مرجع کنوانسیون حقوق کودک آنگونه سخن میگویند که خود را مدافع حقوق کودک و دیگران را مخالف حقوق آموزشی کودک معرفی میکنند و با الفاظ وعبارات حق مأبانه، فضای روانی جامعه را در جهت همسوسازی با خود آماده میکنند!.
به گزارش گلستان ما ؛ این روزها بحث تأمین حقوق آموزشی کودک برای پوشش آموزش جنسی کودکان در دوره ابتدایی بر اساس اراده یونسکو در کشورمان داغ است، مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک با حرکتی شتابزده و پنهانی درصدد ترویج فرهنگ هالیوودی غرب است که بدون توجه به اسناد بالادستی، مبانی قانون اساسی، منشور سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، قداست ارزشهای دینی و صراحت نظرصائب وفصل الخطاب مقام ولایت، دغدغه فرهنگی جدیدی را برای جمهوری اسلامی فراهم کرده است.
عوامل کنوانسیون آنگونه سخن میگویند که خود را مدافع حقوق کودک و دیگران را مخالف حقوق آموزشی کودک معرفی میکنند و با الفاظ وعبارات حق مأبانه، فضای روانی جامعه را در جهت همسوسازی با خود آماده میکنند.
عباراتی پرجاذبهای چون:
- برای آموزش مسائل جنسی به کودکان غفلت شده است .
- باید توجه داشت، حقوق کودک با رویکرد حقمدارانه نه فقط دلسوزانه ادا میشود.
- سند حقوق کودک جزو پذیرفتهترین اسناد است که همه کشورها به جز آمریکا در اجرای این سند همپیمان شدند.
- نگاه دلسوزانه خوب است اما چارچوبی برای ارزیابی ندارد.
- کودک حق آموزش دارد، حق داشتن هویت دارد،
- کمیتههای «حقوقی و قضایی»، «پایش و ارزیابی»، «آموزش و اطلاعرسانی» و «حمایتی و هماهنگی» باید در استان شکل بگیرد.
- درباره سند 2030 چه بازخوردی صورت گرفت؟ و چه انتقاداتی که نسبت به آن شد؟ که اینها - ناشی از عدم آگاهی نسبت به آموزش مسائل جنسی است!.
عقلانیت چه میگوید ؟
آموزههای دینی چه میگوید؟
چه باید کرد؟ چه سطحی از آموزش جنسی و با چه روشی به کودک مجاز است؟
*«آگاهی جنسی کودک نه آموزش جنسی»/ نادیده گرفتن ارزشهای اخلاقی و اعتقادی کودک را با پدیدههای بیحیایی و بیعفتی مأنوس میکند
اولاٌ بهتر است بگوییم «آگاهی جنسی کودک نه آموزش جنسی»، چرا که هدف اصلی، تربیت و آمادهسازی کودک برای واکنش پیرامونی است نه آموزش برای کنش وعمل جنسی با کارکرد اصلی غرایز جنسی . چون کودک قبل از بلوغ، عمل جنسی ندارد و بازیها و تفریحات جنسی کودک جنبه تقلیدی دارد و حاصل تحرکات و بد آموزیهای محیطی است.
کودک کارکرد آلات جنسی را در حد دفع ادرار و مدفوع میداند و به کارکرد جنسی از نظر زاد و ولد، لذت و شهوت وقوفی ندارد، گرچه سئوالاتی برایش پیش میآید که قابل توجیه و توضیح است، اما احساس شهوانی ندارد، لذا ضرورتی برای آشنایی کودک نسبت به کارکرد غریزی و شهوانی وجود ندارد.
ثانیاٌ نادیده گرفتن ارزشهای اخلاقی و اعتقادی و توجه دادن کودک به اندامهای تناسلی با کارکردهای شهوانی،کودک را با پدیدههایی چون بیحیایی، بیعفتی، هنجارشکنی، بیبند و باری مأنوس میکند.
همچنانکه نمیشود کارگاه آموزشی زنده آمیزش و زناشویی متداول در بعضی از کشورها را برای آموزش جنسی والدین در کشورمان راهاندازی کرد، نمیتوان برای کودکان ابتدایی هم چنین فعالیتی را تعریف کرد و این به معنای محروم کردن کودکان از حقوق آموزشی نیست.
*آیا در کنار تأمین حقوق آموزشی کودک توجه به حقوق اخلاقی کودک ضروری نیست؟
با وجود مرزشکنیهای اینگونهای یونسکو با نظر رفع محدودیتهای آموزشی، موضع دبیرمرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در ایران چیست؟
مع الوصف، آگاهی جنسی برای کودکان قبل از بلوغ، در حد تأمین امنیت در مواجهه با اتفاقات محیطی و سوء استفادههای جنسی و توجیه ذهنیت در پاسخ به سئوالات کنجکاوانه مجاز است، لذا نوع و سطح آگاهی در خور اهمیت است و گامهای معقول و منطقی را طلب میکند.
*محرمترین و مطمئنترین عنصر برای تربیت جنسی کودکان والدین هستند
چهارگام برای ارتقاء آگاهی جنسی کودکان:
گام اول: «آموزش والدین»
بر اساس نظر پیاژه کودک تا یازده سالگی در دوره عینی و غیر انتزاعی است همه رفتار کودک تقلیدی است چون یادگیری کودک تا ۱۱ ساگی زمینه تقلیدی دارد اصلاح رفتار پدر و مادر و اطرافیان در محیط خانواده اولین گام در آموزش جنسی کودکان است.
باید والدین آموزش لازم را برای برخورد درست جنسی با کودکان ببینند و از طرفی محرمترین و مطمئنترین عنصر برای تربیت جنسی کودکان والدین هستند و در مدرسه بویژه در دوره ابتدایی، بهتر است در چارچوب ارزشهای اخلاقی و اعتقادی در راستای ارتقاء فرهنگی کودکان با هدایتهای گفتاری و رفتاری و تذکرات انضباطی و مراقبتهای امنیتی برنامهریزی شود.
*قبل از آموزش مسائل جنسی، آموزش زمینههای اخلاقی و اعتقادی متناسب با سن و جنس کودک را باید تجویز کرد
گام دوم: «تقدم آموزههای اخلاقی»
قبل از آموزش مسائل جنسی، میتوان آموزش زمینههای اخلاقی و اعتقادی متناسب با سن و جنس کودک را تجویز کرد، آموزش آموزههای اخلاقی و اعتقادی از قبیل؛ « بد یا خوب بودن، گناه یا صواب داشتن، زشت یا زیبا بودن، دوست داشتن یا دوست نداشتن» و بایدها و نبایدهای اخلاقی و اعتقادی میتواند کودک را به ارزشهای مثبت مطابق عقل و شرع عادت دهد واین عادت مثبت با ایجاد نفرت از گناه و پرهیز از بدیها و پلیدیها در حد قابل توجهی در افکار و رفتار کودک مصونیت ایجاد میکند.
گام سوم: «آگاهی به اقتضای نیاز»
در نگاه قرآن نسبت به آگاهی جامع عالمانه و حکیمانه در دو سوره صراحت دارد:
« و لمّا بلغ اشدّه آتیناه حکماٌ و علماٌ » و چون (یوسف) به سن «اَشُدَّ»؛ شدت بلوغ رسید ما به او حکمت و علم دادیم. ۲۲/یوسف
« ولمّا بلغ اشدّه واستوی آتیناه حکماٌ و علماٌ »، و چون (موسی) به سن «اَشُدَّ» وَ « استَوی » ( شدت بلوغ و استقرار. اعتدال) رسید ما به او حکمت و علم دادیم. ۱۴/قصص
*کودک تا هنگام مواجه نشدن به سن بلوغ، نیاز به دانش جنسی فراتر از سن ندارد
معنای سخن خالق هستی چیست؟ آموزش و آگاهی مستلزم توجه به زمان است یعنی کودک تا هنگام مواجه نشدن به سن بلوغ، نیاز به دانش جنسی فراتر از سن ندارد و به محض رسیدن به سن بلوغ خداوند این قابلیت را به او عطا میکند، در واقع قابلیت فهم و درک به نیازهای جنسیتی، برای مدیریت جنسی است که او را به انحراف نکشاند و برای بقای نسل آماده سازد.
این بدان معنا نیست که قبل از این زمان تمهید مقدمات نشود بلکه نوجوان و جوان باید آمادگی شناختی در ورود به این دوره خطرناک و جلوگیری از سوءاستفادههای جنسی را داشته باشد، اما سطح این آگاهی چه باشد مهم است، نمیتوان در حد آگاهی بزرگسالان به کودک دانش جنسی داد و میدانی برای تجربه جنسی فراهم کرد، لذا مبنای دریافت آموزش جنسی برای پاسخگویی به سائقها و برآوردن نیازهای جنسی است.
و از نظر دکتر شریعتمداری استاد فقید تعلیم و تربیت ایران، اصول تعلیم و تربیت با توجه به هدفهای صحیح تربیتی، باید قابل فهم برای متربی، با توجه به افکار، عقاید و متناسب با رشد و ترقی فرد و موافق با ایدهآلهای اجتماعی جامعه تهیه و تنظیم شود.
گام چهارم: «آموزش غیر مستقیم»
برای تامین امنیت و توجیه ذهنیت جنسی کودک روشهای متنوعی وجود دارد در این ارتباط میتوان به مشاوران تربیتی و روانشناسان مراجعه کرد و پاسخهای اقناعی برای کودک بسیار فراوان وجود دارد.
برای مثال، اگر در جریان یک مهمانی، کودکی علت دست ندادن پدر به مهمان زن و دست ندادن مادر به مهمان مرد را پرسید میتوان گفت:
«این کار گناه دارد و خدا دوست ندارد زن و مرد نامحرم به یکدیگر دست دهند با این پاسخ معمولاٌ کودکان متقاعد میشوند.» البته این امر مستلزم رواج آموزههای دینی و اخلاقی در خانواده است.
و ضرورتی ندارد که بگوییم « نتیجه دست دادن انتقال انرژی جنسی از کسی به کسی میشود و این انتقال انرژی موجب لذت جنسی میشود و این لذت جنسی عامل تحریککنندهای برای نزدیک شدن و گاهی بروز خلافهای جنسی میشود.»
لذا حتیالامکان نباید به تحلیل قابلیتهای جنسی با کارکردهای التذاذی و شهوانی اشاره کرد، اینگونه استدلالهای علمی برای گروه سنی غیر ممیز چندان ضرورتی ندارد، بهتر است بسنده کنیم به دادن آگاهی برای تأمین امنیت و توجیه ذهنیت، نه فلسفه لذت و تجربه کثرت.
انتهای پیام/