بیشک براساس نظریه تافلر مجددا شاهد جابه جایی درقدرت هستیم وهژمونی جهانی با گسلهای ایجاد شده جای خود را به تمدن اسلامی خواهد داد و دانایی-دانش بشری-جای خود رابه حکمت الهی خواهد داد.
به گزارش تیتر آزاد به نقل از پایگاه خبری تحلیلی گلستان ما - یادداشت حسین پایین محلی : چندسال پیش که هابرماس در قید حیات بود و به ایران سفری چند روزه به دعوت لیبرالهای وطنی آمده بود گفت: مدرنیته حضور دین درعرصه اجتماعی رامی پذیرد اما دین نیز باید مرجعیت عقلانیت جدید رابه رسمیت بشناسد.بابخش دوم جمله هابرماس فعلاکاری نداریم اما بخش اول بیانگر فروپاشی هیمنه مدرنیته دارد!
اینکه میگویند فلسفه غرب بالفعل شده وغرب اکنون با تدابیراستراتژیستها به حیات خودادامه میدهد خالی از حقیقت نیست.
میگویند حضرت سلیمان چندسال فوت کرده بود اماچون به عصای خود تکیه داده بود تصورمیشد که ایشان زنده اند تا اینکه موریانه به دستورپروردگارعصا را خورد وانداخت!
نیچه نیز پیشتر از غروب ستارگان درکهشانهای دیگرمیگفت چون که ما تنهابه آسمان نگاه میکنیم وآسمان زمان است نه مکان وممکن است دردور دستهاستاره خاموش شده باشد!جمله هابرماس باهرتاویل وتفسیری اذعان به قدرت دین درمعادلات جهانی و قدرت دارد.
بیشک ما منتظر تاییدیه ایشان نیز نخواهیم ماند!این جمله هابرماس رابه نحوی دیگر متفکر واستراتژیست امریکایی آلوین تافلر درکتاب جابه جایی درقدرت بیان کرده.کتابی مهم که میتوان آن را درحوزه آینده پژوهی ومعادلات جهانی قرارداد.
کتابی که توسط نشرسیمرغ وباترجمه شهیندخت خوارزمی چندین باردرایران به چاپ رسیده است.این کتاب حدود ۵۰صفحه منبع دارد.
تافلرابتداباتعریف قدرت شروع میکند وتعریف راسل راکامل ترمیداند...بااینحال ازسه شکل قدرت میگوید:
پول٬خشونت ودانایی. وآینده دردست دانایانی است که دوشکل دیگرش راهم دردست میگیرندآنهم به واسطه دانایی.نکته جالب فصل آخراین کتاب است:درباب گلادیاتورهای قرن ۲۱که ازشرکتها وکارتل های چندملیتی یاد میکندوبعد جمهوری اسلامی!والبته اول جمهوری اسلامی!بایاداوری فتوای تاریخی امام(ره)درباب سلمان رشدی مرتد
تافلر درکنار بژینسکی٬کیسنجر٬هانتیگتون٬گیدنز٬فوکویاما و....از استراتژیستهای ایالت متحده هست که در تبدیل وبسط گفتمان لیبرالیزم وهژمونی تمدن غربی به مدیریت امریکا نقش قابل ملاحظه ای ایفاکردند.
ذکراین نکته خالی ازلطف نیست که درترجمه کتاب ٬انتشارات ومترجم هست که کتابهایی درزمینه انقلابهای مخملی وتئوریهای براندازی رابرای اپوزسیون درایران ترجمه کردند...
مترجم در یادداشت خود براین کتاب به آثاردیگرتافلر چون موج سوم وشوک آینده اشاره میکند ودرکنار جابه جایی قدرت به عنوان کتابهای سه گانه تافلرمعرفی میشوند که باوجود استقلال هریک ازآثار «تغییر» عنوان موضوع مشترک آنان است. مترجم شاکله کتاب موج سوم را به تقسیم بندی نویسنده ازتاریخ تمدن بشری میداند:
سه دوره کشاورزی وصنعتی وفراصنعتی که طبیعتا هردوره سمبل وابزارخودرادارد:بیل٬موتوروکامپیوتر.اشاره به اسم کتاب ومعنای دوگانه ای که ازآن استنباط میشود مورد دیگری است که دریادداشت مترجم به آن توجه شده.
جابه جایی درقدرت ممکن است ازشخص یاشهر یاحکومت و....باشد امااینجا جابه جایی درمفوم شکل میگیرد چنانچه اگر درگذشته پول یا زور معیارقدرت بود درعصرکنونی وجهان پیش رو دانایی محورقرارمیگیرد.
درادامه نویسنده پیشگفتارکوتاه چندصفحه ای نوشته ودرآن به کتابهای سه گانه خود میپردازد واینکه جهان درآستانه دگرگونی وظهور قدرتهای جدیداست.
کتاب ازشش بخش تشکیل میشود که ابتدای بخش اول جملاتی قصار مرتبط با محتوا وفضای آن بخش که به جهت گیری مطالب کتاب مربوط میشود اشاره میکند.
سه جمله که هریک به نوعی ازاشکال سه گانه قدرت مربوط میشود:۱-قدرت ازلوله تفنگ برمیخیزد(مائوتوسه تونگ)که به شکل فیزیکی وزور قدرت۲-پول همه جاسخن می گوید(ناشناس)که به شکل اقتصادی قدرت ونهایتا:دانایی به خودی خود قدرت است(بیکن)که به تعریف نهایی قدرت مبتنی بر دانایی مربوط میشود.
خوانش این کتاب بعد از چند سال از چاپ های نخستین درامریکا و ایران هنوز می تواند به روشن کردن زوایایی از وضعیت کنونی عالم و مسیرپیش رو کمک کند.اگرچه نباید فراموش کرد که استراتژیستهای غربی درراستای هژمونی لیبرال دموکراسی تحلیل می کنند.
اکنون تافلر چندین ماه است که دیگر چهره درنقاب خاک کشیده واگر امروز زنده بود شاید درباب فصل آخرکتاب خود به بازاندیشی می پرداخت واز اتحاد استراتژیک که به شکل گیری ارتش جدید درب ابرغرب پرداخته تاازحیثیت تاریخی خویش دربرابرغرب دفاع کند٬اشاره ای میکرد.
ارتشی که در خلا وجود ورشو دربرابر ناتو پس از دودهه رنگ وبوی ایرانی-اسلامی واسلاوی چینی دارد که این وضعیت چینش مهره های دانایی درصفحه شطرنج قدرت در غرب آسیابرای غرب را پیچیده کرده و تنها گزینه نظامی-ناتو-را برای کیش کردن رقبای غربی در عرصه منازعات سیاسی معقول نمی نمایاند.
حدود سه دهه پیش شهید آوینی درمقاله «ارتش متحد اسلامی»از ضرورت شکلگیری ارتش جهانی برای احقاق عدالت ودفاع ازجهان اسلام دربرابرغرب گفت وامروز پس از گذشت سالهااز فروپاشی شوروی درخلا ورشو درقبال زیادی خواهی های مثلث عبری٬عربی وغربی به مدیریت لیبرال دموکراسی غربی و پدرخوانده غرب ٬ایالات متحده شاهد شکل گیری نوارمقاومت هستیم.
بیشک براساس نظریه تافلر مجددا شاهد جابه جایی درقدرت هستیم وهژمونی جهانی با گسلهای ایجاد شده جای خود را به تمدن اسلامی خواهد داد و دانایی-دانش بشری-جای خود رابه حکمت الهی خواهد داد ، چنانکه توین بی درتحلیل وگزارش خودازعالم برتحقق اراده الهی درپایان تاریخ صحه گذاشت.
انتهای پیام /