شما هيج كجا در حكومت حضرت نمي بينيد كسي بياد اصل حكومت رو زير سوال ببره و بعد بگه هدفم مطالبه گری بود۔هدفم پرسش گری بود .

به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما ؛ حمیدرضا فرشیدنیا فعال فرهنگی اجتماعی استان گلستان طی مطلبی نوشت : درتاريخ اومده در اوج جنگ صفين كه يكي از نفس گیرترین نبرد هاي حكومت اميرالمؤمنين بوده یه نفر از حضرت سوال مي كنه كه : يا اميرالمؤمنين، چي شد كه قوم شما (بعد از رسول خدا) حكومت رو به شما تحويل ندادن؟

اول بررسي كنيم ببينيم چرا سوال بدی رو مطرح كرده، بعد ببينيم واكنش حضرت چی بوده ، سوال در چه زماني مطرح شده؟ در اوج جنگ صفين، كيا شنونده هاي سوال بودن؟ ياران اميرالمؤمنين! ویژگی یاران اميرالمؤمنين چی بوده؟ آيا اونها شيعه بودن؟

ويژگی لشكراميرالمؤمنين اين بوده كه اكثر اونها شيعه نبودن، بلكه افرادي بودن كه صرفا از اين جهت كه اميرالمؤمنين رو از عثمان بهتر مي دونستن در كنار حضرت ايستادن، يا بر فرض مثال چون حضرت رو در مقايسه با دیگران بهتر مي دونستن كنارش بودن، اما اون رو معصوم نمى دونستن و اتفاقا به خلفا ديگه هم علاقه و تعصب داشتن !حالا در چنین جمعي، يك نفر از اميرالمؤمنين خواسته در خصوص سقيفه توضيح بده! سوالي كه اگر حضرت بهش پاسخ بده ممكنه لشكرش چند تكه بشه.

حضرت در جواب فردي كه اين سوال رو پرسیده میگه :اگر چه سوال نابجایی رو مطرح كردی و اين سوال رو بد موقع پرسیدی و... اما از اين جهت كه حق المساله داری ، مي تواني از حاكم جامعه اسلامي سوال كني پس در حكومت حضرت مطالبه گرى و يرسش گری به رسميت شناخته شده، البته همين حاكمي كه مطالبه گری و پرسشگری رو به رسميت شناخته به هر سوالي باسخ نمیداد، مواردی وجود داره كه حضرت نه تنها پاسخ نداده بلكه به سوال كننده واكنش تند نشون داده! اين يعني چی ؟ يعني در حكومت اميرالمؤمنين براي مطالبه گری و پرسشگری خطوط قرمزي تعريف شده و اگر كسي اين خطوط قرمز رو رعايت نمي كرده حضرت بهش ياسخ نمیداده .

استفاده از واژه امير المومنین در حكومت هاي بعد از رسول خدا براى حكام انجام مي شده و اگر براي حاكمي از اين لفظ استفاده نمي كردن اون حاكم دستور قتل اون فرد رو صادر مي كرده.. البته شيعيان معتقد هستند كه بايد فقط براي خطاب كردن امام على لفظ اميرالمؤمنين به كار برده بشه درتاريخ داريم، همين اميرالمؤمنيني كه پرسشگری و مطالبه گری رو به رسميت مي شناخته، نمونه هايي داريم كه اگه كسى وارد ميشده و از لفظ امير المونين استفاده نمي كرد، حضرت واكنش نشون مي داد !

اين يعني اگر كسى قصد داشت حضرت رو نقد كنه، اما رسما واژه اميرالمؤمنين رو حذف مي كرد و به نوعي حاكميت امام على رو زير سوال مي برد،و اميرالمؤمنين واكنش نشون مي داد.. مفهوم واضح ترش ميشه اين : از نظر حضرت اگر مطالبه گرى به شيوه اي انجام شه كه براندازي از اون برداشت بشه، امام على سخت با اون برخورد مي كنه...

در اصول كافى روايتي داريم كه ميگه : شخصى به حضرت مراجعه مي كنه و مطالبه گرى رو با واژه "ياعلى " شروع مي كنه

اميرالمؤمنين هم در پاسخ ميگه :مادرت به عزايت بنشيند بگواميرالمؤمنين " يعني اگه مي خواي مطالبه گرى كني به شيوه اي نباشه كه اصل حكومت اسلامي رو بزني و بعد بگی :سوال داشتم..

هم نمونه داريم كه حضرت با مطالبه گری با زبان براندازانه برخورد كرده، هم نمونه داريم كه امام على با " مطالبه گری "كه به سپاه معاويه پیوسته سخت برخورد كرده و دستور داده خونشو خراب كنن...

يعني امير المؤمنين اجازه نميداده كه به اسم انتقاد همه ي ساختار حكومت رو ببرن زير سوال و اونها رو مورد هدف قرار بدن، در تاريخ داريم، امام على در حال سخنرانى بوده، شخصي مي پرسه :چرا با خوارج جنگیدی؟ امام جوابشو ميده! اشعث بعد از پاسخ امام مي خنده و ميگه :البته اين پاسخی که دادي به ضرورت بود.../ تجسم كنيد، حاكم جامعه ي اسلامي داره صحبت مي كنه، اشعث تلاش مي كنه حرمتش روبشكنه.

اينجا اميرالمؤمنين مي فرمايد :لال شو منافق... (لابد محقیقن مذهبی وتاریخی میدونن اشعث توی جنگ خلیفه دوم اگه اشتباه نکنم با قبیله کنده در یمن، چجوری برای نجات خودش قبیله بزرگ خودش رو فروخت و به کشتن داد. اما شرایط رو جوری مهیا کرد که هیچکس نفهمید پس این شد که حضرت با وجود اينكه به شدت از مطالبه گری و انتقاد (و حتى سرزنش) استقبال مي كرد، اما اگه احساس ميكرد قرار هست مطالبه گری به براندازي منجر بشه اصلا تعارف نميكرد ! حضرت به شدت برخورد مي كرد یا اينكه مطالبه گری بخواد از دل جبهه دشمن در بياد!

در ماجراي "جرير بن عبدالله " اين شخص اعزام ميشه براي اينكه دستور حضرت رو به معاويه منتقل كنه (موضوعي كه مالك با اون مخالف بوده)جرير ميره و بعد از 4 ماه در حالى بر مى گرده كه معاويه فرصت پیدامي كنه كه يك لشكر قدرتمند در راستاي مقابله حضرت آماده كنه، واين شخص بعد از 4 ماه مياد و به جاي اينكه در خصوص اين تعلل ودر خصوص اينكه معاويه در اين 120 روز فرصت بيدا كرده خودشواماده كنه توضيح بده میاد و ازلشكرقدرتمند شام روايت ميكنه ومطالبش اين بوده كه حكومت حضرت امير در اين ماجرا كوتاه بياد...

خلاصه ماجرا اينكه جرير وقتي مي بينه اوضاع بحراني هست از کوفه فرار مي كنه به قرقيسا ميره و در ماجراي جنگ با معاويه هم از اون منطقه فقط 19 نفر اميرالمؤمنين رو ياري مي كنن، در صورتيكه از مناطق اطراف 700 نفر ياريگر حضرت بودن، اميرالمؤمنين (دستور ميده خانه ي جرير در كوفه رو خراب كنن و اجازه نميده كه حتى خانه جديد بسازه و... /

حضرت جرير رو فرستاده بود تا پیام حضرت رو به معاويه بده ، حالا جرير برگشته و نه تنها پیام رو نرسونده، بلكه خلاف سياست گذاری هاي حكومت حضرت داره از عظمت معاويه و اهميت عدم جنگ با اون ميگه، اما اين چه ربطي به بحث مطالبه گرى داره؟

شما هيج كجا در حكومت حضرت نمي بينيد كسي بياد اصل حكومت رو زير سوال ببره و بعد بگه هدفم مطالبه گری بود۔هدفم پرسش گری بود و.....

البته اين محدود به حكومت امام على نيست، همين انتخابات آمريكا رو ببينيد، ترامپ هم كه باعنوان ديوانه به دنيا معرفي ميشه، ديوانه بازي هاش به مسائل حاشيه اي محدود مي شد، جرات نمي كرد سياستگذاری هاي رسمي امريكا مثل حمايت از اسرائيل و دشمني باايران رو به چالش بكشه، چرا؟

چون شما هيچ كجاي تاريخ نمي بينيد كسى اومده باشه، اركان يك حكومت و سياستگذاری هاي اين رو به چالش كشيده باشه و بعد مثلا درانتخابات هاي اون كشور هم شركت كرده باشه...(البته غیر ایران)اين استثنا فقط در حكومت ما اتفاق افتاده كه كانديداي رياست جمهوري مياد اركان و سياست گذاری هاى حكومت رو زير سوال مي بره، شما در حكومت حضرت جايي نمي بينيد كه یه كانديدايي رياست جمهوري بياد بگه : آقا شما 38سال اعدام كردي، بعد اميرالمؤمنين هم مجبور بشه بره سخنراني كنه بگه :در فعاليت هاي انتخاباتي مراقب باشيد كه جای خوارج و شهيد عوض نشود !

دوران حضرت علی،، اشعث برخورد حضرت با خوارج رو مورد نقد قرار ميده، حضرت دستور اعدام اشعث رو صادر مي كنه (البته در اون شرايط حضرت دستش باز نبوده و هيچ وقت اشعث اعدام نميشه...)(میدونید چرا؟ چون سلبریتی های اون زمان هشتگ فوری اشعث میزنن و حضرت درگیر فتنه 88 میشه و مجبور میشه اشعث رو رها کنه.)

پس در حكومت اميرالمؤمنين امكان پذیر نبوده كه شما سياست هاي حكومت رو زير سوال ببري بعد رئيس جمهور هم بشي...در دوران اميرالمؤمنين، ايشان با وجود اينكه به شدت با مطالبه گری و پرسشگری موافق بوده و برخورد هاي سختي با كارگزاران نا كار آمد داشت.

انتهای پیام /