۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر است، به همین مناسبت بررسی ای بر اوضاع و احوال حقوق کارگران خواهیم داشت.
به گزارش تیتر آزاد، ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر است، به همین مناسبت بررسی ای بر اوضاع و احوال حقوق کارگران خواهیم داشت.
در آغاز برای روشن شدن ارزش کار یک کارگر در جامعه، مثالی از طریقه کارکردن چرخ دنده های یک ساعت خواهیم زد.
اگر به موتور یک ساعت نگاه کنید، چرخ دنده های کوچک و بزرگ را خواهید دید که در کنار هم مشغول به کار هستند و اگر هر یک از آنها را از مدار خارج کنیم، دیگر ساعت زمان را نشان نخواهد داد، و باید گفت که ارزش جایگاهی چرخ دنده ها با هم برابر است.
در بررسی بازار کار در جامعه متوجه خواهیم شد که؛
بیشتر شغل های سخت در جامعه توسط افراد کم سواد انجام می شود و معمولا افراد تحصیل کرده در پست مدیریت یا نظارت قرار دارند. افرادی که در دوران نوجوانی و جوانی به تحصیل علم پرداخته اند و قدرت فنی و محاسباتی خود را بالا برده اند، در بازار کار از قدرت ذهن خود استفاده می کنند و در پایان روز کاری ذهن آنها خسته می شود.
در قیاس با این افراد، کارگران در دوران نوجوانی و جوانی به تقویت قوای بدنی پرداخته اند و به هر دلیل که از تحصیل بازمانده اند، قدرت فنی و محاسباتی خود را پرورش نداده اند. این افراد در بازار کار بیشتر از قوای بدنی خود استفاده می کنند و در پایان روز کاری جسم آنها خسته خواهد شد.
افراد تحصیل کرده و افراد کارگر هر دو در روز مشغول به فعالیت هستند، یکی با قدرت ذهن و دیگری با قدرت بدنی و اگر هر کدام از این دو گروه دست از کار بکشند، کارها به نتیجه نخواهند رسید.
در بررسی حقوق و مزایا متوجه شدیم، کارگران کمترین حقوق را دریافت می کنند و برای سال ۹۶ حداقل حقوق آنها ۹۳۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است، در حالی که بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، خط فقر در سال ۹۵ برابر با یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان اعلام شده است.
در ادارات دولتی نیز حقوق برای کارمندان عادی کمی بیشتر از کارگران است و خیلی فاصله ای با حقوق کارگران ندارد.
اما وقتی به حقوق مدیران و مسئولین نگاه کنیم ، فاصله حقوق های آنها با کارگران خیلی زیاد است و این موضوع برای ما قابل هضم نیست.
یک مدیری که فقط با فکرش به انجام کار می پردازد و در قبال ۸ ساعت کار حقوقی چند برابر حقوق کارگران می گیرد چه توجیهی برای اضافه حقوق خود دارد. آیا این مدیر نسبت به کارمندان خود کار بیشتری انجام می دهد؟
اگر جواب آری می باشد، نتیجه از ان دارد که کارمندان وی از زیر کار فرار می کنند و این نشانه ضعف مدیریت او می باشد و باید گفت که او کار خود را به خوبی انجام نداده است.
آیا این مسئولین فکر می کنند که این حقوق ها حق آنها است؟! و یا اگر در بیرون تلاش می کردند در آمد بیشتری خواهند داشت؟! بسم ا... بروند، در کشور ما افرادی هستند که هنوز به اسلام و نظام پایبند بوده و تحصلات عالیه نیز دارند و حاضرند کار این مدیران را حتی با حقوقی برابر با کارگران انجام دهند.
تفاوت دستمزد ها معولا باید بر اساس خطرها و ضررهای کار باشد. مثلا یک نظامی یا یک معدنچی و ... که در شغلشان هر روز احتمال مردن وجود دارد باید بیشترین حقوق را بگیرند، در حالی که در کشور ما اینچنین نیست.
آیا کسانی را که پشت میزها نشسته اند و با فکر و قلم خود کار می کنند ضرر ویا خطری تهدید می کند؟!
متاسفانه در کشور ما افرادی بیشترین حقوق را می گیرند که راحت ترین کار را دارند و در تصمیم گیری برای حقوق کارگران، به گونه ای حساب و کتاب می شود که این کارگران و خانوادهایشان با آن حقوق زنده بمانند و جای رشدی نداشته باشند.
عقل و تجربه اثبات کرده است ، برای پیشرفت یک جامعه، به همه نوع تخصص و نیروی کاری نیاز است، و تلاش همه افراد و نیروهای کار با ارزش می باشد .
خداوند متعال در هر فردی یک استعداد ویژه قرار داده است تا انسانها بتوانند در کنار هم زندگی کنند و به تعالی برسند و در قیامت هر کس را بنا به استعدادی که به وی داده است سوال و جواب خواهد کرد.
اگر غیر از این بود خدا حکیم و عادل نبود. هیچگاه خداوند علی اعلی انسانها را بخاطر استعدادهایشان به بهشت نخواهد برد، بلکه جزا و پاداش افراد در استفاده درست از عقل و استعداد آنهاست.
این عدالت الهی الگویی برای انسانها می باشد. افراد با تلاش ۸ ساعته در جایگاهی که برای آنها تعیین شده، باید پاداش یکسانی ببرند. افزایش پاداشها باید در زمانی رخ دهد که شخصی کار اضافه تر، یا فداکاری انجام دهد و یا در کاری فعالیت کند که دیگران به دلیل سختی و یا خطرات آن رغبتی به انجام آن نداشته باشند.
در آخر ، تیتر آزاد از رئیس جمهور آینده تقاضا دارد، نگاهی منصفانه به حقوق کارگران و کارمندان داشته باشد و اگر قرار است برای حفظ کشور فداکاری انجام شود، آنها هم به جمع فداکاران بپیوندند.
انتهای پیام/