حوادث بعد از انتخابات سال 88 كه از خرداد ماه تا 9 دي ماه حدود هشت ماه با دفاع مقدس سربازان جان بر كف رهبري عزيز همراه بود همچون دوران هشت سال دفاع مقدس خسارت مالي و جاني را به همراه داشت كه همانطور كه حماسه سوم خرداد فتح خرمشهر به عنوان مدال افتخار در آن دوران بر سينه جوانان نسل اول انقلاب مي درخشد امروز جوانان نسل سوم انقلاب بر خود مي بالند.
به گزارش تیتر آزاد، به نقل از گلستان ما؛ علیرضا کلاگر فعال فرهنگی اجتماعی استان گلستان در یادداشتی که برای گلستان ما فرستاده ، نوشته است: پس از شكست جريان اصلاحات در انتخابات سال 84 كه هيچ گاه به ذهنشان خطور نمي كرد كه ممكن است اين انتخابات آنها را براي هميشه از عرصه سياست داخلي ايران حذف كند در دوراهي قرار گرفتند كه براي حيات و بقاء سياسي چه راهي را در پيش بگيرند؟ يا بايد مثل نهضت آزادي و برخي گروه هاي اپوزسيون داخلي فقط به صرف انتشار بيانيه، نشريه و برگزاري جلسات محفلي اكتفا مي كردند؟ و يا بايد مثل گروهي نيز فرار از كشور و پذيرش دريوزگي جريانهاي ضد انقلاب و سرويسهاي جاسوسي كشورهاي بيگانه را در پيش بگيرند.
براي گذران زندگي و دريافت مستمري حاضر به زير سوال بردن هويت ديني و ملي خود شدند و با حضور در جلسات ضد انقلاب خارج از كشور و رسانه هاي بيگانه خواستار فشار و تحريم بر نظام جمهوري اسلامي شوند كه هر دو راه هيچگاه قانع كننده براي جرياني نبود كه در دوران صدارتشان در نظام جمهوري اسلامي به چپاول اموال ملت پرداختند و با صرف هزينه هاي مادي و معنوي با حذف جايگاه مردم در تصميم گيري براي سرنوشت خود درصدد آن بودند كه براي هميشه سند كشور ايران به نام خود بزنند.
مافياي ثروت - قدرت ، تنها راه بازگشت را دوراهي پیروزی درانتخابات يا برهم زدن آن معادله مي دانستند
از بد حادثه هم بعد از انتخابات سال 84 آن چنان رقم خورد كه وحدت و اتحاد بين مقامات عالي رتبه نظام بخصوص بين مقام معظم رهبري و رييس جمهوري، دلگرمي آحاد ملت ايران به سعي و تلاش دولت براي حل مشكلات، همدلي مديران و كارگزاران نظام اسلامي اسبابي گشت كه راه بازگشتي براي جريان شكست خورده در انتخابات سال 84 براي ورود به صحنه سياست داخلي يافت نمي شد و از همين رو بود كه مافياي ثروت- قدرت تنها راه بازگشت به قدرت را دوراهي حضور در انتخابات و پيروزي در آن و يا در صورت شكست برهم زدن آن معادله مي دانستند.
اين جريان پيروزي در انتخابات را به علت انزواء در افكار عمومي و از طرفي خدمات قابل توجه دولت نهم در سراسر كشور و استقبال مردم و رهبري معظم انقلاب از اين خدمات هيچگاه در مخيله خود تصور نمي كردند و صرف حضور در انتخابات براي جرياني كه خود را از پيش باخته انتخابات مي دانست نه براي كسب حداكثر آراء و تصاحب كرسي رياست جمهوري كه بهانه اي براي برهم زدن معادلات بازي بوده است و شاهد آن اعلام پيروزي عجولانه مير حسين موسوي در انتخابات رياست جمهوري سال 88 مي باشد.
حوادث بعد، حين و قبل از انتخابات در سال 88 پازلي را نمايان مي كند كه همه نشان از يك برنامه ريزي از پيش تعيين شده بوده است و كه طراحي يك جنگ تمام عيار داخلي با رعايت همه ملاحظات امنيتي، اقتصادي و سياسي مي باشد.
يك جريان سياسي با ساختار مافيايي از تمام توان رسانه اي داخلي و خارجي و توان اقتصادي بالا و پشتوانه امنيتي داخلي(با بكارگماردن نفوذي هاي اين جريان در دستگاههاي امنيتي نظام) و خارجي، انتخابات را بهترين فرصت براي ريشه كن كردن نظام اسلامي با قدمت 30 ساله مي دانستند و اين ساده انديشي است كه اگر برخي فكر كنند حوادث بعد انتخابات 88 يك سلسله اتفاقاتي است كه مولود نتيجه انتخابات بوده است.
تئوریسینهای فتنه و جریان ضد انقلاب از رهبري مدبرانه و حضورمتعهدانه مردم براي دفاع از كيان نظام غافل شده بودند
اما تمام تدابير آقايان اگر در تمام شرايط پيشرو در بستر اين حوادث براي به آشوب كشيدن كشور بررسي و تحليل شده بود و مهره هاي شطرنج خود را طوري چيده بودند كه شرايط به نحو احسنت براي رسيدن به نتيجه غايي مديريت شود ولي تئوريسينها اين جريان در يك بعد هيچ گاه فكرش نكردند و دقيقا اين همان نقطه اي بود كه جريانهاي ضد انقلاب از سال 57 تاكنون از آن غافل شده و با شكستهاي مكرر مواجه شده بودند و آنهم رهبري مدبرانه و حضور متعهدانه مردم براي دفاع از كيان نظام و انقلاب و ارزشهاي دين اسلام است.
آقاياني كه در خلوت هاي خود فاصله بين ولايت و مردم را واضح مي دانستند در ذهن خود هيچگاه فكر نمي كردند همين مردم در جريان حوادث با انگشت اشاره ايشان عاشقانه لبيك گويند.
در بعد حوادث پس از انتخابات عده اي از مردم كه بسياري از تحركات آقايان قبل از انتخابات را در جهت فعاليتهاي انتخاباتي تحليل مي كردند به اين رسيدند كه اين يك سناريو از پيش تعيين شده براي يك جنگ تمام عيارعليه نظام اسلامي هست و نه بازي مسالمت آميز در رقابتهاي سياسي، كه با تدابير مقام معظم رهبري از همان جا كه به همه كانديداها فرصت دفاع و احقاق حقوق قانوني خود را دادند و شوراي نگهبان را مكلف بر رسيدگي به اعتراضات و شكايات نمايندگان كانديداها كردند، تمام نقشه هاي آنان آشكار گشت.
كوس جنگ نيز زماني نواخته شد كه پس از جلسات نمايندگان كانديداهاي شكست خورده در انتخابات، آنها به اين تحليل رسيدند كه به بهانه تقلب نمي توانند نظام را راضي به ابطال انتخابات كنند و بايد راهبرد جديد كليد مي خورد كه لشگر كشي هاي خياباني و شبيه سازي سران فتنه به رهبران جنبشهاي آزاديبخش همچون نلسون ماندلا و چگوارا و انتشار تصاوير كروبي و موسوي مشابه تصاوير مبارزاتي اين رهبران در رسانه هاي ضد انقلاب پرده ديگر اين سناريو بود.
حماسه 9 دي؛ مولود هشت ماه دفاع مقدس
اين فراخوانهاي رسانه اي كه با مشاركت همه جانبه دشمنان قسم خورده انقلاب در طي هشت ماه پس از انتخابات 88 و با تقسيم كار و برنامه ريزي از پيش تعريف شده توام بوده نه تنها باعث عقب نشيني نظام و مردم انقلابي ايران نگشت بلكه با حضور آحاد مردم بالاخص نسل سوم انقلاب اسباب حماسه سازي در طول هشت ماه دوران دفاع مقدس شد كه نه دوران مبارزات انقلاب اسلامي را درك كرده بودند و نه تجربه هشت سال دفاع مقدس را داشتند اما درس عشق به اهل بيت و ولايت مداري و تبعيت از ولايت را خوب آموخته بودند.
حوادث بعد از انتخابات سال 88 كه از خرداد ماه تا 9 دي ماه حدود هشت ماه با دفاع مقدس سربازان جان بر كف رهبري عزيز همراه بود همچون دوران هشت سال دفاع مقدس خسارت مالي و جاني را به همراه داشت كه همانطور كه حماسه سوم خرداد فتح خرمشهر به عنوان مدال افتخار در آن دوران بر سينه جوانان نسل اول انقلاب مي درخشد امروز جوانان نسل سوم انقلاب بر خود مي بالند.
در زماني كه بسياري از السابقون انقلاب سكوت و يا همراهي با جريان فتنه را در پيش گرفته بودند در 9 دي حماسه اي ملي و جاودن آفريده شد كه مايه حسرت جاماندگان و حيرت دشمنان گشت و به منزله محاكمه سران فتنه در افكار عمومي بود.
انتهای پیام/