یک ماه پیش با رامبد تماس گرفتم و گفتم به نظر من تو مجاهدی در راه خدا...اینکه یک نفر در جمهوری اسلامی به عنوان هنرمند، رسالتی بر دوشش است که زیر سایه اسلام میشود خندید، خندهای که در آن گناه نباشد این خیلی ارزشمند است.
به گزارش تیترآزاد، به نقل از فارس،سعید حدادیان چهارشنبه شب در بیست و دومین شب ماه مبارک رمضان به مرثیهخوانی و مناجاتخوانی پرداخت و در سخنانی به دو موضوع سیاسی و فرهنگی اشاره کرد.
وی در ابتدای سخنان خود به دعا برای تیم مذاکرهکننده پرداخت و گفت: اما بعد یکی اینکه دست از دعا برای گروه دیپلماتیکمان برندارید. نذورات شخصی داشته باشید. بالاخره مسئله، مسئله منافع ملی ما است و انشاءالله الرحمن اینها موفق بشوند. ما در روایات داریم که: ادفعوا امواج الفتن بالدعا/ ادفعوا امواج البلاء بالدعا/ادفعوا امواج البلایا بالدعا..یعنی واقعاً موجهای فتنهها و بلاها را میشود با دعا دفع کرد.
یکی دیگر آنکه این دعاست: اللهم ادفع عناالبلاء المنزل من السماء ... حتی اونی که نازل شده از آسمان هنوز نرسیده میشود با دعا دفع کرد.
قرآن هم در سوره یونس (ع) به این مطلب اشاره دارد که چرا همه مثل قوم یونس (ع) نشدند؟! قوم یونس آثار بلا را دیدند برگشتند ولی دیگران برنگشتند.
* ای کاش سلحشور فیلم حضرت یونس را بسازد
سعید حدادیان در ادامه گفت: کاش سناریو و فیلمنامه یونس (ع) که دهه 70 آقای سلحشور به من دادند، خواندم و من نظراتم را یادداشت کردم و به ایشان دادم. اون خیلی فیلمنامه خوبی است و نباید خاک بخورد. خدا کنه یک نفر آن فیلم را درست کند (بسازد) و در ماه رمضان امثال آن را نشان بدهند.
وی همچنین خطاب به رسانه ملی گفت: من عرضی در خصوص سیمای جمهوری اسلامی ایران دارم در گذشته نامهای به آقای ضرغامی دادم و نکاتی را نوشتم. ایشان با من تماس گرفت و گفت آقای حدادیان یک ماهی و نیم یکبار از این نامهها به من بده. الان هم نیاز نیست موارد را من پشت تریبون بگم ولی بحث خیلی مهمی است که باید به آن برسم. اینکه خطی بکشند که حدادیانها را بگذارند یک طرف، آنها که هیأت میآیند و اهل یک یاالله هستند و حسین حسین میگویند، بگذارند یک طرف و آنها که دنبال شادی و طنز هستند بگذارند یک طرف. این کار بسیار بسیار غلطی است ما هم عطش طنز داریم و اونها هم خودشان اهل بکا هستند.
ماجرای حضور اکبر عبدی در هیات امام حسن/ عبدی از اولین امام حسینیها است
حدادیان در ادامه با اشاره به حضور اکبر عبدی در سال گذشته در هیات امام حسن گفت: یک، آقای اکبر عبدی روز عید غدیر اینجا آمدند (بعد از جلسه) دو ساعت برای ما صحبت کردند و کلی خندیدیم اما آخرش در مورد مریضی دخترشان و عشق پدر به دختر صحبت کردند. ایشان گریه کردند و ما هم گریه کردیم و من هم برایش روضه خواندم. پس آقای اکبر عبدی که کمدین هست از اولین امام حسینیها است نمیتوان به سادگی گفت از دومیهاست. امام حسین (ع) را نمیشود به نفع من حدادیان مصادره کرد چه شبهای احیا که بازیگران و هنرمندان پشت این در (در این جلسه) آمدند و با ما قرآن سر گرفتند.
* رامید جوان در خندوانه حرفهای خوبی میزند
این مداح اهل بیت همچنین به برنامه «خندوانه» که از شبکه نسیم پخش میشود اشاره کرده و افزود: نفر بعدی آقای رامبد جوان برنامه خندوانه را دارد که حرف خوبی میزند. هر روز یک قطره آب کمتر مصرف کنید. بنده از ایشان پند گرفتم ایرادی داره؟ رسانه در اختیارش هست، دارد خوب استفاده میکند و در این بخش تعلیم هم میدهد اگر چه ممکن است به بعضی از جاهای برنامه ایشان هم نقدی وارد باشد.
* به رامبد جوان گفتم تو مجاهدی در راه خدا
حدادیان ادامه داد: همین آقای رامبد جوان چند سال پیش یک روز در دهه محرم اینجا بود و با ما عزاداری کرد و از دوستان بنده است. من حدود یک ماه پیش با ایشان تماس گرفتم و گفتم به نظر من تو مجاهدی در راه خدا. من چون برنامهات را کامل ندیدم نمیتوانم راجع به همهاش اظهارنظر کنم اما اینکه یک نفر در جمهوری اسلامی ایران به عنوان هنرمند، رسالتی بر دوشش است که زیر سایه اسلام میشود خندید، خندهای که در آن گناه نباشد. این خیلی ارزشمند است این همه مخاطب جذب کند. خیلی از هنرمندان این جور که شما زحمت میکشید نمیتوانند و میگویند اگه یک سری از واژهها نباشد نمیشود خندید ولی شما مؤدبانه میخندانید و این نکته است. کلی با هم خندیدیم و چون دیدم باور نظرم راجع به مجاهدت برایش سخت است روایتی که چند سال پیش که عمو پورنگ و امیرمحمد به جلسه ما آمده بودند گفته بودم، برایش خواندم که مضمون روایت این است که قصری است در بهشت به نام فرح (یعنی شادی) ه برای کسانی است که بچهها را میخندانند.
ماجرای گریه حاج منصور برای فوت یکی از بازیگران
سعید حدادیان در ادامه به خاطره گریه حاج منصور ارضی برای فوت یکی از بازیگران اشاره و گفتک خیلی سال پیش برنامهای بود در برنامه کودک به نام مهرنگ و اورنگ. آن وقتها یک روز من بر حاج منصور وارد شدم، دیدم ایشان گریه میکند. چون یکی از بازیگران آن برنامه از دنیا رفته من گفتم: فکر کردم آیتاللهی از دنیا رفته! گفت نگو سعید! بالاخره بچههای مملکت ما او را دوست داشتند. به عنوان یک دوست مهربان، یک معلم مهربان، یک هنرمند مهربان بچهها را واقعاً نصیحت میکرد و برایشان نمایش هم اجرا میکرد. این آدم، آدم خوبی بود.
حاج منصور اینه! تلویزیون تو خانه ماست. ما با تلویزیون زندگی میکنیم مثل زمان طاغوت نیست که تلویزیون حرام باشد.
حدادیان خاطرنشان کرد: دیروز من پای تلویزیون از سخنان آقای نوری همدان (حفظه الله تعالی) مرجع تقلید استفاده کردم. امشب جناب آقای مکارم (مرجع تقلید حفظه الله تعالی) در تلویزیون صحبت کردند من استفاده کردم خدا هر جفتشان را حفظ کند خدا همه مراجع را حفظ کند. خدا رهبر عزیزمان را حفظ کند.
* محسن تنابنده برای این مملکت یک سرمایه ملی است
وی همچنین با اشاره به سریال پایتخت که در ماه رمضان پخش میشود گفت: بنده برای برنامه پایتخت 2 صحبت کردم و تلویزیون پخش کرده و کلی تعریف کردم. معتقدم این آقا که نویسنده است و قهرمان این برنامه است یک سرمایه بزرگ است یعنی این مملکت، به نظرم دلش هم فوقالعاده پاک است. منتها من نمیدانم کجای مدیریت اشکال دارد. آقای پورمحمدی، که معاون یا قائممقام سیماست. هر شب، شب زندهدار است و من ایشان را همه رقم به عنوان یک کارشناس قبول دارم.
نشان دادن غسل در پایتخت اشتباه بود ولی من عاشق تنابنده هستم
سعید حدادیان در ادامه نقدی بر این سریال زد و گفت: اما بنویسید بنده حدادیان هر چقدر دوستان گفتند، «ابکی لظلمت قبری» را بخوان نخواندم. هر انسان کارشناسی میداند ماه مبارک رمضان که هر شب باید ابوحمزه خوانده شود بگیم «ابکی لخروج نفسی» گریه میکنم برای خروج جان از بدنم. برای غسل میتمان گریه میکنیم، این سوژه به این خوبی که ربیعالاول و ربیعالثانی اگر پخش کنید ما میگوییم پنج بار تکرار کن. این سوژه به این خوبی را چرا یک خط میکشی و دعاخوانها و علما را اذیت میکنی. حالا من بگویم وقتی که به قسمتهایی که مربوط به غسل میت است در دعا میرسم با آن سریال چه تداعی در ذهنها میشود؟ شک نکنید اشتباه بود شبهای اول ماه رمضان این غسل را نشان دادند ولی من عاشق بازیگرش (آقای محسن تنابنده) هستم.
این مداح اهل بیت همچنین با تعریف و تمجید از برنامه «ماه عسل» با مجری گری احسان علیخانی گفت: همچنان که شک نکنید در تیتراژ دوم ماه عسل، اون خانوم که چادر سرش است و ترانهای که آن آقا خوانده است را لب میزند اشتباه است. با اینکه مجریاش را دوست دارم برنامهاش را دوست دارم. فقط دو تا شات است که یک چیز دیگری میگوید. دقت کنید چون کسانی که به این جلسه میآیند معمولاً از پای این برنامهها میآیند این حرفها لازم است ما یک برنامههایی داریم مجری محور است.
وی ادامه داد: این بچههای مجری واقعاً توانمند و هنرمند هستند از لحاظ فیزیک و میمیک خدا قدرتی به آنها داده و در جذب مخاطب عالی هستند چه نسل قبلشان و چه این دو نسلی که الان هستند. من با همهشان رفیق هستم و مرا به عنوان کسی که نقد سلبی میکند نگاه نکنید. بنده اگر اشتباهی از این بچهها سر زد با حذف مخالفم. البته همانطور مورد تذکر قرار بگیرند خوب است چون اینها بچههای خوبی هستند پس من چی میگم.
حدادیان خاطرنشان کر: مجری باید جامع باشد ولی باید جامع و مانع باشد. خطوط قرمز شما کجاست؟ خطوط قرمز برنامههای مجری محور روشن باشد. اینکه در این برنامهها دنبال رسیدگی به 270 هزار بچهای است که سرپرست خانواده هستند بارکالله و یا در برنامه دیگر به فکر محیط زیست هستند بارکالله یا در برنامه دیگر به فکر خوشحال کردن ایتام هستند بارکالله، آفرین. رسالت رسانه همین است.
وی ادامه داد: نفاق تکلیفش معلوم شود. این درد خانه من هم هست بالاخره تا کجا با کی هستم؟ مبتلا به نفاق نشویم. نمیگم اینها منافقند جریان برنامه به نفاق کشیده نشود. بالاخره به عنوان مثال در یکی از این برنامهها غروب ماه رمضان دست ما است چه باید بکنیم. جامع فراملی باشد. فقط ایران نیست کشورهای دیگر هم هست به شرطی که دکورت مال آن وریها نباشد همین دکور ملی و بومی را بزن.
حدادیان با اشاره مجدد به سخنان خود در اوایل ماه رمضان گفت: بنده اول ماه رمضان دو تا سؤال کردم که هنوز بیجواب مانده این همه مطبوعات مختلف به ما حرف زدند ولی سؤال جواب ندادند. با کمال احترام بنده به یکی از بزرگان این مملکت که سابقه مجاهدت دارد. در خبرگان سمت دارد، رئیس مجمع تشخیص مصلحت هستند عرض کردم: این تشییع جنازه را که نیامدی.
وی اضافه کرد: این هم سال راهیان نور در نوروز برگزار میشود شما رفتی کیش. من نمیگویم کیش نرو اما جواب سؤال ماند. خاضعانه سؤال کردم یک بار شما به مناطق راهیان نور سر نزدی. شما در خاطرات، این جور نوشتی اگر غلط هست به ما بگو. نوشتی زلزله میخواست بیاد تهران. مردم را رها کردی رفتی سد لتیان. این درست است؟ (ظاهراً روز تاسوعا بوده).آن وقت مردم این را میبینند میگویند نکند در جنگ هم این طور بوده؟؟!!! بچههای ما را رها کرده رفته جای دیگر. خوب شما که ما میدانیم این جوری نبودی، این چیه نوشتی؟؟؟
سعید حدادیان که در مهدیه امام حسن مجبتی در غرب تهران سخن می گفت ادامه داد: حدود 5 هزار مداح روز تولد حضرت زهرا (س) میآیند بیت رهبری، تازه یک نمونه است. بیش از 50 مداح در طول سال در محضر آقا میخوانند. یک مداح حرف زده. دو تا سؤال کرده اون آقایی که میگه جمهوری مداحی! شما واقعاً طرفدار آزادی بیان هستی؟!!! سؤال من را جواب بده. هنوز من نشنیدم حاج منصور سیاسی صحبت کرده باشد. یک سعید حدادیان صحبت کرده. این قدر این حرفها برایتان گران شده است. استاد زیباکلام! درست گفتی، ما هم همان را میگوییم. آقای هاشمی علیالظاهر تغییر کرده اما یک تبصره داره آقای هاشمی رئیس جمهور بشود طرفدار آزادی بیان است؟ استاد زیباکلام جواب!!!به شما می گم: نه! چون ایشان رئیس جمهور شد، به دولتش گفت شما حق ندارید کار سیاسی کنید. سیاسی با خودم. شما برید کار کنید بچه که نبودیم ایشان رئیس جمهور بود.
وی همچنین با اشاره به حوادث تیرماه سال 78 گفت: آقای موسوی لاری! عمامه شما در جریان سال 78 (که امشب سالگرد وقایع 18 تیر است) که وزیر کشوری بودی از سرتان افتاد. طرفدارهایت عمامه از سرتان انداختند. من و امثال من سوختیم. من شاهرگم را مید هم که عمامه از سر یک روحانی نیفتد حالا شما میگویید تریبون نداری! همان روزنامه اعتماد که مصاحبه کردید، تریبون شما نیست!!؟؟ شما حجت اسلامید. صداقت را فراموش نکن در ماه رمضان. در ماه رمضان آن سال (سال 78) در کانون توحید 60 نفر در جریان برنامه شما آمدند. اینجا حدود صد هزار نفر بک یا الله میگفتند. تریبون شما مسجد است. بعضیهایتان رها کردید. اگر صحبت من پرخاش داشته، توهین داشته من از همه عذرخواهی میکنم اما سؤال من بیجواب ماند طرفداری آزادی بیان!اینجا تریبون دولتی نیست. من هم که تذکر میدهم نه وکیلم نه وزیرم. پست ندارم. آنها که پست دارند به خاطر پستشان مراقبت کنند. جلسات ما مردمی است جلسه ارک و این جلسه مال مردم است دولتی نیست.
سعید حدادیان در خاتمه گفت: به کسانی که بنده را به عنوان «مداح سابقهدار» یاد کردند، میگویم جرم ما از لحاظ قوه قضاییه سابقه حساب نمیشود. البته من از این دوستان که این مطلب را نوشتهاند شکایتی ندارم. به کسانی که بنده را با عنوان « خودعمارپندار» خطاب کردند میگویم، بنده خود را خاک پای عمار هم نمیدانم ... بلکه خاک پای این مردمی که اینجا نشستهاند هم نیستم.
انتهای پیام/