شهید حسن خلیلی کاشیدار در قسمتی از وصیت نامه خودش آورده است که : از دوران کودکی هر موقع نامی از امام حسین(ع) میبردند، آرزو میکردم که ای کاش در آن زمان بودم و در رکاب آن حضرت به شهادت میرسیدم!
به گزارش تیتر آزاد، شهید طلبه حسن خلیلی کاشیدار، به سال ۱۳۵۰ در روستای « کاشیدار » ازتوابع آزادشهر پای به عرصه خاک نهاد، پدرش کارگری زحمتکش و دستان پینه بسته اش بوسه گاه ملائک بود، مادرش صفای عشق به حسین(ع) را با شیرخود عجین میکرد و کام کودک را از شیره جانش سیر می نمود.
این شهید والامقام در قسمتی از وصیت نامه اش آورده است که: مادر جان! تو بودی که مرا به جبهه های نور علیه ظلمت فرستادی و عشق امام حسین(ع) را در قلبم بوجود آوردی که من حالا به عشق امام حسین(ع) و عشق الله به جاهایی آمدم که غیر از نور چیز دیگری دیده نمی شود.
وی ادامه میدهد، آمدم چون که تو مادر در مجلس عزای امام حسین(ع) شرکت میکردی، اشک می ریختی و اشک با شیر تو مخلوط می شد ومن آن را می خوردم، که حال به عشق امام حسین(ع) به این جا آمدم که شاید بتوانم به ملاقات آن حضرت سر از تن جدا بروم و آن حضرت را زیارت کنم و آن حضرت مرا شفاعت کند.
در قسمتی دیگر آورده است، پس تو مادر! هر موقع یادی از من کردی به یاد مظلوم کربلا باش و برای چنین مظلومانی گریه کن که ازهر نظر از همه انسانها مقام والایی دارند. مادرم! از دوران کودکی هر موقع نامی از امام حسین(ع) میبردند، آرزو میکردم که ای کاش در آن زمان بودم و در رکاب آن حضرت به شهادت میرسیدم! حال فرزند او آمد و به آرزوی خودم رسیدم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
این شهید عزیز در تاریخ ۶۴/۳/۲۵ در منطقة عملیاتی هورالعظیم به فیض شهادت نائل شد ، شهادتی که سعادت ابدی را برای او به ارمغان آورد.
« گوارا باد شربت شیرین وصال از دستان دلدار»
انتهای پیام/