اظهار نظرهای اخیر روحانی به خوبی نشان می دهد که تا جایی که این نظارت بتواند خواسته ها و تمایلات آنها را فراهم کند و در اختیار آنها باشد خوب و پسندیده بوده اما در جایی که منجر به کاهش دستیابی طیف موسوم به اعتدال در کشور به کرسی های سبز بهارستان باشد، این اقدام کاری ناصواب از سوی خبرگان تلقی می شود.


به گزارش تیترآزاد، به نقل از راه دانا؛ چندی پیش روحانی در خصوص نظارت استصوابی توسط شورای نگهبان بر روند انتخابات گفت: «نظارت و اجرا نباید در انتخابات مخلوط شوند».

رئیس جمهوری همچنین تاکید کرد: «مجلس شورای اسلامی آینده متعلق به یک حزب و جناح نخواهد بود.»

این در حالی است که براساس اصل 96 قانون اساسی کار نظارت بر عهده شورای نگهبان است و چون بحث نحوه اعمال نظارت سابقه‌دار است، شورای نگهبان در سال 71 در نظر تفسیری خود نظارت را استصوابی اعلام کرد. این کار هم براساس اصل 98 قانون اساسی که اختیار تفسیر را به شورا واگذار کرده، انجام گرفته است.

در سال 1370 و در انتخابات مجلس چهارم، حامیان هاشمی با طرح شعاری چون «مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است» با همراهی و عبور از فیلتر شورای نگهبان، توانستند به مجلس راه پیدا کنند و به این ترتیب ناطق نوری رئیس مجلس و روحانی نائب رئیس مجلس شورای اسلامی شد؛ این انتخابات به شکلی پیش رفت که عملاً هیچ کاندیدایی از نامزدهای مجمع روحانیون مبارز در تهران، به مجلس راه نیافت.

در آن زمان حسن روحانی و دیگر یاران هاشمی توانستند با چنین نظارتی بسیاری از رقیبان خود را در مرحله اول از گود رقابت خارج کنند و به مجلس راه پیدا کنند.

اظهار نظرهای اخیر روحانی به خوبی نشان می دهد که تا جایی که این نظارت بتواند خواسته ها و تمایلات آنها را فراهم کند و در اختیار آنها باشد خوب و پسندیده بوده اما در جایی که منجر به کاهش دستیابی طیف موسوم به اعتدال در کشور به کرسی های سبز بهارستان باشد، این اقدام کاری ناصواب از سوی خبرگان تلقی می شود.

از طرف دیگر باید یادآور شد یکی از قوانین کشور نظارت شورای نگهبان بوده و مخالفت با این قانون خود مصداق بارز بی قانونی است که در ابتدای روی کار آمدن روحانی به عنوان یک نقد جدی از سوی او به دولت های قبلی وارد می شد.

تاریخ به خوبی نشان می دهد که مواضع روحانی در گذر تاریخ چه تغییراتی داشته است و اکنون این سوال پیش می آید که آیا مسیر انقلاب اسلامی تغییر کرده و یا اینکه روحانی از برخی مواضع انقلابی خود کوتاه آمده است؟

باید توجه داشت که حسن روحانی در مسوولیت‌های مختلف، موضع‌گیری‌های متفاوتی داشته، از جمله سخنانش در تایید سرکوب معترضان در تیرماه ۱۳۷۸، یا دفاعش از شعار «مرگ بر آمریکا» در سال ۱۳۷۴ و تمایلش به دار زدن افسران کودتای نوژه در کنار محل نماز جمعه تهران. اما قطعا جایگاه ریاست جمهوری با سایر مسئولیت های وی در گذشته تفاوت دارد و به نظر می رسد که رئیس جمهوری کشورمان باید در این جایگاه بیش از گذشته از گفتار خود مراقبت کند تا مبادا به صورت ناخواسته در مسیر خواسته های دشمنان و مخالفان نظام قرار گیرد.

انتهای پیام/