نقطه شروع این فتنه همچنانکه یکی از روزنامه تیتر زده بود«دانشجویان ساکت نخواهند نشست» دانشگاه و کوی دانشگاه تهران است و حرکت بسمت بیت رهبری...!!! اما اراده خداوند بر عزت و سربلندی روز افزون حضرت سید علی است چراکه هنوز موعد آن ماموریت های خطیرتر جهانی فرا نرسیده است.
به گزارش تیترآزاد؛ حسن بیارجمندی فعال فرهنگی و اجتماعی گلستانی طی مطلبی در خصوص واقعه 18 تیر نوشت:
"در تاریخ اسلام از لیلة المبیت بعنوان شبی یاد می کنند که سران کفار قریش با ناامیدی از برنامه های پیشین خود تصمیم گرفتند با واسطه منتخبین جنگنجو و مبارزخود ضمن کودتا علیه نهضت توحیدی پیامبر اکرم(ص) ، در سیاهی شب رسول رحمت حضرت محمد(ص) را ترور کنند، ولی با حضور موثر حضرت علی(ع) کودتا و طرح ترور سرانجام نرسید.
در راس این مکر بزرگ، اشراف قریش و شیطان به سرکردگی ابوجهل بود که خداوند متعال بواسطه ایمان راسخ حضرت علی(ع) آنرا خنثی و ادامه رسالت بزرگ و نهضت اسلامی حضرت محمد(ص) را میسر ساخت.
خداوند در آیه ۳۰ سوره انفال می فرماید: "و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین؛ به یاد آور هنگامی که کافران از در مکر وارد شده و تصمیم گرفتند که تو را زندانی کنند و یا بکشند و یا تبعید نمایند، آنان مکر می ورزند خدا نیز مکر آنان را خنثی میسازد خداوند از همه چاره جوتر است.»
آنگاه که حضرت محمد(ص)به حضرت علی(ع) گفت: مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در جای من میخوابی تا من به غار ثور بروم؟" علی گفت: "در این صورت شما سالم میمانید؟"
محمد فرمود: "آری." علی تبسمی کرد و سجدهٔ شکر بهجای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: "آنچه را که مأمور شدهای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد! به هر چه میخواهی فرمانم بده که همانند دستیار شما هستم، همانگونه که مقصود شماست در آن وارد می شوم و موفقیتم تنها از ناحیه خداست. سپس محمد، علی را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.«و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد»
شباهت حوادث انقلاب با حوادث صدر اسلام
اگر در واقعه نگاری نهضت اسلامی امام خمینی(ره) بخواهیم یکی از وقایع مشابه نهضت را با مشخصاتی چون نوع طرح و ترکیب طراحان داخلی و خارجی آن،برنامه ها و اهداف اصلی آن،آثار و نتایج احتمالی اجرای طرح،نقش و تاثیرگذاری یک فرد در خنثی سازی این طرح به خواست و اراده الهی و نقش و ارتباط بسیار معنا دار این فرد در تداوم نهضت اسلامی بالاخص بعد از رحلت امام خمینی(ره) و همچنین توطئه های بعدی مشابه در سالهای آینده و پیشرو پیدا کنیم؛
بی شک از واقعه 18تیر 1359 و نقش آیت الله العظمی سید علی خامنهای مدظله العالی در خنثیسازی ترور امام خمینی(ره) در کودتای منتخبین ای از نخبگان نظامی با محوریت پادگان شهید نوژه و مستشاری سرویس های اطلاعاتی شیطان بزرگ و فرانسه یاد خواهیم کرد.
سالهای ابتدایی پیروزی نهضت توحیدی امام خمینی(ره) سالهای بحران های سیاسی- امنینی و نظامی است که یکی پس از دیگری کیان نهضت را هدف قرار می دهد؛اما این رهبری امام است که نهضت اسلامی را زنده و پویا و بدور از تهدید های ویران کننده نگاه می دارد و با اوامر الهی-مردمی خویش آنها را خنثی می کند.
بنابراین طبیعی است که در چنین روندی شخص امام خمینی(ره) هدف اصلی ترور قرار بگیرد تا بواسطه آن چراغ روشنی بخش نهضت توحیدی او خاموش گردد و انوار خدا پرستی نهضت را به اسارت ببرند: «بر سران کاملا مشخص بود که تا زمانی که امام زنده است مردم با یک کلمه ایشان به خیابان ها ریخته و عمل کودتا را عقیم خواهند کرد… به همین جهت از بین بردن امام یکی از مهم ترین هدف های کودتا بود و برای اجرای آن بیش از سایر هدف ها هواپیما و مهمات سنگین در نظر گرفته شده بود»(ستوان ناصر رکنی (دست نوشته)
کلید این براندازی چند ماه بعد از پيروزي انقلاب با اولين تماس بين مأمورين آژانس جاسوسي آمريكا («سيا») و يكي از دوستان سران کودتا( بنيعامري) در اروپا زده شد . تمام هماهنگيهاي لازم بين كشورهاي اروپایی و ستاد بختيار در پاريس از طريق آژانس جاسوسي آمريكا انجام گرفته بود ؛ضمن اینکه آخرین هماهنگی های اطلاعاتی با دشمنان نظام جمهوری اسلامی و كشورهاي مرتجع عرب منطقه و در راس آن کشور عربستان -تامین کننده مالی براندازی- توسط نماينده آژانس (كه در دفتر بختيار در پاريس بود)انجام گرفته بود.
همچنین شناسائي افراد مخالف در كشور يا در خارج از كشور و معرفي آنها به بختيار و تقويت امكانات آنها يا در اختيار گذاردن امكانات لازم- که از نظر کارشناسان تجهيزات نظامي آن در تاريخ كودتاهاي جهان بيسابقه بوده است- به بهترین وجه صورت پذیرفته بود و هماهنگی بی سابقه ای بین بعض جریانات و احزاب سیاسی صورت پذیرفته بود.
طراحان و مجریان این براندازی در 18تیر1359؛به آن چنان اميدی بسته بودند و آن را ضربة نهايي و قطعي فرض کرده بودند که نه تنها طرح حمله نظامی به ایران را در تقدم ثانی قرار داده بودند بلکه آلترناتیو رهبری بعد از ترور و براندازی را ( شریعتمداری) هم تعیین و قول همکاری کامل را از او گرفته بودند و حتي منزلي در حوالي يوسفآباد براي ايشان اجاره كرده بودند و قرار بود كه بلافاصله بعد از ترور امام به تهران منتقل بشود و از تلویزیون و رادیو با مردم صحبت کند.
شناخت دقیق فضای داخلی کشور در آستانه این براندازی شیطانی –که از منظر طراحان و مجریان آن قطعی الحصول بود- ما را بیش تر با عمق براندازی و تهدیدات حاصل از آن آشنا خواهد کرد.رضا مرزبان -كه از عناصر ستاد سياسي بختيار بوده و در اواسط بهمن ماه 1358 به پاريس عزيمت كرد تا بختيار را در جريان تحولات ايران قرار دهد – اینگونه فضای داخلی کشور را تحلیل می کند:
«من از ايشان (بختيار) و جواد خادم خواستم به من نيم ساعت فرصت بدهند تا آنها را از وضع كشور و آنچه از نزديك شاهد آن بودهام آگاه كنم و سپس شروع كردم به تفسير دربارهي جو سياسي موجود مملكت،وضعيت نيروهاي سياسي دستاندركار ...و گروههاي مختلف. ...سپس براي ايشان شرح دادم كه مسأله گروگانگيري روي اقتصاد ايران!!! اثر گذاشته و اثراتش در بهار آينده (1359) شديدتر ميشود!!! و …»
بنی صدر رئیس جمهور نفوذی !
چنین گزارشی از وضعیت داخلی ایران فقط می توانست تصویری از فلج شدن ایران تحت فشار تحریم های اقتصادی را به ذهن طراحان اصلی براندازی متبادر کندو آنان را در قلب فرانسه برای هماهنگی های نظامی و هماهنگی های منطقه ای با بعض کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی متقاعد کند.
زیرا از يك سو براساس گزارش های ارائه شده ایران و ایرانی در بعد داخلي رو به یک انفعال است و در بعد خارجي با فشارهاي سنگين بین المللی و اقتصادي ناشی از تحریم های آمریکا و متحدین او رو بروست و علاوه بر این با تهدیدات جدی نظامی کشورهای غربی و بعض کشورهای همسایه اش از جمله عراق مواجه است .
این چنین فضایی خود می تواند قدرت جذب برخي از نظاميان بازنشسته و «رجال» سياسي از جمله چند تن از مشاورین بنی صدر رئیس جمهور نفوذی و از عوامل وابسته به سرویس های اطلاعاتی آمریکا و فرانسه و همچنین تعدادي از روحانيون مشهور را فراهم کند.
اما خداوندگار نهضت اسلامی، این مکر بزرگ را به یک چشم بر هم زدنی افشا و آنرا خنثی کرد:« و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین»امام خمینی(ره) در تاریخ بیستم تیرماه طی بیانات مبسوطی به یاری و نصرت خدا در حفظ و پیشبرد نهضت اسلامی اشاره نمودند.( صحیفه امام، ج13، ص18)
یاری و نصرتی که خداوند متعال با الهام به قلب یک مادر! و نقش محوری آیت الله العظمی سید علی خامنهای مدظله العالی رقم می خورد و قطعا اگر نبود این نقش محوری ایشان در این مقطع بسیار حساس،دشمنان به مقاصد شوم خود می رسیدند.
براساس مستندات موجود مهمترین عامل افشای این براندازی توصیهی مادر یکی از خلبانان برای خودداری و مطلع کردن آیت الله العظمی سید علی خامنهای بوده است.حجت الاسلام ری شهری(حاکم شرع وقت دادگاههای انقلاب ارتش) در کتاب خاطرات خود، ضمن تشریح مفصل ابعاد این کودتا، نوشته است: «در ایام ریاست جمهوری معظم له اینجانب از ایشان خواستم که برای ثبت در تاریخ، ماجرای کشف کودتای نوژه را به وسیله خلبانی که به ایشان مراجعه کرده، ضمن مصاحبهای تعریف کنند و ایشان نیز پذیرفتند.بعد از مدتی نوار مصاحبه معظم له در اختیار این جانب قرار گرفت»
وی سپس بخشی از همان مصاحبه رهبر معظم انقلاب را هم نقل نموده است:
«ماجرای اطلاع من از کودتایی که در پایگاه شهید نوژه قرار بود اتفاق بیفتد، به این شکل بود که شبی حدود اذان صبح، دیدم درب منزل ما را می زنند، بشدت هم میزدند، من از خواب بیدار شدم، رفتم دیدم آقای مقدم است، میگوید که یک ارتشی آمده و میگوید با شما یک کار واجب دارد. گفتم: کجا است؟
گفتند: در اتاق نشسته. داخل اتاق پاسدارها شدم، دیدم شخصی دم در تکیه داده به دیوار، کسل و آشفته و خسته و سرش را فرو برده بود. گفتم: شما با من کار دارید؟ بلند شد و گفت: بله. گفتم: چه کار دارید؟ گفت: کار واجبی دارم و فقط به خودتان میگویم. من حساس شدم.
گفتم: من نمازم را بخوانم، میآیم. پس از نماز او را به داخل حیاط آوردم، گوشه حیاط نشستیم. گفت: کودتایی قرار است انجام شود. گفتم: قضیه چیست و تو از کجا میدانی؟ او شروع کرد به شرح دادن. گفتم: شما چطور شد آمدی سراغ من؟ او ماجرای خود را تعریف کرد که جالب بود… آثار بیخوابی شب، خیابان گردی، خستگی، افسردگی شدید و سراسیمگی در او پیدا بود.
حرفش را مرتب و منظم نمیزد و من مجبور بودم مکرر از او سؤال کنم. خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعی تشکیل شده و تصمیم بر یک کودتایی گرفته شده، پولهایی به افراد زیادی دادهاند، به خود من [خلبان] هم پول دادند. عدهای از تهران جمع میشوند میروند همدان و شب در همدان این کار [تصرف پایگاه هوایی شهید نوژه] انجام میگیرد. بعد میآیند تهران، جماران و چند جا را بمباران میکنند.
پرسیدم کی قرار است این کودتا قرار بگیرد؟ گفت: امشب و شاید گفت: فردا شب - دقیقاً یادم نیست.- من دیدم مسئله خیلی جدی است و بایستی آن را پیگیری کنیم. با اینکه احتمال میدادم او حال عادی نداشته باشد یا سیاستی باشد که بخواهند ما را سرگرم کنند، اما اصل قضیه این قدر مهم بود که با وجود این احتمالات، دنبال آن باشیم.گفتم: شما بنشین تا من ترتیب کار را بدهم.» در همین ارتباط و از زاویه ای دیگر این خلبان این واقعه را اینگونه نقل می کند که:«در آن زمان من در پایگاه هوایی نوژه خدمت می کردم...در تهران، به منزل نعمتی رفتم. به من گفت: مأموریت تو بمباران بیت امام و ...است ؛پس از کمی صحبت از او جدا شدم و به خانهمان رفتم و موضوع را با مادرم که زنی ساده و مسلمان بود در میان گذاشتم.
مادرم به شدت ناراحت شد و گفت: تو نه تنها این کار را نباید بکنی، بلکه باید خبر بدهی و جلوی این کار را بگیری و اگر اطلاع ندهی شیرم را حلالت نمیکنم و از تو رضایت ندارم.بالاخره تا ساعت ۱۲ شب با مادرم و برادر کوچکترم درباره این موضوع صحبت میکردیم و تصمیم گرفتم موضوع را به جایی و یا به کسی اطلاع بدهم، ولی چون نعمتی گفته بود در جاهای مختلف … نفر داریم و خیلیها از جمله شریعتمداری این کار را تأیید کردهاند، میترسیدم به هر کسی این موضوع را بگویم.
تصمیم گرفتم موضوع را به آقای خامنهای بگویم و برای محکم کاری، موضوع را روی کاغذ نوشتم و در خانه گذاشتم و به برادرم گفتم: اگر بلایی سر من آمد و برنگشتم به هر ترتیبی شده این موضوع را در جایی خبر بدهد و جلوی این کار را بگیرد.ساعت ۱۲:۳۰ از خانه بیرون آمدم و به کمیته تلفن زدم و گفتم یک خبر خیلی مهمی دارم که باید حتماً به آقای خامنهای بگویم. مرا به کمیته بردند و چون زیاد سؤال میکردند، گفتم: من یک خلبان هستم و موضوع براندازی در کار است. ساعت ۴:۳۰ صبح بود. رفتیم منزل آیتالله خامنهای [و جریان را برای ایشان گفتم و ایشان دیگران را مطلع نمودند]».
دراین واقعه سرنوشت ساز و تاریخ ساز بی شک نقش و جایگاه معنوی و امین و مورد وثوق آیت الله العظمی سید علی خامنهای مدظله العالی کاملا برهمگان آشکار شد که اگر نبود چنین نقش و جایگاه و همچنین ویژگیهایی چون تدبیر و زکاوت و روحیهی انقلابی نه تنها امام امت بلکه نهضت توحیدی او به سرنوشت نامعلومی دچار می شد.
خداوند متعال خواست در آن روز این آقا و سید ما علی،حافظ و پاسدار امام و نهضت اسلامی باشد تا در کنار دیگر امتیازات جامع شهیدی متقن بر همگان در ولایت امری امت اسلامی و رهبری نهضت اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره) باشد؛هم او که امروز «خط و راه اصیل امام خمینی» و «نهضت اسلامی امام خمینی» را فقط با نام او می شناسند.همین نقش و جایگاه است که چه در دوران حیات امام(ره) و بعد آن از این «خورشید اصحاب امام خمینی» یک هدف اصلی می سازد.
یکسال بعد در 6تیر سال 1360 ؛ حضرت سید علی در مسجد ابوذر تهران مورد سوءقصد منافقین قرار می گیرد.29خرداد ایشان در بیانات بسیار مهمی در خطبههای نماز جمعهی با اشاره به پیام امام رحمهالله به بیان بخشی از مطالب نگفتهای که در طول چند ماه اخیر به احترام امر امام مکتوم نگاه داشته پرداخته و بنیصدر از عوامل پنهان براندازی 18تیر 59 و طرفداران منافق او را تخطئه کرده بود: «برادران! همانطور که گفتم، آقای بنیصدر شخصاً طرف نیست، یک جریان طرف است.
امروز این جریان در این چهره ظاهر شده است، قبلاً در چهرههای دیگری ظاهر شده بود، روز دیگر ممکن است در چهرههای دیگری ظاهر شود. هوشیار باشید. جریان نفاق، یعنی کفر پنهانی و زیر پرده را بشناسید؛ این حرف مال امروز نیست، این حرف مال زمانی که گویندگان و رهبر عظیمالشّأن ما در میان ما است نیست؛ این جریان مال تاریخ انقلاب ما است. ای نسلهای جوان، ای نوجوانهای امروز و مسئولان فردا، ای نسلهایی که هنوز نیامدید یا کودک هستید! بدانید این انقلاب از ناحیه منافقان از همه بیشتر ضربت میبیند، حواستان را جمع کنید.
خطّ درست در انقلاب اسلامی خطّ نه شرقی و نه غربی است، خطّ پابندی به اسلام فقاهت است، خطّ پابندی به حضور واقعی مردم در صحنه است، خطّ راستگویی و صدق و صفای با مردم است؛ نه اینکه به مردم بگویند ما حرفها را به شما میزنیم امّا دروغ بگویند و به مردم حرف دروغ بزنند؛ نه اینکه بگویند ما طرفدار اسلامیم امّا در عمل تیشه را بردارند به ریشهی اسلام بزنند؛ نه اینکه بگویند ما با شرق و غرب مخالفیم امّا در عمل ساز سیاستهای خارجی را بنوازند.» (1360/3/29 )
مبارزه با بنی صدر هم در جبهه و هم در سیاست
حضرت سید علی که هم در جبهه و هم در میدان سیاست با بنیصدر در مبارزه بود و شناخت کاملی از او و وابستگان او داشت در جلسه عدم کفایت او سخنرانی میکند و 14 دلیل برای اثبات آن اقامه میکند و در نهایت عدم کفایت بنیصدر تصویب میشود. عصر سهشنبه دوم تیرماه پس از مراسم بزرگداشت شهید چمران در مدرسه عالی شهید مطهری برای اولین بار مورد سو قصد قرار می گیرد که در جریان آن تنها یکی از محافظین مجروح می گردد و این مانع از روشنگری «عمار امام خمینی» از ماهیت اصلی فتنه گران نیست.
ایشان در 5 تیرماه در خطبههای نماز جمعه عناصر فتنه را به یک چالش ایدئولوژیک و محاکمه علنی در برابر ملت می کشد؛اما جدی ترین سوء قصد همان 6تیر رخ می دهد که این سرباز اسلام و عمار امام زمان خویش را تا شهادت در راه و خط امام و نهضت توحیدی او می برد.اما تقدیر الهی همان است که به ایشان الهام می شود که او برای ماموریتی بس پرخطرتر حفظ شده است.
روز بعد حضرت روح الله طی پیامی به ایشان می فرمایند:«ما در پیشگاه خداوند متعال و ولی بر حق او حضرت بقیةالله- ارواحنا فداه- افتخار میکنیم به سربازانی در جبهه و در پشت جبهه که شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالی به سر میبرند.
من به شما خامنهای عزیز، تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.».
اما این خرداد و تیر و ایام پر رمز و راز آن در روند نهضت اسلامی امام خمینی(ره) پایانی نیست؛در آخرین سال از دهه اول بعد از رحلت امام-که صدای سپردن امام خمینی به موزه تاریخ بیش از هر زمان دیگر از زبان روزنامه های زنجیره ای فریاد زده می شود –این روشنگری های«عمار امام خمینی» حضرت سید علی است که حقیقتا «خط و راه اصیل امام خمینی» و «نهضت اسلامی امام خمینی» را به بهترین وجه حافظ و پاسدار است و طبیعی است که در غایت این پروژه ده ساله،آنکه می بایست در 18تیر78 هدف اصلی قرار بگیرد؛ایشان است.
ایلینا روزلهتین عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در 31 خرداد 1378 اعلام می کند: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران، تغییر حکومت مذهبی است. شما هدفی درست، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال می کنید.» و گری هاکرمن سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند»این رویکرد را در خط جریان رسانه ای داخلی و خارجی اپوزیسیون می توان مشاهده کرد.
نشریه آمریکایی «میدل ایست اکونومیک دایجست» در هفتم تیر 1378 نوشته بود: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی خواهد بود...یک تابستان سیاسی داغ را در پیش روی دارند تا جناح محافظه کار را از میدان مبارزه خارج نمایند»«گری سیک »، مشاور امنیت ملی در دولت های کارتر و ریگان و از مسئولان سازماندگی عناصر ضدانقلاب در اظهاراتی پرده از یک برنامه ریزی دو ساله بر می دارد: «برای آنها که خواستار توسعه سیاسی هستند زمان بسیار خطرناک است. در طی دو سال گذشته علی رغم وجود حمایت تبلیغاتی و فیزیکی، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده اند و شجاعت آنها در روزهای آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.».
در عرصه داخلی تصویب طرحی با عنوان « اصلاحیه قانون مطبوعات » در چهار بند از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم علت نزدیک چنین تحرکات ساختارشکنانه ای را ایفا می کند .در 12تیر با چاپ اطلاعیه مجمع روحانیون در روزنامه ایران-که نقش یک کاتالیزور را ایفا می کند؛ جو سنگین روانی را روزنامه های زنجیره ای بر فضای کشور حاکم می کنند که اوج آن تیتر اول روزنامه سلام در 15تیر- یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس-است.
اما با وجود عدم تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات !، با شکایت یک نهاد وابسته به دولت اصلاحات! پرونده اتهامی به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع داده می شود و با احتساب حکم تعلیقی سال 1372، روزنامه سلام تا تعیین تکلیف نهایی تعطیل می شود. هماهنگی خاصی علی رغم محدودیت های زمانی بین جریان رسانه ای داخلی و خارجی علیه این حکم صورت می گیرد.
چرا که خبر توقیف روزنامه سلام ساعت 10 شب 16تیراعلام گردید اما در کمال تعجب روز پنجشنبه 17 تیر، روزنامه های زنجیره ای با تیترهایی چون «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد کرد»!!!، «زمان حامل حوادث خشونت بار است»!!!، «نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد»!!!، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست»!!!، «ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است»، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی »!!! و «پایان سیاست ورزی»!!! و...با آن محدودیت های ارتباطی چنین هماهنگی را برای رسیدن به ساعت صفر در بامداد جمعه 18تیر فراهم کنند.
خوشحالی نوری زاده مزدور صهیونیست از وقایع 18 تیر تهران
در همان شب علیرضا نوری زاده ، مفسر رادیو بی بی سی در تقدیر از چنین هماهنگی می گوید: «ما باید سرافراز باشیم که پرچمداران جامعه مدنی در ایران یعنی نشریات نشاط، صبح امروز، خرداد، همشهری و ایران، مراکز قدرت را نشانه رفته اند!!! و با زیر سؤال بردن مشروعیت !!!و مقبولیت نظام اسلامی!!!، چالشی جدی فراروی حاکمان اسلامی گشوده اند!!!».
نقطه شروع این فتنه همچنانکه یکی از روزنامه تیتر زده بود«دانشجویان ساکت نخواهند نشست» دانشگاه و کوی دانشگاه تهران است و حرکت بسمت بیت رهبری...!!! اما اراده خداوند بر عزت و سربلندی روز افزون حضرت سید علی است چراکه هنوز موعد آن ماموریت های خطیرتر جهانی فرا نرسیده است.
همان خدایی که دل آن مادر خلبان را نرم کرد و وسیله ای برای حفظ امام و نهضت او شد؛دل و جان میلیون ها انسان مومن را در سراسر کشور مهیای جانفشانی برای حضرت سید علی در آن شب نمود تا این لیلة المبیت به نام پیروان و شیعیان واقعی حضرت علی(ع) ثبت و حماسه بیستوسوم تیرماه سال 1378 تحقق یابد«و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین»
بعد از آن چندین سال دشمنان داخلی و خارجی بدنبال زنده نگاه داشتن 18تیر بودند اما مکر آنان نه در تمام آن سالها بلکه امروز بخودشان برگشت و خواهد برگشت« و یمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین» چراکه امروز نه در ام القری جهان اسلام بلکه در سراسر امت اسلامی میلیون ها عاشق حضرت سیدعلی هستند که حاضرند در لیلة المبیت های پیش رو ،جان خویش را فدا کنند./گلستان ما
انتهای پیام /