Deprecated: Methods with the same name as their class will not be constructors in a future version of PHP; plgContentJComments has a deprecated constructor in /home/titreazad/domains/titreazad.ir/public_html/plugins/content/jcomments/jcomments.php on line 25

یک منبع موثق گفت بخشدار مرکزی گرگان به سه دلیل انصراف داده است : 1 ) با آمدن وی به بخشداری مبلغ زیادی از حقوق وی که از دانشگاه علوم پزشکی پرداخت می شد ، کم می شد ؛ 2 ) بیماری 3) مسائل خانوادگی .

به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما ؛ يکي از مباحثي که در دولت تدییر و امید و خصوصا بعد از انتصاب سید مناف هاشمی به عنوان استاندار گلستان کرارا دیده شده انتصاب افرادی نامناسب و غیر تخصصی برای تصدی جایگاه های مدیریتی استان است که به مراتب خسارت آن بیشتر از سایر رویکردهای دولت است .

نیک می دانیم قراردادن افراد در جايگاه‌هاي مناسب متکی بر توانايي ، تجارب و قابليت آنهاست که می تواند موجب توسعه ، رونق و رفاه عمومی شود ، اين فرآيند قطعا در قالب نظام شايسته‌سالاري و نخبه گرایی قابل تحقق خواهد بود ، امروزه يافتن افراد لايق و مناسب‌، از مهم‌ترين کار مسئولان استانی خصوصا استاندار است .

در یک کشور رو به تحول و توسعه ، مهم‌ترين رقابت در سازمان‌ها يافتن افراد لايق و شايسته است ، نظام شايسته‌سالاري به سازمان‌ها کمک مي‌کند تا به اهداف خود نائل آيند ، کاری که در استان گلستان به هیچ وجه دیده نشده است .

واژة شايسته‌سالاري را مايکل یانگ در سال 1958 در کتاب طلوع شايسته‌سالاری مطرح كرد‌. او در اين کتاب بيان مي‌کند که موقعيت اجتماعي افراد در آينده، ترکيبي از بهرة هوشي و کوشش فراوان خواهد بود. همچنين نظام شايسته‌سالاري را نظامي عادلانه و کارآمدتر از ديگر نظام‌ها مي‌داند و معتقد است اين نظام به تبعيض‌ها پايان مي‌دهد. ارسطو در کتاب سياست خويش مي‌نويسد: «اگر جامعه، خواهان سعادت است، بايد کار به دست کاردان و قدرت و مسئوليت معلوم و حاکم قانون باشد».

ابتدای دیماه امسال بود که گفته شد سجاد پورباقر قرار است به عنوان بخشدار مرکزی گرگان انتخاب شود . سوم دیماه او با حضور احسان مکتبی مدیر کل سیاسی استانداری گلستان در ساختمان فرمانداری گرگان به عنوان بخشدار جدید مرکزی گرگان معارفه و آغاز بکار کرد ، او جای محمدرضا ترابی را گرفته بود که فعالیت میدانی و شبانه روزی اش در دل دهیاران و اهالی روستاهای گرگان جا باز کرده بود .

انتصاب پورباقر به عنوان یک اصلاح طلب و از طیف سیاسی نزدیک به کانون حزب الله که مدیریت آن با اکبر پریچهر از دوستان صمیمی صفوی فرماندار گرگان است موجب خوشحالی زایدالوصف جوانان اصلاح طلب و فعالین مجازی این جریان سیاسی شد .

قطعا فرایند این انتصاب از چند ماه پیش آغاز شده و برای انتصاب چنین افرادی در سطح بخشداری که وظایف مهمی دارد ، معیارها و ملاک های مختلفی در نظر گرفته می شود ، وانگهی قبل از انتخاب هر فردی به سمت بخشدار اتمام حجت ها ، شرایط کاری ، حقوق و مزایا و همه موارد با او صحبت می شود و طبق توافق حاصله و قبول همه شرایط نام این فرد برای استاندار ارسال تا او هم حکم این فرد را امضا کند .

اما 10 روز از این انتصاب نگذشت که خبر استعفای پورباقر همه از جمله رسانه ها را شوکه کرد ، خبری که قطعا پشت پرده های زیادی دارد که در نگاه اول فشار فرماندار به بخشدار عنوان شد چون این احتمال برای بخشدار قبلی نیز به صورت پررنگ مطرح می شد ، تحلیل دیگری روی این قضیه تکیه کرد که اصلاح طلبانی از جنس پورباقر توان کار کردن در روستاها و فعالیت میدانی و روحیه خدمت جهادی و بی منت به مستضعفین را ندارند و اصطلاح "کار هر بز نیست خرمن کوفتن / گاو نر می خواهد مرد کهن "را برای توجیه تحلیل خود به عاریه گرفتند .

اما یک منبع موثق به این پایگاه خبری گفت که پورباقر به سه دلیل انصراف داده است : 1 ) با آمدن وی به بخشداری مبلغ زیادی از حقوق وی که از دانشگاه علوم پزشکی پرداخت می شد ، کم می شد ؛ 2 ) بیماری 3) مسائل خانوادگی .

گیریم که دلایل پورباقر درست باشد اما آیا این شرایط یک ماه قبل وجود نداشته و همین چند روز بوجود آمده است ؟

آیا اگر این شرایط وجود داشت چرا چنین سمت حساس و مهمی را پذیرفت ؟

چرا با آبروی استاندار و کل استان بازی کرد و این همه هزینه بر روی دوش استانداری گذاشت تا استانداری متهم به قصور ، کم کاری ، عدم کار کارشناسی و ... شود ؟

آیا واقعا مشکلات جامعه مسلمین اسیر چنین بی تدییری هایی است که در چهل سالگی انقلاب با شرایط سخت جامعه و تحریم های بین المللی ، چنین انتصابی در این سطح انجام شده و سپس براحتی هم استعفا داده شود ؟

مقصر استانداری گلستان است که بدون شناخت از افراد و صرفا با فشار برخی گروههای فشار و ذی نفوذ و سیاسی کاریها چنین افرادی را انتخاب می کند در حالی که تجربه نشان داده افرادی که با لابی و قدرت به جایی رسیدند ، نتوانستند خلاقیت داشته باشند و تحولی ایجاد کنند .

به نظر می رسد تصور پورباقر از کار در بخشدار آن چیزی نبود که بعد از انتصابش دید لذا بعد از مشاهده سختی و مشقت کار در روستاها و حجم انبوه مطالبات بجای مانده ، اعتماد به نفس خود را از دست داده و بعد از یک دودوتا چهارتا متوجه شده که همان دانشگاه علوم پزشکی جای خوبی است ، جایی که این روزها اصلاح طلبان مشغول کندن خندقی برای رئیس هستند تا بعد از سقوط وی بر مدیریتهای مختلف ان تکیه بزنند و شاید هم او با همین وعده بر گشته است .

انتهای پیام /