیز کشیده شد.
مطابق معمول جریانهایى که از بیرون از نظام خط مىگیرند و مطابق خواست دشمن مسائل را مىفهمند و مطرح مىکنند، سریعا شروع به بیان مطالب بىربط یا تلقىها و تعابیر خلاف در این باره کردند.
کسانى هم که دل صافى با نظام جمهورى اسلامى ندارند - چه در داخل و چه در خارج - تلاش کردند تا بر سوءتفاهم از این عبارت رهبرى بیافزایند و از آن مسائلى استخراج کنند که چنانکه ذکر خواهد شد، این سخن رهبرى معظم از چنین سوءبرداشتهایى خالى و با توجه به منظومهى فکرى و سخنان ایشان در همین رابطه، در همان جلسه و در دیگر سخنرانىهایشان روشن است.
* رهبرى معظم انقلاب دقیقا چه فرمودند؟
پیش از آنکه محتواى بیان رهبرى را تحلیل کنیم، شایسته است ابتدا دقیقا عبارتهاى رهبرى را یکبار دیگر بخوانیم و متن را یکبار دیگر با دقت مورد توجه قرار دهیم. عبارت مورد نظر در بیان رهبر معظم انقلاب چنین است:
«توصیهى بعدى؛ تلاش جدّى و همهجانبه براى غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه. نگویید در دانشگاه دیگر نمیشود کارى کرد؛ شنفتم اینرا که بعضىها مىگویند که «آقا، دیگر در دانشگاه نمیشود کارى کرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خیلى مىشود کار کرد، اتّفاقاً در دانشگاه باید کار کرد.
چه کسى باید در دانشگاه کار بکند؟ شما. شما تشکّلها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید. البتّه خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همهى آن هستههاى فکرى و عملیِ جهادى، فکرى، فرهنگى در سرتاسر کشور مرتّباً مىگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.
البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزى وجود دارد که دستور مىدهد، امّا اگرچنانچه رابطهى قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبى پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتشبهاختیار مىدهد. خب شما افسرهاى جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایى که احساس مىکنید دستگاه مرکزى اختلالى دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنى باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.
گاهى اوقات انسان احساس مىکند دستگاههاى مرکزى فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند؛ واقعاً آدم گاهى اوقات احساس مىکند. حالا مثلاً فرض بفرمایید اینهمه ما مسألهى فرهنگى در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسألهى اصلیِ فرهنگى را بشمارم که اینها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسألهى سینما، یک مسألهى مهم است، [یعنى] مسألهى فرهنگى مهمّى است که سینماى کشور چهجورى اداره مىشود، از کجا پشتیبانى مىشود -حالا پشتیبانى خارجى هم پیدا مىکنند براى فیلمها- ادارهى هنر کشور و سینما که چیز کوچکى نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسألهى اینجورى مىشود پیدا کرد، [امّا] ناگهان مىبینید مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، مىشود مسألهى اصلى؛ نامهنگارى مىکنند!
پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسألهى اصلى را از مسألهى فرعى تشخیص نمیدهد و یک مسألهى اصلاً بىاعتبارِ بىاهمّیّت فرعى را بهعنوان یک مسألهى اصلى، درشت مىکنند. وقتى اینجورى دستگاههاى مرکزى اختلال دارند، آنوقت اینجا جاى همان آتشبهاختیارى است که عرض کردم.»
* زمینههاى بیانات رهبرى در همان جلسه چه بود؟
شایسته است که براى فهم بهتر عبارات ایشان، به سخنان قبل و بعد ایشان در همان سخنرانى نیز توجه کنیم. براى پرهیز از تطویل به خبر تنظیم شده از سوى سایت دفتر معظم له در این باره مراجعه مىکنیم تا محتواى مطالب قبل و بعد ایشان و جاى قرار گرفتن این توصیه را مشاهده کنیم. (مخاطبان را به متن کامل سخنرانى ارجاع مىدهیم.) مطابق این خبر، رهبرى معظم در میان این مباحث، مطلب آتشبهاختیار را مطرح کردهاند:
(حضرت آیتالله خامنهاى، «جمعیت جوان و با استعداد، منابع زیرزمینى، موقعیت ویژه جغرافیایى و پیشرفتهاى جمهورى اسلامى» را ازجمله واقعیات مهم کشور دانستند و گفتند: آرمانگرایى یعنى در مقابل موانع و مشکلات، جستجو و راه را پیدا کرد و اینکار نیازمند بحثهاى اندیشهورزانه است. ایشان در توصیه بعدى به دانشجویان، از آنان خواستند که در حوادث گوناگونِ تلخ و شیرین، «نقش فعال» داشته باشند و همچون «تماشاچى» عمل نکنند.
«تلاش جدى و همهجانبه براى غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاهها» نکته دیگرى بود که رهبر انقلاب اسلامى بر آن تأکید کردند و با نادرست خواندن یأس و ناامیدى، گفتند: البته این خطاب، مخصوص دانشگاهها نیست و هر یک از هستههاى جهاد فکرى در سراسر کشور باید در اینزمینه بهصورت مستقل عمل کنند.
حضرت آیتالله خامنهاى افزودند: گاهى دستگاههاى مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلى مىشوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، بهصورت آتشبهاختیار، تصمیمگیرى و اقدام کنند.
رهبر انقلاب اسلامى همچنین تشکلهاى دانشجویى را به برقرار کردن ارتباط واقعى با مخاطبان از طریق میزگرد، نشریه و بحثهاى چند نفره و اکتفا نکردن به فضاى مجازى توصیه کردند و در ادامه از آنان خواستند که چند کلیدواژه اصلى همچون «استقلال»، «نقش مردم در حکومت»، «آزادى» و «نفى نظام سلطه» را فراموش نکنند و آنها را بهدرستى تبیین کنند.)
* نکات و تحلیلها
با توجه به آنچه ذکر شد، به نظر مىرسد که نکات و تحلیلهاى زیر را باید در اینرابطه در نظر گرفت:
1. اصل توصیه رهبرى به جوانان دانشجو بهعنوان افسران جنگ نرم و نیز همه «هستههاى فکرى و عملیِ جهادى، فکرى، فرهنگى» در کشور است. موضوع این دستور نیز «تلاش جدّى و همهجانبه براى غلبه دادن گفتمان انقلاب» است. یعنى آنها که در دانشگاه هستند، این امر را در دانشگاه و آنها که در بیرون دانشگاه هستند، در خارج از دانشگاه دنبال کنند.
2. از این بیان رهبرى معظم مشخص مىشود که ایشان قائل به ضعفى - گاه جدى - در ستادها و مراکز نظام در تبیین گفتمان انقلاب اسلامى هستند و در اینرابطه اختلالها و یا خلاءهایى رخ مىدهد که در این موارد دانشجویان انقلابى و دیگر هستههاى فکرى و عملى جهادى، فکرى و فرهنگى باید ورود کنند و منتظر نمانند.
3. بر خلاف برخى تصورات، این بیان رهبرى بهمنزلهى قطع امید از ستادها و مرکزیتهاى موجود در نظام در اینرابطه نیست بلکه بیان ایشان به این معنى است که اختلال یا تعطیلى این ستادها و مراکز در مواردى نباید منجر به بىعملى نیروهاى انقلابى در تبیین گفتمان انقلاب اسلامى شود.
به عبارت سادهتر، نباید به بهانهى اینکه فلان نهاد یا وزارتخانه مشکل دارد و حرفها و جهتگیرىهایش مطابق انقلاب اسلامى نیست، دست روى دست بگذاریم و منفعل شویم بلکه تا زمانى که آن وزارتخانه یا نهاد یا مرکز اصلاح شود، باید بهصورت خودجوش در تبیین گفتمان انقلاب اسلامى بکوشیم.
پس این به معنى قطع امید و دست شستن از وظایف نهادها و ستادها و مرکزیتها نیست، آنها هم موظف به اصلاح خود هستند و باید هرچه سریعتر از حالت اختلال و یا تعطیلى در آن مورد خاص خارج شوند و وظیفهى خود را انجام دهند.
4. رهبرى در طول سالیان گذشته بارها و بارها از مردمى کردن فرهنگ و حضور مردم در دفاع از نظام و گفتمان انقلاب اسلامى صحبت کرده بودند. به نظر مىرسد که این بیان رهبرى رابطهاى جدى با آن دغدغه و توصیهى ایشان دارد.
یعنى منظور این است که دفاع از فرهنگ انقلاب اسلامى و تبیین گفتمان انقلاب اسلامى بهصورت خودجوش و توسط خود مردم صورت گیرد. این فعالیتهاى خودجوش مردمى و این حرکتهاى مؤمنانه جوانان نشان از آن دارد که روح و فکر انقلابى در بدنهى مردمى وجود دارد و این باید تقویت و بهکار گرفته شود.
5. نکتهى مهمى که باید به آن توجه کرد این است که «آتشبهاختیار» بودن در این شرایط به معنى تجویز بىنظمى و هرج و مرج و خودسرى و کار ضد نهادى و ضد ستادى و یا حرکتهاى تخریبى و مانند آن نیست.
اصولا این دستور که رهبرى مىفرمایند در مواردى که ستاد مختل یا تعطیل است، معطل نشوید و بىعمل نمانید و اینرا بهانهى منفعل شدن قرار ندهید؛ نمىتوان از آن فهمید که تخریب کارهاى ستادى و یا رفتارهاى ضد نهادهاى رسمى در اینجا مثلا دولت یا وزارتخانهها و یا تلاش براى تخریب آنها دستور داده شده است.
به همان تمثیل که رهبرى کردند توجه کنید: در حرکت نظامى اگر بىسیمها مختل شد و یا مرکزیت به حالت تعطیل درآمد، از افسران خواسته مىشود که بهصورت آتشبهاختیار؛ درایت و درک میدانى خود را براى انجام فعالیت و وظیفهشان بهکار گیرند. این به معنى حمله به ستاد و یا نفى کار منظم نیست.
6. همچنین باید توجه کرد که «آتشبهاختیار» به معنى آتش گشودن به هر سمتى و رگبار بستن بىهدف و یا انجام فعالیتهاى کور و بىبرنامه نیست. آتشبهاختیار فرمودند، نه حرکت تخریبى بىحساب و کتاب.
آتشبهاختیار یعنى آن فرماندهى میدانى را و آن افسر فعالى که در تبیین گفتمان انقلاب اسلامى وظیفه داشت، چنان با درایت و صاحب بلوغ فکرى بدانیم که به او بگوییم اختلال در ستادها و یا تعطیلى آنها در مواردى باعث بىعملى و کوتاهى تو در انجام وظیفهاى که مىفهمى نمىشود.
7. بهطور مسلم آنچه رهبرى در باب آتشبهاختیار فرمودند، نقدى و گلایه و اشکالى به نهادها و مراکزى است که موظف به سیاستگذارى و تبیین حمایت از گفتمان انقلاب اسلامى و غلبه دادن به آن هستند، چه این نهادها دولتى باشند و چه حاکمیتى.
این بیان رهبرى که اختلال یا تعطیلى در این مراکز دیده مىشود؛ مسلم نقدى جدى به آنهاست اما باید توجه داشت که وقتى رهبرى فرمودند اختلال یا تعطیلى آنها باعث نمىشود شما وظایف خود در تبیین و غلبه دادن به گفتمان انقلاب اسلامى را رها کنید، نمىتوان نتیجه گرفت که دستور مقابله یا حمله یا تخریب نهادهاى دولتى یا حاکمیتى را دادهاند.
8. در تحلیل چرایى و مبناى این دستور رهبرى نیز باید توجه داشت که از منظر رهبرى انقلاب اسلامى، یک انرژى عظیم متراکم و یک استعداد جدى اکتشاف نشده و استفاده نشده از مردم و نیروهاى انقلابى و حزباللهى در حمایت و تحقق اهداف گفتمان انقلاب اسلامى وجود دارد که متاسفانه برخى نهادهاى دولتى و حاکمیتى از استفاده صحیح و درست از این نیرو کوتاهى کرده و مىکنند.
رهبرى بارها به دولت و دیگر مسؤولان تذکر دادند که خود را از استعداد و توان غنى و جدى مردمى و حزباللهى و نیروى قدرتمند و پرتوان و پرانگیزهى آنها محروم نکنند. بارها متذکر شدند که به اسم افراطى و تندرو، حزباللهىهاى جوان را کنار نزنند. بارها بیان کردند که براى تحقق اهداف انقلاب اسلامى باید فرهنگ مردمى شود، حتى اقتصاد و سیاست و... هم.
حال به نظر مىرسد که آن روى همین مطلب بیان شده است. این نیروى عظیم حزباللهى متراکم در میان مردم، این جهتگرى انقلابى پر توان نباید معطل ناکارآمدى برخى دستگاههاى دولتى و حاکمیتى در برخى عرصهها بماند. حرکتهاى انقلابى در میان مردم باید زنده بماند.
انقلاب نباید دچار رکود ناشى از تنبلى و کم تحرکى ادارات دولتى شود. این اساس کار است. حرکتهایى مانند اردوهاى جهادى، فعالیتهاى جهادى در سازندگى، کارهاى فرهنگى مردمى در مساجد و رسیدگى به نقاط محروم کشور که بهصورت خودجوش بدون معطل شدن براى دستگاههاى ادارى صورت مىگیرد، نمونههایى از این امر است.
9. بخش دیگرى از این دستور به هدف انگیزهدهى و ایجاد شور انقلابى صورتگرفته است. مشخص است که نیروهاى جوان اگر در کنار خطدهى صحیح، شور و انگیزهى جدى نداشته باشند، امکان بروز سرخوردگى و انفعال در میان آنها وجود دارد.
رهبر معظم انقلاب که رهبر ملت ایران و خصوصا رهبر جوانانى است که بخش عمدهاى از تحقق اهداف انقلاب به دوش آنهاست، باید انگیزه و شور انقلابى را در دلهاى آنها زنده نگاه دارد.
10. مشخص است که رهبرى معظم انقلاب با مبانى فکرى و سابقهى طولانى فعالیت کلان ایشان در رهبرى نظام، فردى کاملا نظاممند هستند و در نظام فکرى ایشان، حرکتهاى تخریبى ضد نظم و یا خودسرانهى ضد نهادى جایى ندارد.
این دستور نیز استثنایى بر گذشته نیست. «آتشبهاختیار» بودن افسران جنگ نرم به معنى فعالیت تخریبى و ایجاد گسیختگى در نهادهاى نظام اسلامى نبوده و نیست. مشخص است که قانون، ارزشهاى اصیل انقلاب اسلامى، اهداف کلان نظام و بسیارى عناصر دیگر باید مورد توجه افسران جنگ نرم باشد.
مصالح و منافع ملى نظام اسلامى باید مورد توجه این افسران جنگ نرم باشد و مشخص است که رهبرى با اعتمادى که به این جوانان نشان دادند، گامى در پختهتر شدن آنها در حرکتهاى فکرى و فرهنگى و سیاسى برداشتهاند.
انتهای پیام/