رئیس جمهور روز چهارشنبه هفته پیش در ضیافت افطار اساتید دانشگاه سخنان در باب نفی مشروعیت انتصابی امامت ابراز داشت که: «امیرالمؤمنین مبانی حکومت و مبنای ولایت را نظر مردم و انتخاب مردم می داند». او در ادامه با قرائت بخش کوتاهی از خطبۀ 92 نهج البلاغه که «لِمَن وَلَّیتُموا اَمرَکُم» ادامه داد: «[علی (ع)] گفت: هرکسی که شماها بروید و برگزینید او را به عنوان ولی خودتان و به عنوان رهبر جامعه من هم اطاعت می کنم، من هم می شنوم و [حکم او را] اجرا می کنم.

به گزارش تیترآزاد، در پی سخنان هفته گذشته رئیس جمهور، حجت الاسلام رضا ناصری کارشناس مذهبی و امام جماعت مسجد مسکن مهر ازدارتپه با ارسال مطلبی به تیترآزاد پاسخ این شبهه رئیس جمهور درباره مبنای حکومت و ولایت را دادند. متن مطلب ارسالی به شرح زیر است: 

آیا امیرالمونین علی (ع) مبنای ولایت و امامت را نظر و انتخاب مردم می داند؟

در ابتدا توضیحی درباره اختلاف اصلی بین مذهب شیعه و سنی می دهم:

از نظر مذهب شیعه تعیین امام بعد ازپیامبر گرامی اسلام (ص) توسط خداوند انجام می گیرد و پیامبر(ص) نیز نقشی در تعیین آن ندارد و وظیفه او به تعبیر قرآن فقط معرفی امام هست،اما در دیدگاه مذهب اهل سنت، تعیین امام برعهده مردم می باشد و خداوند و پیامبر(ص) نقشی در تعیین و معرفی امام ندارند، لذا مسئله امامت در نزد شیعه چون در دایره فعل و اختیار خداوند می باشد در مباحث اصول دین واعتقادی و کلامی مطرح می شود اما در نزد اهل سنت ، چون این مسئله را مرتبط به انتخاب مردم می دانند در بحث فروع دین نه اصول دین ، از امامت بحث می کنند ، تا آنجا که تفتازانی از بزرگان اهل سنت در کتابش می نویسد :« در اینکه مباحث امامت به علم فروع(احکام) شایسته تر است، اختلافی نیست! »1

بنابراین از دیگاه مذهب شیعه مشروعیت امام به نصب از جانب خداوند هست نه انتخاب از جانب مردم. و مردم باید با امام بیعت کنند و این به معنای قول به اطاعت کردن.

اما درباره مطلبی که اخیرا از سوی یکی از مقامات دولتی ایراد گردیده لازم می دانم که در این زمینه توضیحاتی بدهم:

آیا امیرالمومنین علی (ع) قائل به مشروعیت خلفای بعد از پیامبر(ص) بود؟

حضرت در خطبه معروف شقشقیه اینچنین می فرمایند:

« آگاه باشید! به خدا سوگند؛ فلانی، جامه خلافت را بر تن کرد، در حالی که می دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی ، چون محور آسیاب است به آسیاب، که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشه ها، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد...

با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند، تا اینکه خلیفه اول، به راه خود رفت و خلافت را به فلانی داد...»2

اگر حضرت علی (ع) موافق غصب خلافت خود بود دیگر چه دلیلی بر عدم بیعت با خلیفه وقت داشت؟ و دیگر به چه دلیل حضرت زهرا(س) مخالفت و اعتراض کرد تا آنجا که در این راه به شهادت رسید؟!

و اما بررسی سندی سخن آن مقام مسئول که درباره نظرامام علی(ع) بر مشروعیت جایگاه امامت بر رای مردم سخن گفته بود:

به گفته محقق برجسته حضرت آیت الله جاودان: (این سخن یک دروغ تاریخی منسوب به امیرالمومنین می باشد و روای آن یک فرد مجهول الهویة و شاید یک فردی از دشمنان اهل بیت(ع) می باشد.

اصل این حرف در کتاب تاریخ طبری عنوان شده که این کتاب با بغض نسبت به اهل بیت(ع) نگاشته شده است و دشمنی نویسنده این کتاب با اهل بیت (ع) بر کسی پوشیده نمی باشد و شبهه معروف (عبدالله ابن سبا ) زایده تخیلات و دشمنی های این فرد با شیعه می باشد.

1. شرح المقاصد، جلد 5، صفحه 147

2. نهج البلاغه،خطبه سوم،ترجمه محمد دشتی

انتهای پیام/