نگارنده «بحران سازی سیاسی » نسخه پیچی شده توسط میثاق پارسا نویسنده کتاب «کدام راه، دموکراتیزه شدن ایران را رقم می زند: رفورم یا انقلاب» را تحت ۲۰ گام برشمرده است.
به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما، دکترحسن بیارجمندی فارغ التحصیل دانشگاه وزارت خارجه روسیه،۲۰ گام برای « یوگسلاویزه کردن » توسط غرب را – که در کشورهای مستقل اعمال می گردد – را در ادامه برشمرده است.
گام اول : بهره گیری از انتصاب مدیران ناشایست و ناکارآمد در حوزه اطلاعاتی و در نتیجه «هرج و مرج در واحدهای اطلاعاتی» و امنیتی کشور هدف
گام دوم : غفلت واحدهای اطلاعاتی و امنیتی از حذف،تحریف و «تخریب سرمایه های اصلی اجتماعی-سیاسی جامعه موزاییکی کشور» خود
گام سوم : تحریف و حذف شخصیت کاریزماتیک رهبر سابق و در واقع « هدف قراردادن وحدت و انسجام ملی کشور هدف »نقش بسزایی ایفا می نماید
گام چهارم : عدم توجه به تحرکات خارجی و داخلی در دامن زدن به «واگرایی و شکاف بین جامعه متنوع قومی و مذهبی »
گام پنجم: «تضعیف نقش مستقل کشور هدف در عرصه بین الملل» و منطقه بالاخص در مواجه با غرب ( سردرگمی و روابط غیرعادی با ایالات متحده و اروپا از یک سو و روسیه و چین از سوی دیگر در نوع خود جالب توجه است!)
گام ششم : «تضعیف ساختار اقتصادی و نظامی کشور هدف» که طی ۳دهه تقویت و تحکیم یافته است و در نتیجه تهی کردن آن از مولفه های اصلی قدرت
گام هفتم : نفوذ اندیشه های التقاطی در مقامات دولتی و «دامن زدن به بسط و گسترش دموکراسی لیبرالی» و تاثیر پذیری از پروژه های کشورهای غربی در این راستا
گام هشتم : دامن زدن به «واگرایی و تضاد ساختاری در جامعه متنوع کشور هدف» و از بین بردن هر آنچه برای ملت سازی و وحدت آن سرمایه گذاری شده است؛
گام نهم : وارد کردن کشور هدف به« آشوب های داخلی و آستانه جنگ داخلی» و متعاقب آن فراهم نمودن زمینه مداخله نظامی خارجی
گام دهم : نابودی زیرساخت های استراتژیک کشور هدف از سوی کشورهای غربی و« افزایش نارضایتی های عمومی به علت فقدان خدمات اولیه زندگی»
گام یازدهم : خارج کردن نیروهای نظامی کشور هدف از یک کشور ثانی دارای عمق استراتژیک و نیز بازیگر در راهبرد پیرامونی و در نتیجه« از دست دادن نفوذ منطقه ای»
گام دوازدهم : «ورود جریان غربگرا(تجدیدنظر طلب) به یک جنگ روانی» همسو با پروپاگاندای رسانه های غربی علیه حکومت وقت
گام سیزدهم : «انگاره سازی کاذب » جریان غربگرا(تجدیدنظر طلب) از:
الف: فروپاشی قريب الوقوع نظام سیاسی حاکم
ب: آشوب قطعی در کشور به دلیل احتمال قحطي و بي غذايي در زمستان
ج: جنگ طلبی و عدم توانایی حکومت در اداره امور کشور
د: لجاجت حکومت در برابر خواسته های آمريكا و غرب
گام پانزدهم : اختلال شدید افکار عمومی کشور هدف تحت انگاره های صدرالاشاره و در نتیجه «سردرگمی کامل مردم »
گام شانزدهم : «انفعال واحدهای اطلاعاتی و امنیتی کشور هدف» در برابر این هجمه سنگین ناتوی اطلاعاتی – که عمدتا توسط ستون پنجم راهبری می شود – و عدم توانایی در ارایه تحليلهاي درست به عامه مردم
گام شانزدهم: تعمیق آشفتگی در افکار عمومی و ابتلای نخبگان و عامه مردم به « بیماری حاد بيتفاوتي»
گام هفدهم: میدان داری جریان غربگرا(تجدیدنظر طلب) از طریق احزاب لیبرال با «فراخوان مردم به کف خیابان ها» در ظاهر برای طرح مطالبات معیشتی و اقتصادی اما با هدف ايجاد تضاد و سستی در پایه های اصلی نظام سیاسی حاکم
گام هجدهم : «درخواست استعفای هیات حاکمه و برگزاری انتخابات آزاد »پيش از موعد در ظاهر برای حل مسایل و مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم اما با هدف دامن زدن و تعمیق بحران سیاسی
گام نوزدهم : «اجماع تمام منتقدین و مخالفین علیه دولت و حاکمیت» و تبدیل کردن آن به یک مولد و پیشران بسیار قدرتمند علیه حکومت در ظاهر برای پشت سرگذاشتن دوران فقر و تحريمهاي اقتصادي و خاصه دوری از جنگ !
گام بیستم :مداخله خارجی و فروپاشی نظام حاکم و «تجزیه کشور هدف»
انتهای پیام/