وضع ظاهر و لباس بچهها آنقدر ساده است که اگر در هر شرایطی غیرازاین، آنها را میدیدند، قبول نمیکردند که اینها فرزندان بالاترین مقام اجرایی کشور هستند.
به گزارش تیترآزاد، برادر شهید احساس میکند که جلسه رو به اتمام است، اما او هنوز یکی دو سؤال دارد که دوست دارد بپرسد و حال به خاطر صمیمیت مهمان خجالتش هم ریخته؛ آنچه در ادامه میآید، روایتی صمیمانه بازدید رهبر انقلاب از خانواده شهید ارمنی است، بازدیدی که سبب تعجب برادر شهید از سادگی فرزندان رهبر انقلاب میشود.
[برادر شهید] نگاهی به سه پسربچه مقابلش میکند و میپرسد: آقای خامنهای! اینها پسرهایتان هستند؟
آقا به تمام جمع همراهشان اشاره میکنند و میگویند: اینها بعضیهایشان بچههای خود من هستند، بعضی هم دوستهای من.
- کدامیک پسرهایتان هستند؟
- این سه تا، هر سه بچههای من هستند.
تمام خانواده باهم میگویند: خداوند بهتان ببخشد.
حالا همه، ناباورانه، به این سه پسر نگاه میکنند و آنها هم خجالت کشیدهاند و نگاهشان به میز است. از کوچک به بزرگ نشستهاند؛ آقا میثم از همه به پدر نزدیکتر است و بعد از او، آقا مسعود و آقا مجتبی. اینهمه سادگی و صمیمیت و حضور رئیسجمهور ایران اسلامی، به همراه سه فرزندش، در منزل یک خانواده ارمنی، بدون هیچ تشریفات و تشکیلاتی، واقعاً برایشان عجیب و شیرین است. وضع ظاهر و لباس بچهها آنقدر ساده است که اگر در هر شرایطی غیرازاین، آنها را میدیدند، قبول نمیکردند که اینها فرزندان بالاترین مقام اجرایی کشور هستند.[1]
[1] - مسیح در شب قدر (روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای ارمنی و آشوری)، مؤسسه جهادی صهبا، تهران، 1393، صص 180-181
انتهای پیام/