با این اوصاف چطور می توان امیدوار بود که بدون حضور نخبگان در عرصه مدیریت استانی در سمتهایی اجرایی و حتی مشاوره ای ، مسیر توسعه را درک کنیم ؛ مسبب این عقب ماندگی گلستان و درجا زدن ها کیست ؟

به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما ؛ از استان شدن گلستان حدود 20 سال می گذرد اما همچنان شاهد یک نوع رکود و عقب ماندگی هستیم به نوعی که هنوز یک الگو مشخص برای توسعه استان تعریف نشده و هر دولتی هم که سر کار آمده سیاستهای خودش را پیش می گیرد ، سیاستهایی که به توسعه استان ، رفاه مردم و تامین خواسته های بحق آنها منجر نشده است .

ناکامی بسیاری از استانداران سابق و فعلی معلول ناهمخوانی نگرش و رفتار جزم اندیش مدیران و سیستم های مکانیکی تحمیل شده به سازمانها با واقعیت غیرجزمی آنهاست. سازمانها برخلاف ماشین ها و سیستم های مکانیکی دارای اراده و آرمان اند. مدیریت بر آنها دانش، بینش و مهارت متناسب با ماهیت آرمانمند آنها را می طلبد که طی 20 سال گذشته معمولا مدیران با سلایق سیاسی و جناحی انتخاب شده و طبعا چنین فردی هم یا الزاما یا ترجیحا عناصر ستادی فرد پیروز در انتخابات را در مناصب بکارگیری می کند ، نتیجه این کار بیرون ماندن نخبگان از دایره سیاست و واگذاری این عرصه برای جولان کوتوله ها و آنچه که نباید شاهد آن باشیم .

یک مسؤول حکومتی نظیر استاندار، به خاطر مشغله زیاد و احتمالا گاردهای حفاظتی، کمتر با افراد جامعه رخ در رخ می شود و کمتر واقعیت های جامعه را با ذائقه خود می چشد. پس جامعه را از دریچه گزارش ها و بولتن ها و جلسات مشاوران، می بیند. اینجاست که نقش مشاوران و اطرافیان، پر رنگ و سرنوشت ساز می شود. این مشاوران هستند که واقعیت های جامعه را برای ذهن مسؤول، ترجمه و بازنمایی می کنند. پس مهم است که چه مقدار در این روایت ترجمه ای، صادق، خبره و پاک طینت باشند!

در واقع نمی توان انتظار داشت که همه مدیران درهمه سطوح واجد این دانشها و بینشها و مهارتها باشند و نمی توان انتظار داشت که مدیران همــواره گنجینـــه ای از تجربیات موفق و ناموفق مدیریتی را در سوابق شخصی خود داشته باشند در چنین وضعی باید مشاورانی باشند تا در بیان کاستی ها ، معرفی فرصتهای پیش رو ، تبیین شرایط دشوار و سخت ، آنالیز مهره چینی و انتصابات و ... به استاندار و شخص اول استان کمک کنند .

متاسفانه باید گفت از زمان ورود سید مناف هاشمی در استانداری گلستان موضوع انتخاب مشاور در همه حوزه ها بر مبنای درستی صورت نگرفته و شاهد افرادی هستیم که شاخص های لازم را برای سمت مشاوره نداشته و صرفا افرادی سیاسی ، فعال اقتصادی ، جناحی و عناصر ستادی نامزد پیروز و یا افرادی تحمیل شده هستند .

فی المثل در خصوص مشاور سیاسی استاندار گلستان باید گفت که واقعا در استان گلستان آدمی نداشتیم که از ظرفیت وی بهتر و بیشتر استفاده کنیم . صرف حضور چنین فردی در ستاد روحانی آیا باید ضمانت وی برای مشاور سیاسی استاندار باشد .

جالب اینکه در همین استان گلستان استاد دانشگاهی داریم بنام دکتر مطلبی در آزادشهر که نمایندگان مجلس شبانه به درب منزل وی در تهران مراجعه کرده و در خصوص مباحث کلان نظیر توسعه و نوسازی ، بودجه و ... مشورت می گیرند اما استاندار گلستان هیچ توجهی به چنین نخبگانی ندارد ، طبعا باید وضع امروز استان اینگونه باشد چون نخبگان دیده نمی شوند .

یا در خصوص مشاور اقتصادی استاندار گلستان ، فردی انتخاب شده که دغدغه اقتصادی مردم را ندارد چون خود یک فعال اقتصادی است و بیش از آنکه نگران وضعیت اقتصادی مردم باشد ، نگران تغییرات قیمت و تامین نهاده ها برای مجتمع مرغداری خودش است بطوریکه در جلسه ستاد تنظیم بازار استان دغدغه های مرغداری این فرد محور جلسه است ، خب طبعا با چنین مشاورانی به کجا می خواهیم برسیم در حالی که در همین استان مشاوران اقتصادی نظیر "دکتر نهضتی" داریم که می تواند نظرات و مشاوره های اقتصادی خیلی بهتری بدهد .

یا در مباحث دانشگاهی آیا دیده اید تاکنون استاندار از نخبگان علمی ، هیئت های علمی دانشگاه ، بسیج اساتید ، بنیاد نخبگان و بسیج علمی و یا دلسوزان این عرصه بهره ای بگیرد ، خیلی جالب بود که در مراسم تقدیر از چهره های علمی استان گلستان در تالار خلیج فارس دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان زمانی که مناف هاشمی استاندار گلستان خواست از رئیس دانشگاه منابع طبیعی گرگان تشکر کند ، نام فامیلی وی را به درستی تلفظ نکرد ، جایگاه فنی و تخصصی دکتر علی نجفی نژاد در استان کجاست و استاندار برای این شخصیت علمی جهت توسعه استان چه تعریفی دارد اما در عوض بنگرید دیدارهای روزمره استاندار با گروهها وشخصیتهای ورزشی که از حد گذشته است .

در خصوص مشاور رسانه ای استاندار هم که حرف زیاد است و به نظر می رسد این فرد از زمان حسن صادقلو منصوب شده تا تحت کنترل باشد و درخواست سمتهای بالاتر و یا ایجاد دردسر سیاسی نکند ، بنظر می رسد این سمت بیش از پیش فرمایشی است و شورای راهبردی رسانه ای استانداری نیز فرمایشی تر .

با این اوصاف چطور می توان امیدوار بود که بدون حضور نخبگان در عرصه مدیریت استانی در سمتهایی اجرایی و حتی مشاوره ای ، مسیر توسعه را درک کنیم ؛ مسبب این عقب ماندگی گلستان و درجا زدن ها کیست ؟

وقتی از دل مشاوران استانداری نام یک آموزش و پرورشی برای مدیریت فرهنگ و ارشاد استان و نام یک کارشناس ارشد معماری برای معاونت سیاسی امنیتی بیرون بیاید باید فاتحه چنین مشاورانی خواند که دود آن بیش از همه به چشم مردم می رود و خواسته هایی که همچنان باید در سراب انتظار و تحقق وعده ها بمانند .

معمولا در چنین زمانی می گویند خب شما که انتقاد می کنید پیشنهاد بدهید ، ما مصداقی پیشنهاد نمی دهیم اما یک سری شاخص ها را بیان می کنیم که مفید فایده افتد :

یک مشاور خوب برای استاندار باید: دروغ نگوید. از خدا بترسد. با مردم دمخور باشد. صاحب ثروت نبوده و در ویلاهای شهری و خارج از شهر مستقر نباشد. دور را نزدیک نشان نداده و از سراب، آب نسازد. به بیکاری و پول مفت گرفتن و حرافی عادت نکرده باشد. روزگار زیادی از عمر و تعطیلات خود را در خدمت مردم گذرانده باشد. نسبت به انقلاب بدبین و کینه توز نباشد. برای اسلام هزینه داده باشد.

به توان مردم باور داشته باشد و ایرانی ها را کج خلق و ضعیف و عقب افتاده نپندارد. در مسأله ای که علم به آن ندارد سکوت کند و به سمت بهتر از خود راهنمایی کند. عجول و احساسی و جوزده نباشد. برای این و آن، خط و نشان نکشد. از گفتن حرف حق بیم نداشته باشد، ولو به ضرر خود یا مسؤول بالادستش باشد. برای مشورت دادن پول نخواهد و برای نگهداری قدرت حریص نباشد. راهی را پیش پای مشورت گیرنده بگذارد که اگر خودش هم بود همان راه را بر می گزید. پشت صحنه با دیگران فالوده نخورد. از نمد مشورت دادن، کلاهی برای خود و فرزندانش نبافد.

نویسنده : کاظم عبدالحسینی

انتهای پیام /