نوروز واژهای است مرکب از دو جزء که روی هم به معنای روز نوین است و بر نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آن گاه که آفتاب به برج حمل انتقال مییابد گذارده میشود. و اصل پهلوی این واژه نوک روچ یا نوک روز بوده است.
به گزارش تیتر آزاد، نوروز واژهای است مرکب از دو جزء که روی هم به معنای روز نوین است و بر نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آن گاه که آفتاب به برج حمل انتقال مییابد گذارده میشود. و اصل پهلوی این واژه نوک روچ یا نوک روز بوده است.
بیرونی در تعریف نوروز نقل میکند “نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو نام کردند، زیرا که پیشانی سال نو است و آنچه از پس اوست از این پنج روز همه جشنهاست.”مورخین و محققان درباره جایگاه نوروز با هم اختلاف دارند. به نظر میرسد آریائیها از مهاجرت به فلات ایران و هم مرز شدن با تمدن میانرودان سال را به دو قسمت تقسیم میکردند که هر یک با انقلابی شروع میشد و دو جشن نوروز و مهرگان سرآغاز این دو انقلاب بودند. یعنی هنگام انقلاب تابستانی جشن نوروز گرفته میشد و زمان انقلاب زمستانی جشن مهرگان پاس داشته میشد. برخی معتقدند که جشن نوروز و مهرگان جشنی بوده است که در ایران قبل از ورود آریائیها وجود داشته است و اقوام قبل از آریائیها که در فلات ایران ساکن بودهاند به آن عمل میکردهاند.
“نوروز” را ایرانیان گرامی میدارند و آیینی است کهن که گرچه طی هزاران سال دگرگون یافته، اما هرگز از میان نرفته و از سوی اقوام و مذاهب مختلفی که در سرزمین ایران حضور پیدا کردهاند، مهر تأیید خورده است. بدین سان امروزه نوروز از نمادهای بزرگ و وحدت بخش ملت ایران با همه تکثرهای قومی، مذهبی، فرهنگی و زبانی است.آیینها و رسمهای مردم فرآیند الزامات و نیازهای درهم تنیده مادی و معنوی، در پیوند جغرافیایی و شیوههای تولید و ساختارهای اقتصادی دورهای مختلفاند که برحسب ضرورت پیوسته در حال تغییرند و به مقولههایی که در ژرفا معنا دارند پاسخ میدهند.
ظهور اسلام و برخورد مسالمت آمیز آن با سایر ادیان و آیینها از جمله اعتقادات مذهبی و ملی ایرانیان موجب شد که مراسم و آداب مربوطه، به یکباره از جامعه اسلامی ایران رخت بر نبندد، فقط با مسلمان شدن تدریجی ایرانیان از وسعت آنها کاسته شد و اندک اندک همراه اعتقادات دینی اسلام، اسطورهها و داستانهای عربی نیز در میان توده مردم نفوذ کرد.
طی گذشت ایام، زمانی که برخی از سنتها و آداب در تضاد آشکار با اعتقادات و رسوم گذشته قرار میگرفت ایرانیان میکوشیدند سنت کهن ملی را درقالب شخصیتهای اسلامی باز یابند و به عبارت روشنتر سنتهای ملی ایرانی را با سنتهای اسلامی در آمیختند. در نتیجه از میان انبوه جشنهای ایرانی قبل از اسلام آنچه میان ایرانیان مسلمان باقی ماند عید نوروز، جشن سده و جشنهای کوچکتری مانند جشن گل سرخ که در اصفهان مرسوم بوده است می باشد. از میان جشنهای یاد شده بزرگترین اعیاد ملی ایرانیان جشن نوروز است.
نوروز تنها جشنی است که از دوران باستان با عظمت تمام و همراه با انبوهی افسانه و آیین تا به امروز ادامه یافته است. عظمت نوروز را از نقشهای تخت جمشید گرفته تا آثار ادبی و هنری گوناگون عربی و فارسی در همه جا میتوان یافت. یکی از کهنترین و بزرگترین منابعی که به جشن و افسانهها و آیینهای مربوطه پرداخته است، کتاب «آثار الباقیه» اثر ابوریحان بیرونی (متوفی ۴۴۰ هجری قمری) است. او مینویسد:
«سال نزد فارسیان چهار فصل بود … بر حسب این فصول عیدهایی داشتند که به اهمال در کبیسه روز این عیدها جابهجا میشد. از جمله این اعیاد یکی روز اول فروردین ماه یعنی نوروز بود. که روز بس بزرگ است که به علت زنده شدن طبیعت گویند. آغاز خلقت جهان در آن روز بوده است. چنین به نظر میرسد که پنج روز نخستین سال « نوروز عامه» یعنی جشن همگانی بود. حال آنکه روز ششم که «خرداد روز» نام داشت، « نوروز خاصه» یعنی جشن پادشاهان و بزرگان بوده است.
احترام نوروز در اسلام هر چند که به مذهب شیعه منحصر نیست، اما چنان در میان شیعیان فراگیر است که حتی روایاتی از امامان شیعه در بزرگداشت نوروز نقل شده است. برای مثال علامه مجلسی در “السماءوالعالم” از امام صادق علیهالسلام حدیثی را بدین مضمون نقل میکند: “در آغاز فروردین، آدم آفریده شد و آن روز فرخندهای است برای طلب حاجتها و برآورده شدن آرزوها و دیدار پادشاهان و کسب دانش و زناشویی و مسافرت و داد و ستد. در آن روز خجسته بیماران بهبودی مییابند و نوزادان به آسانی زاده میشوند و روزیها فراوان میگردد.”مجلسی همچنین حدیث دیگری را درباره نوروز نقل میکند که منتسب به امام کاظم علیهالسلام است و آن این که “این روز بسیار کهن است. در نوروز خداوند از بندگان پیمان گرفت تا او را پرستش کنند و برای او شریک قائل نشوند و به آیین فرستادگانشان درآیند و دستورشان را بپذیرند و آن را اجرا نمایند و آن نخستین روزی است که آفتاب بدمید و بادهای بار دهنده بوزید و گلهای روی زمین پدید آمد و هم جبرئیل بر پیامبر نازل شد و نیز روزی است که ابراهیم بتها را شکست و هم پیامبر علی را بر دوش خود گرفت تا بتهای قریش را از خانه کعبه بینداخت.علاوه بر عدم مخالفت اسلام با آیین نوروز و از آن فراتر تأیید این مذهب بر نوروزگان، تداوم گرامیداشت نوروز در دوره اسلامی را میتوان به علاقه شدید ایرانیان برای حفظ مواریث باستانی خود نیز نسبت داد.
“برتولد اشپولر” ایرانشناس بزرگ آلمانی دراین باره میگوید: “از جشنهای قدیمی ایرانی، بیش از همه جشن سال نو (نوروز؛ شکل عربی آن نیروز) و نیز در پایان تابستان جشن پاییز (مهرگان) طبیعتاً بر اساس تقویم قدیمی برگزار میشد. بدین ترتیب نوروز با ورود اسلام به ایران و فراگیری این مذهب در پهنهای وسیع از شبه قاره هند تا شمال آفریقا، این مجال را یافت تا در میان اقوام غیر ایرانی نیز تداول یابد.
با توجه به این که عباسیان بیش از پنج سده نفوذ سیاسی و دینی خود را درجهان اسلام – با فراز و نشیب بسیار – حفظ کردند، میتوان دریافت که بزرگداشت نوروز از سوی خلفای این سلسله تا چه حد در استمرار و گسترش آن تأثیر گذار بوده است. نوروز از زمان پیامبر اسلام تا دوره سلسله متأخر ایرانی همواره مورد توجه بوده است. به شهادت تاریخ، حضرت محمد صلیالله علیهوآله و حضرت علی علیهالسلام و بزرگان و خلفای اسلام نوروز را گرامی میداشتند و در دستگاه خلافت عباسی نوروز عظمتی خاص داشت و پس از اسلام نیز نوروز بزرگ با سنتهای اسلامی شکوه و جلالی دیگر یافته بود. خاندانهای بزرگ ایرانی چون سامانیان و دیلمیان و آل زیاد به نگهداری و پاسداری سنن ملی دلبستگی فراوان داشتند و به هنگام نوروز به روش نیاکان خود مردم را بار عام میدادند و آداب دیرین را معمول میداشتند. شهریاران صفوی هم در اجرای مراسم جشن نوروز کوشش بسیار میکردند و مردم نیز تشریفات عید به جای آوردند.
برگزاری جشن نوروز در دوره صفویه به ویژه با نگاه به احادیثی که محدثین بزرگ این دوره همچون علامه مجلسی درباره نوروز نقل کردهاند، قابل ارزیابی است. چنین مینماید که در این دوره نوروز صبغهای کاملاً اسلامی یافته بود و تفکیک عناصر باستانی و اسلامی در این آیین باشکوه کاری دشوار مینمود.
مجلسی در کتاب زادالمعاد در خصوص دعای تحویل سال گزارش میکند که در کتب غیر مشهوره روایت کردهاند که در وقت تحویل سال این دعا را بسیار بخوانید: یا مقلبالقلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال. بنابراین با توجه به این گزارش دعای تحویل سال در دوره صفویه مرسوم و معمول بوده است.
در هر حال جدا از این که دعای تحویل سال تا پیش از دوره صفویه چگونه بوده و این دعا در کدام یک از مأخذ حدیثی نقل شده است، نفس دعا یا قرائت قرآن یا حتی نمازگزاردن هنگام تحویل سال نشان از اسلامی شدن نوروز دارد. حتی بعضیها معتقدند که عبارات دعای تحویل سال برگرفته ازعبارات قرآنی یا احادیث و روایاتی است که در معتبرترین مأخذ شیعی نظیر “التهذیب” شیخ توسی نقل شدهاند.
از این گذشته بزرگترین نماد آیین نوروز که “هفت سین” است، فلسفهای باستانی و اسلامی دارد. “محمد علی دادخواه” که اخیراً پژوهشی با عنوان “نوروز و فلسفه هفت سین” را به نگارش در آورده، در این باره مینویسد: “عدد هفت برگزیده و مقدس است. در سفره نوروزی انتخاب این عدد بسیار قابل توجه است. ایرانیان باستان این عدد را با هفت امشاسپند یا هفت جاودانه مقدس ارتباط میدادند. در نجوم عدد هفت، خانه آرزوهاست و رسیدن به امیدها را در خانه هفتم نوید میدهند. علامه مجلسی میفرماید: آسمان هفت طبقه و زمین هفت طبقه است و هفت ملک یا فرشته موکل برآنند و اگر موقع تحویل سال، هفت آیه از قرآن مجید را که باحرف سین شروع میشودبخوانند آنان را از آفات زمینی و آسمانی محفوظ میدارند.”
همچنین تقدس دینی لحظه تحویل سال چنان در نظر مردمان پر رنگ است که در شهرهای مقدس مردم به امامزادهها و اماکن متبرکه میروند. شیرازیها به حرم شاهچراغ و حرم علیبن حمزه روی میآورند و مشهدیها به پابوس حضرت رضا (ع) میشتابند و بسیاری از مردم قم در بارگاه حضرت معصومه گرد میآیند و بعضی از مردم ری و تهران در حرم شاهعبدالعظیم.”
با این وجود صیغه اسلامی نوروز که با توجه به اکثریت مطلق مسلمانان در ایران امری بدیهی است، مانع از آن نشده که پیروان سایر مذاهب در بزرگداشت آن کمتر از ایرانیان مسلمان اهتمام ورزند. امروزه نوروز، آیینی متعلق به همه مذاهب و اقوام و فرهنگهای ایرانی و بسیاری دیگر از کشورهای تحت نفوذ فرهنگ ایرانی چون افغانستان، پاکستان، هندوستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز و مناطق کردنشین ترکیه، عراق و سوریه است .در روایات اسلام نوروز روزی است که جبرئیل بر حضرت محمد (ص) نازل شد، روزغدیر خم است، و روز ظهور حضرت صاحبالزمان (عج) خواهد بود. در اعتقادات کهن ایرانی روزی است که آفریدگار از خلقت جهان فارغ میشود و روز آفرینش انسان است.
واژه (عید) در قرآن کریم تنها یکبار در آیه ۱۱۴، سوره مائده آمده است: (عیسی ابن مریم گفت بارالها! ای پرودگار تو ما از آسمان مائده ای فرست تا این روز برای ما و کسانی که پس از ما آیند روز عید مبارکی گردد و آیت و حجتی از جانب تو برای باشد، که تو بهترین روزی دهندگانی.)
عیسی بن مریم این دعا را آن هنگام که حورایون به او گفته بودند که: ای عیسی ابن مریم، آیا خدای تو می تواند برای ما از آسمان مائده فرستد؟ عیسی در پاسخ آنان می گوید: اگر ایمان آورده اید از خدا بترسید! و هرگز شک در قدرت خدا و یا شک در اجابت دعای پیغمبر خدا نکنید. حواریون گفتند (ما شک نکرده ایم لیکن) می خواهیم که از آن مائده آسمانی تناول کنیم تا دل های ما مطمئن شود (و بر یقین ما بیفزاید) و تا به راستی عهدهای تو پی بریم و بر آن گواه باشیم.
عید خود مصدری است مانند عود به معنای بازگشتن و به همین مناسبت، سالگردها و یادبودها را (عید) گویند. البته، این نامگذاری به یاد بودهای خوش وتوأم با شادمانی اختصاص دارد. (عید) روزی است که در آن سود و منفعتی به دست بیاید و در شرع مقدس اسلام، روزهای اضحی و فطر عید نامیده میشوند. که در عید اضحی قربانی، و در عید فطر زکات فطره مطرح است. نیز میتوان گفت، عید آن روزی است که در آن نماز ویژهای برگزار کنند، یا روزی است که مجمعی در آن فراهم آید، و یا آنکه عید روزی است که خلق از ماتم به شادمانی (عود) کنند، یا روزی است که زندانیان را از زندان رها کنند، و یا کودکان را از مکتب بیرون فرستند، یا روزی است که تفاوتی میان درویش و توانگر نباشد، یا آنکه (عید) روز شریف و ارجمندی میتواند باشد. / بیتوته
انتهای پیام/