یک فعال اصلاحطلب با ابراز نگرانی میگوید: نیمی از عمر دولت رفت و دیگر نمیشود از دولت انتقاد نکرد.
** کیهان
همین جور الکی... هورا!
«تقریبا تمام موضوعات مورد اختلاف در مذاکرات، از سر راه برداشته شده و نسبت به آنها توافق صورت گرفته است.»
روزنامه آفتاب یزد، این مطلب را از قول زیبا کلام منتشر کرد. صادق زیباکلام میافزاید: در واقع در حال حاضر در خصوص اینکه نطنز چگونه باید کار کند، برای فردو چه تصمیماتی باید گرفته شود،میزان ذخایر اورانیوم 20 درصد ایران چهقدر باید باشد، حجم اورانیوم 3 درصد غنی شده در ایران چه میزان باشد، سانتریفیوژها چه تعداد در توافق ذکر شود، تحقیقات و توسعه سانتریفیوژها در برنامه هستهای ایران بر چه اساسی باشد و... تصمیمات و توافقاتی صورت گرفته است.
او مینویسد: شاید این پرسش مطرح شود اگر در مذاکرات موضوعی باقی نمانده پس چرا طرفین توافق را اعلام نمیکنند که باید گفت یک مشکل باقیمانده و آن مشکل ابهامی است که غربیها نسبت به پروندهای در گذشته دارند. گویا گزارشاتی از قبل در مورد فعالیت هستهای کشورمان وجود دارد که در این گزارشها ادعا شده ایران به دنبال سلاح هستهای است. این در حالیست که میشد این ابهامات و سوالات غربیها را در دولت قبل مرتفع ساخت اما متاسفانه مذاکرات 6 ساله آقای جلیلی با 5+1 تنها اتلاف وقت بود. به عبارت ساده در آن دوران کوچکترین گامی در جهت حل این اختلافات برداشته نشد.
زیباکلام با بیان اینکه غرب خواستار بازدید از مراکز نظامی است، افزود: بسیار بعید به نظر میرسد که این پرونده بتواند خللی در راه رسیدن به توافق ایجاد کند. این پرونده در آینده حل و فصل خواهد شد. معالوصف میتوانیم از حالا آماده توافق شویم، به نظر می رسد توافق هستهای نزدیک است و در شبهای معنوی و با برکت قدر میتوانیم به این مهم برسیم. بر این اساس به مردم ایران پیشنهاد میدهم خود را از هماکنون برای جشن هستهای در عیدفطر آماده کنند.
نکته جالب درباره این نوشته آن است که آقای زیباکلام هرچند به همه محدودیتهای برنامه هستهای ایران طبق توافق اشاره کرده، اما کمترین اشارهای به این موضوع نکرده که پس تکلیف لغو تحریمها چه میشود؟ آیا قرار بوده امتیازهای مختلفی در زمینه فردو و نطنز و سوخت 20 درصد و کاهش 96 درصدی ذخایر اورانیوم 3/5 درصد و کاهش 15 هزار سانتریفیوژ و برخی بازرسیها و... بدهیم و بعد همین واگذاری امتیازهای هنگفت را جشن بگیریم؟! چرا آقای زیباکلام نتوانسته حتی به اندازه یک سطر درباره لغو یا کاهش تحریمها قید کند؟
ثانیا ایران قبلا چند بار به موضوعاتی نظیر مطالعات نظامی ادعایی یا بازرسی از پارچین و... در قالب مدالیته 6 بندی یا توافقات مشابه پرداخته اما این طرف غربی و آژانس بودهاند که به اعتبار غرضورزی و بدعهدی و بهانهجویی حاضر نشدهاند به سلامت برنامه هستهای ایران اذعان کنند و عجیب است که جناب زیباکلام، به جای بدگویی نسبت به آمریکا یا گماشتههای آنان در آژانس، اصرار دارد به جلیلی بد بگوید.
بگذارید آمریکا اعتراض کند، شما چرا؟!
سایت «تابناک» در واکنش به یادداشت روز پنجشنبه مدیرمسئول کیهان (خطای خطرناک) که در آن نسبت به ترفند تازه آمریکا هشدار داده شده بود، به جای ارائه دلیل و یا کمترین شاهد و نمونهای برای رد نظر کیهان، با چاپ تصویر شطرنجی شده مدیرمسئول کیهان، اعتراض کرده است که چرا کیهان طی چند سال گذشته، بارها و بارها به روند مذاکرات انتقاد داشته است. تابناک توضیح نداده که اگر روند مذاکرات آنگونه که مطلوب نظام و تضمینکننده منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است، پیش رفته و میرود، چرا با وجود دست پُر کشورمان از مدارک و اسناد فنی و حقوقی، چالش هستهای 12 سال به درازا کشیده است؟
گفتنی است اعتراض کیهان به خدعه و نیرنگ آمریکاییها بود و تعجبآور است که چرا سایت تابناک از توضیح این نکته طفره رفته و از اعتراض کیهان به آمریکا و افشای ترفند آنان برآشفته است و به جای اعتراض به آمریکا، کیهان را مورد حمله قرار داده است؟!
انتظار آن بود سایت مزبور حداقل به یکی از انتقادهای کیهان که گذر ایام، صحت و درستی آن را تائید نکرده است، اشاره میکرد. از جمله، در نوشته سایت تابناک به قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت اشاره شده ولی توضیح نداده است کیهان تنها رسانهای بود که با استناد به ماده 42 منشور سازمان ملل، تصویب قطعنامه فصل هفتمی را غیرقانونی دانسته بود و در آن هنگام بسیاری از رسانههای دیگر از جمله سایت تابناک، برای این قطعنامه که در آن کشورمان به تهدیدی برای صلح جهانی متهم شده بود، کف و سوت میکشیدند؟!
و بالاخره انتظار آن بود که سایت تابناک، در مقابل نظرات کیهان و برای نفی آن به جای «کلیات ابوالبقا؟» سند و مدرک و یا شاهد و نمونهای ارائه میکرد. مثلا اگر به خود زحمت میداد و اظهارات دیروز مقامات آمریکایی را مرور میکرد، به درستی نظر کیهان پی میبرد و شرمندگی دفاع- انشاءالله ناخواسته- از مواضع حریف را از خود دور میکرد.
نیویورکتایمز: با غلاف خالی از اسلحه باید از ایران امتیاز بگیریم
رسانههای آمریکایی معتقدند گزینههای حمله نظامی و تحریمها دیگر کارآمدی گذشته را ندارند و آمریکا مجبور به توافق با ایران است.
آسوشیتدپرس در گزارشی تحت عنوان «اگر مذاکرات هستهای سقوط کند چه خواهد شد؟» نوشت: اگر مذاکرات سقوط کند گزینههای جایگزین جذابی وجود ندارد. گزینه نظامی که آمریکا بر روی میز مذاکره نگاه داشته است طرفداران اندکی دارد و جامعه جهانی هم به نظر نمیرسد تمایلی به وضع تحریمهای فلجکننده واقعی داشته باشد. دوره نامعلوم خطرناکی پدیدار میشود.
آسوشیتدپرس افزود: جمهوری اسلامی به طور متقاعدکنندهای چهرهای شجاعانه ارائه میدهد و دولت اوباما میراث خود را در این توافق میبیند.
آیا حقیقتا گزینه نظامی وجود دارد؟ آسوشیتدپرس در پاسخ این پرسش نوشت: محتملترین شیوه حمله نظامی بمباران هوایی مراکزی خواهد بود که شماری از آنان در اعماق زمین ساخته شدهاند.
با این حال، رهبران ارشد پنتاگون علنا بر محدودیتهای ناشی از بمباران مراکز ایران تاکید دارند. آنها میگویند چنین حملاتی حداکثر تا سه سال برنامه تهران برای تولید بمب را به عقب میاندازد در حالی که ایران را چون کرهشمالی و اسرائیل برای تولید بمب در خفا مصمم میکند. لئون پانتا، وزیر پیشین دفاع آمریکا، سال 2011 گفت که بمباران مراکز ایران توسط آمریکا «عواقب ناخواستهای» در پی خواهد داشت. یک حمله تلافیجویانه علیه اسرائیل میتواند موجب افزایش تنش شود. اسرائیل به دلیل شرایط منطقه آسیبپذیر است.
آیا جامعه جهانی میتواند تحریمها را شدت ببخشد؟ آسوشیتدپرس در پاسخ خاطر نشان کرد: به نظر نمیآید جهان بخواهد ایران را با مسدود کردن حرکت سرمایه و کالا به زانو درآورد. محاصره دریایی و زمینی ایران و اعمال منطقه پرواز ممنوع در سراسر ایران بسیار پرهزینه و به لحاظ سیاسی عملی انفجاری است. در این شرایط، تنها گزینه موجود اعمال تحریمهای سختتر برای تشدید فشار اقتصادی بر ایران است. اما این ایده در خارج از آمریکا خریدار چندانی ندارد. کشورهایی چون چین، هند، و ژاپن همچنان به نفت ایران نیاز دارند.
ایران بازار بزرگی برای شرکتهای بزرگ و کوچک خارجی است. هر چه مدت تحریمها طولانیتر شود شرکتها انگیزه بیشتری برای دور زدن آنها پیدا میکنند و به طور بالقوه تاثیر تشدید تحریمها کاهش مییابد.
آمریکا تقریبا از آغاز انقلاب 1357 خورشیدی تحریمهایی علیه ایران وضع کرده و طی سالها این تحریمها را که شامل تحریمهای نفتی و بانکی است چندبار شدت بخشیده است.
ممکن است چون سالهای گذشته تمایل زیادی به افزایش تحریمها در شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا وجود نداشته باشد. اصول تحریمها با آمادگی شرکتها برای بازگشت به ایران در حال سست شدن است. پیتر وست ماکات، سفیر بریتانیا در واشنگتن، اخیرا گفت: «ما احتمالا تا رسیدن به مرز امکان اعمال تحریمها علیه ایران فاصله چندانی نداریم. فرسایش تحریمها احتمالا پس از هرگونه سقوط مذاکرات رخ خواهد داد.»
همزمان توماس فریدمن ضمن تحلیلی در نیویورکتایمز خاطر نشان کرد: شگفتآور است که ایرانیها تنها در یک سوی میز مقابل آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین با برگهایی ضعیف ]


