رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهای پایان سال 93 بر این حقیقت تلخ تصریح کردند که «امروز فشار واردات، كشور را دارد از پا درميآورد و در خصوص میزان واردات قاچاق به کشور نیز ارقام بسیار عجیبی مطرح است.»
به گزارش تیتر آزاد، به نقل از مشرق؛ در همین ابتدای سال نو هم اینطور به نظر میرسد که مسئولان اجرایی تمام توجه خود را به رسیدن توافق یا تفاهم یا هر واژه دیگری با آمریکا در مذاکرات هستهای متمرکز کردهاند به طوری که گویا کسی از دولتیها متوجه نشد که شب عید امسال مرغ به 8000 تومان و پرتقال در روزهاي ابتدايي سال به 5000 تومان رسید و مراكز توزيع به جاي سيب و پرتغال، كاهو و خيار عرضه ميكنند، و سفره عيد مردم در همین ابتدای سال، خالي از تدبیر مسئولان باشد.
***
مقام معظم رهبری در آغاز سال 1394 در حرم مطهر امام رضا علیه السلام همچون روال مبارک همهساله، راهبردهای اصلی کشور در سال پیش رو را تبیین فرمودند.
طبق عادت معمول پس از نامگذاری سال و تبیین این نامگذاری از سوی مقام معظم رهبری، احتمالا مسئولان و صاحبنظران در حمایت کلامی از این موضوع گوی سبقت را از یکدیگر خواهند ربود و در چند هفته آتی شاهد موج سخنان، گفتگوها، یادداشتها و اشارات مسئولان و صاحبنظران درباره اهمیت موضوع نام سال 1394 و ضرورت تحقق آن خواهیم بود.
امسال كه انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان را در پيش داريم و اين دو انتخابات پیش رو آنقدر برای برخی فعالان سیاسی اهمیت دارد که حتی در پیام نوروزی خود هم این مسئله را به عنوان یکی از موضوعات مهم مورد علاقهشان مطرح کردهاند.
بر این اساس و خصوصا با توجه به تجربه سالهای قبل، در كم بودن عزم جدی در برخی مسئولان برای تحقق راهبردهای تعیینشده سال از سوی رهبری، بیم آن میرود که در سال جاری تمرکز مسئولان و صاحبمنصبان به پیروزی جناح همسو در انتخابات مجلس و خبرگان معطوف شود.
بر این اساس، جهت یادآوری و عبرتآموزی، بازخوانی رهنمودهای رهبری در آغاز سال گذشته کاملا مفید خواهد بود. این بازخوانی نشان میدهد اگر مسئولان به طور جدی به پیشبینیهای هوشمندانه و مدبرانه مقام معظم رهبری درباره تحرکات دشمنان در عرصه اقتصاد گوش فرا میدادند و برنامههای سال 1393 را بر مبنای راهبردهای کلان ارائهشده از سوی رهبری قرار میدادند، بدون تردید مشکلات و معضلات بزرگی که تا آخر سال 1393 گریبانگیر اقتصاد ایران شد و فشارهای معیشتی بر مردم را تشدید کرد، رخ نمیداد.
* راهبردهای سال 1393
در ادامه به طور فهرستوار به راهبردهای کلان اقتصادی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی آغاز سال 1393 مطرح کردند، اشاره و درباره عدم پیگیری این راهبردها توضیحاتی داده میشود.
1. در مورد اقتصاد و در مورد فرهنگ، یک اهتمام بیش از متعارف لازم است تا بتوانیم اقتصاد کشور را به شکلی دربیاوریم که از آن طرف دنیا کسی نتواند با یک تصمیمگیری، با یک نشست و برخاست، بر روی اقتصاد کشور ما و بر روی معیشت ملّت ما اثر بگذارد؛ این دست ما است، ما باید بکنیم؛ این همان اقتصاد مقاومتی است.
2. اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که مقاوم است؛ با تحریکات جهانی، با تکانههای جهانی، با سیاستهای آمریکا و غیر آمریکا زیرورو نمیشود؛ اقتصادی است متّکی به مردم.
(این بخش از سخنان رهبری علاوه بر آن که بر مبنای تجارب تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان بیان شد، با توطئه کاهش قیمت نفت که از اواسط سال گذشته از سوی آمریکا و متحدانش به اجرا درآمد، مصداق عملی هم پیدا کرد. این در حالی بود که در چند ماه اولی که این توطئه از سوی آمریکاییها کلید زده شد، مقامات دولتی و جریان خوشبین به غرب چنین توطئهای را باور نمیکردند و حتی تلاش داشتند برای کاهش قیمت نفت توجیهات اقتصادی هم بتراشند. البته همین اشخاص و جریانات به تدریج دریافتند که واقعا آمریکاییها بر خلاف لبخندهایشان در مذاکرات، این توطئه را کلید زدهاند و به همین دلیل بود که در اواخر سال 1393 همان جریاناتی که کاهش قیمت نفت را دارای دلیل اقتصادی میدانستند، به این حقیقت اعتراف کردند که این مسئله یک توطئه سیاسی از سوی دشمنان ایران است و باید به جای خوشبینی به غرب، تمهیدات اقتصادی برای آن اندیشید.)
3. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست. اوّلاً یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبه مثبت ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این تکانههای اجتماعی و زیروروشدنهای اقتصادیای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتادهاند. پس مطلب اوّل اینکه این حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغه دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما نیست.
4. این اقتصاد درونزا است. درونزا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درونزا به این معنا است. امّا درعینحال درونگرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست.
5. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در همین زمینهها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیلها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومیمان روشن باشد.
(این بخشها از سخنان رهبری که در تبیین مفهوم اقتصاد مقاومتی بیان شد، همان طور که معظم له اشاره کردند، با هدف رفع شبهاتی که از طرف جریان غربزده مطرح میشود، ارائه شد. با وجود این تصریحات، باز هم شاهد بودیم که در طول سال 1393 برخي مسئولان اجرایی به جای برنامهریزی برای اجرای اقتصاد مقاومتی و تحکیم اقتصاد کشور در برابر فشارهای غرب، از جریان ارزشی داخلی که اقدام به رصد رفتار دستگاههای اجرایی در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی داشتند، انتقاد میکردند.)
6. این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده مردم، سرمایه مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامهریزی، زمینهسازی، ظرفیّتسازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است.
7. دولت ـ بهعنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوءاستفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آمادهسازی شرایط، وظیفه دولت است؛ تسهیل میکند.
(در این بخشها، رهبری خط مشی اصلی وظیفه دولت در اقتصاد را تبیین کردند؛ که تکرار همان راهبردهای ارائهشده در سیاستهای کلی اصل 44 بود که بارها در سالهای قبل هم بیان کرده بودند. با این حال، متاسفانه در سال 1393 تغییری در رفتار دولت در اجرای سیاستهای اصل 44 ایجاد نشد و حتی برخی مسئولان با همین خصوصیسازیهای نیمبند هم اعلام مخالفت میکردند و خواستار بازگشت شرکتهای واگذارشده به دولت میشدند. استفاده تبلیغاتی از مبارزه با مفاسد اقتصادی معضل دیگری بود که در سال 1393 از سوی برخی مسئولان اجرایی پیگیری شد و حتی بعضیها وعده میدادند که تعدادی از مفاسد اقتصادی را شناسایی کردهاند، اما افشای آنها را به سال 1394 موکول کردهاند تا در انتخابات از آن بهرهوری سیاسی خود را ببرند.)
8. این اقتصاد، اقتصاد دانشبنیان است یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربهها و مهارتها ـ تجربههای صاحبان صنعت، تجربهها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ میتواند اثر بگذارد و میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانشمحور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربه صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام دادهاند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده اینها است.
9. این اقتصاد، عدالتمحور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایهداری ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای جهانی و در اقتصاد سرمایهداری مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما قبول نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
(این بخش از فرامین رهبری در لزوم پرهیز از اکتفای صرف به شاخصهای اقتصاد سرمایهداری، در طول سال 1393 مورد توجه قرار نگرفت. رشد حدودا 4 درصدی تولید ناخالص داخلی کشور و جلوه دادن آن به عنوان موفقیت عظیم دولت در خروج اقتصاد کشور از رکود، در عین تشدید کسادی بر بازارهاي مسكن و ...، مصداق عینی كم توجهی به تذکر رهبری بود.)
10. اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی، محکمسازی پایههای اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند.
11.آیا این برنامه اقتصادی که شما میگویید اقتصاد مقاومتی، یک امر خیالی و توهّمی است و آرزو دارید که انجام بگیرد؛ یا نه، عملاً ممکن است؟ پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ بهخاطر ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوقالعاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیبوغریب لازم ندارد، جلوی چشم همه است، همه میبینند.
12. یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی در کشور ما، یکی از بزرگترین ظرفیّتهای کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل میدهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانشآموخته دانشگاهها را داریم؛ ده میلیون از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغالتّحصیل شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده فارغالتّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، ۲۵ برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغالتّحصیل داریم. علاوه بر اینها، میلیونها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاههای ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضیهایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساختوساز کردند، ساختوسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیبوغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، بهوسیله همین نیروهای مجرّب و ماهر بهوجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الیماشاءالله؛ تحصیلکرده نیستند، امّا تجربه و مهارتی دارند که گاهی از تحصیلکردهها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در صنعت داریم.
13. یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در همینجا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجه یک است؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا بهقدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همه کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف میزنم، کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال گذشته در آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیرههای گازی ما افزایش پیدا کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیره منابع انرژی ــ که همه دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوه بر این، معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند ــ در کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است.
14. ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفتوآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایههای ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیّت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و همسایهها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار ۷۵ میلیونی که برای هر اقتصادی، یک چنین بازاری بازار مهمّی است.
15. یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است؛ نرمافزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساختهای گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینههای بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.
(در بخشهای فوق، رهبری ظرفیتهای عظیم اقتصادی کشور را به طور فهرستوار بیان کردند. با این حال، در سال 1393 تغییر خاصی در سیاستهای اجرایی مسئولان در جهت استفاده از این ظرفیتها دیده نشد. به عنوان مثال، روند خامفروشی ذخایر طبیعی کشور همچون نفت و سنگآهن ادامه یافت و بیتوجهی به صنایع بالادستی استخراج معادن، به علت سلایق برخی مسئولان، تشدید هم شد.)
16. خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعینحال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هستهای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنهها و عرصههای گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چهکار میتوانیم بکنیم.
(رهبر انقلاب در این بخش از سخنانشان در ابتدای سال 1393، تذکر همیشگی بر گره نزدن مشکلات اقتصادی کشور به تحریمها را تکرار کردند. با این حال، مسئولان اجرایی همچنان بيشتر تمرکز خود را بر مذاکرات هستهای گذاشتند و نهادهای برنامهریز اقتصادی همچون بانک مرکزی، رشد اقتصادی کشور را ناشی از توافق ژنو تفسیر کردند، تا نشان دهند در بالاترین دستگاههای اقتصادی، نگاه مذاکراتمحور حاکم است.)
17. برای اینکه این کار بزرگ، اقتصاد مقاومتی، تحقّق پیدا کند، الزامات چیست و چه کارهایی باید انجام بگیرد؟ خلاصه عرض میکنیم: اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقه اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چهجوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
18. دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهرهوری را افزایش بدهند. بهرهوری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفاده بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهرهوری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایهگذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینههای تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بیتدبیریها، بیسیاستیها موجب میشود هزینه تولید برود بالا، بهرهوری سرمایه و کار کم بشود.
19. سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایههای کم، چه سرمایههای افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
20. مردم در همه سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّهای هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی بهعنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و بهعکس بشود. نمیگوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض میکنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاومسازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر میگذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همه مردم است. البتّه در اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگر، مسئولیّت مسئولان و مدیران کشور از دیگران بیشتر است؛ بسیاری از زیادهرویها و ریختوپاشها در رفتار مردم، بهخاطر نگاه کردن به رفتار آن کسانی است که آنها را "بزرگترها" میدانند؛ اگر اسراف در بین سطوح بالا نباشد، در بین مردم هم اسراف کم خواهد شد. بنابراین ترجیح تولید داخلی یکی از کارها است.
(در این بخشها، رهبری به طور تفصیل بر ضرورت حمایت از تولید ملی تاکید مجدد کردند. با این حال، در طول سال 1393 كمتر عزمی در مسئولان در این باره دیده شد و چندین بار شخص مقام معظم رهبری نسبت به این موضوع ابراز گلایه کردند و حتی ایشان در یکی از دیدارهای پایان سالشان بر این حقیقت تلخ تصریح کردند که «امروز فشار واردات، كشور را دارد از پا درميآورد و در خصوص میزان واردات قاچاق به کشور نیز ارقام بسیار عجیبی مطرح است.» بر این اساس، سخنان پایان سال مقام معظم رهبری را میتوان بهترین قضاوت درباره عملکرد دستگاهها خصوصا دولت در حوزه حمایت از تولید قلمداد کرد. در ارتباط با روحیه اشرافیگری در برخی مسئولان نیز جای توضیح اضافه نیست.)
21. اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم ساختن پایههای اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز ما است و همه میتوانند در آن نقش ایفا کنند، هم مسئولین و مسئولین قوای سهگانه، هم آحاد مردم، هم کسانی که دارای مهارت کارند، هم کسانی که دارای سرمایهاند، هم صاحبنظران. البتّه آنچه که ما عرض کردیم، خلاصهای بود از آنچه باید گفت؛ بهعهده صاحبنظران است که تفصیلات اینها را عرض بکنند.
رهبر انقلاب در فراز پایانی سخنان ابتدای سال 1393 در بخش اقتصاد، تفصیل مفهوم اقتصاد مقاومتی را بر عهده صاحبنظران گذاشتند. این در حالی است که از سایر سخنان رهبری برمیآید که وظیفه دولت و مجلس، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی است؛ نه تکرار زبانی یا تفصیل مفهوم این سیاستها.
حتی ایشان در یکی از دیدارهایشان در اواخر سال 1393 با اشاره به تکرار فراوان عنوان اقتصاد مقاومتی در سخنان مسئولان و فعالان بخشهای مختلف کشور، فرمودند: «با تكرار زباني هيچ اتفاقي نميافتد، بلکه باید این مسئله در مجلس و دولت به طور جدی بررسی شود که براي اقتصاد مقاومتي به مفهوم حقيقي، چه كارهايي انجام گرفته و چه كارهايي بايد انجام بگيرد.» این سخنان رهبری که چند هفته به پایان سال 1393 بیان شد نشان داد که در این حوزه هم مسئولان به وظایف خود عمل نکردهاند.
انتهای پیام/