آنچه در این مدت انجام شد یک سری وظایف روتین اداری مثل انتخابات انجمن های نمایشی و تئاتر و ... بود که با حضور هر کسی در این سمت انجام می شد ، آنچه انتظار می رفت و هیچوقت دیده نشد ، "خلاقیت و تحولی" بود که علت اصلی انتصاب کشمیری نام برده شد .
به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما ؛ حدودا یک سال پیش بود که سید مناف هاشمی استاندار وقت گلستان در میان انتقادات بیشمار حوزه فرهنگ ، هنر و رسانه سه رکن اصلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان "عادله کشمیری" را به عنوان مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان معرفی کرد .
عادله کشمیری همسر حجت دادور از خانواده های قدیمی گرگانی محله سرپیر بوده که شوهرش بازنشسته اداره کل اطلاعات استان گلستان و از نزدیکان سیاسی به جریان اصلاح طلب و حامیان آیت الله نورمفیدی نماینده ولی فقیه در استان گلستان می باشد ، طبق شواهد و مدارک در انتصاب کشمیری به عنوان مدیر کل ارشاد مثلث علی اصغر طهماسبی معاون وقت سایسی امنیتی ، حجت دادور و سید هادی حسینی معاون وقت وزیر ارشاد که هر سه نفر زمانی در اطلاعات همکار هم بودند نقش به سزایی داشت.
خود کشمیری کارمند اداره کل فنی و حرفه ای بوده که در برخی دانشگاه ها و مدارس تدریس می کرد و تا قبل از اینکه به مدیر کلی برسد هیچ رسم و نشانی در فضای مجازی و رسانه ها نداشت اما بعد از شروع دولت دوم روحانی و دستور رئیس جمهور مبنی بر انتصاب بانوان در مدیریتها نام کشمیری هر از گاهی بر زبان ها می افتد و حتی تا فرمانداری گرگان هم پیش رفت که نهادهای نظارتی به مناف هاشمی هشدار دادند .
مثل روز روشن قابل پیش بینی بود که عادله کشمیری نتواند در اداره کل ارشاد موفق باشد و این موضوع از همان ابتدا توسط کارشناسان ، هنرمندان ، اهالی رسانه و خود کارکنان ارشاد به طرق مختلف به گوش مسئولان رسانده شد و حتی پرسنل ارشاد طوماری انتقادی به وزیر دادند اما سید عباس صالحی که طی سفری به گلستان آمده بود ، گفت من که ایشان(کشمیری) را نمی شناسم اما آیت الله نورمفیدی از ایشان تعریف و حمایت کرده است.
حال بعد از یک سال مروری به اوضاع فرهنگ در یک دهه گذشته ما را به این نتیجه می رساند که هر چه از زمان قبل فاصله گرفته و جلوتر رفته ایم ، اوضاع این حوزه روز به روز بدتر می شود ، امروز نه هنرمندان دل خوشی از عملکرد مدیر کل ارشاد دارند نه اهالی رسانه و نه فرهنگ دوستان ، تا جایی که در دیدار با وزیر یکی از هنرمندان گرگانی صراحتا اعلام کرد که از رای دادن و حمایت از روحانی پشیمان هستند .
در حوزه رسانه طی یک سال گذشته هیچ فعالیتی انجام نشد ، اما شانس یار کشمیری بود که یک خانه مطبوعات پای کار ، توانمند و فعال روی کار آمد و توانست نمایشگاه مطبوعات و رسانه ها ، مراسم روز خبرنگار ، برگزاری دوره های آموزشی و توزیع عادلانه آگهی ها را پیگیری نماید وگرنه خود مدیر کل چیزی در چنته نداشت . اما مدیر کل به پاس این همه زحمات خانه مطبوعات ، طی یک سال گذشته حتی نتوانست این تشکل صنفی قانونی را ثبت رسمی کند .
مناف هاشمی در توجیه حرف خود جهت انتصاب کشمیری گفته بود مگر مدیران قبلی چه داشتند ؟ او می گفت کشمیری قول تحول در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه را داده اما امروز از آن تحول سرابی بیش نمانده است و صرفا به نصب یک آسانسور با هزینه 300 میلیون تومان ختم شده که بیشتر به درد خود مدیر کل خورد تا مجبور نباشد این همه پله را طی کند و یا تحولی در طراحی ها و دکوراسیون داخلی اداره کل که البته مرهون زحمات دختر مدیر کل !! بوده است .
آنچه که در یک سال گذشته مشاهده شد موجی از بیانیه ها و پیام هایی است که به مناسبتهای مختلف توسط مدیر کل صادر شده و انگار وظیفه اصلی مدیر کل شده است صدور بیانیه و پیام تا جایی که امروز اهالی این حوزه ایشان را ملکه بیانیه و پیام می خوانند .
آنچه در این مدت انجام شد یک سری وظایف روتین اداری مثل انتخابات انجمن های نمایشی و تئاتر و ... بود که با حضور هر کسی در این سمت انجام می شد ، آنچه انتظار می رفت و هیچوقت دیده نشد ، "خلاقیت و تحولی" بود که علت اصلی انتصاب کشمیری نام برده شد .
جای تعجب دارد گروهی سیاسی که دولت قبل را بخاطر استفاده از نیروهای آموزش و پرورشی در سایر ادارات سرزنش و منکوب می کرد خود این بار یک آموزش و پرورشی را در مسند اداره کل ارشاد گلستان گمارد و جالب تر اینکه این مدیر کل بجای استفاده از نیروهای توانمند حوزه فرهنگ و ارشاد ، معاون اداری مالی و نفر دوم اداره کل( کشیری رییس معزول اداره اموزش و پرورش گرگان) را از آموزش و پرورش گرگان آورد .
عدم چینش مناسب نیروهای داخلی و بدبینی به برخی از نیروهای متخصص و فنی داخلی اداره نیز باعث شده تا خیلی از کارها گره بخورد و نتواند مسیر تخصصی خود را برود ، برکناری کارشناس مسئول مطبوعات اداره کل که مورد اعتماد اهالی رسانه بود موجی از مخالفتها را برانگیخت ، قهر چند ماهه رئیس اداره کل فرهنگی و بسته بودن اتاق وی و همچنین قهر مشاور مدیر کل که به مشهد رفت و دیگر برنگشت .
در خصوص ابلاغ ها و احکامی که برای مشاورین مدیر کل زده شده نیز نوعی فامیل بازی و سیاسی کاری دیده می شود به طوریکه گفته شده انگیزه مدیر کل از زدن حکم مشاوره برای (م – ص) رزومه سازی برای وی جهت تصدی اداره کل کتابخانه ها بوده یا فردی بنام ( ح – ض) به عنوان نماینده مدیر کل در تهران جهت پیگیری کارها انتخاب می شود اما واقعیت امر اینست که این فرد به دلیل تحصیل پسرش در تهران مجبور بود به تهران برود اما چون انتقالی نمی دادند مدیر کل نامه زد که وی نماینده اداره در تهران باشد ، الان چون تابستان شده این فرد برگشته انگار که وی فقط زمان زمستان و پاییز و بهار نماینده اداره در تهران است نه تابستان .
انتهای پیام /