قائم مقام حزب اعتماد ملی گفت: به نظر من تسخیر سفارت خانه آمریکا در آن شرایط زمانی کار پسندیده و خوبی بود، هر چند که خسارتی به بار آورده و تاوانی را دادیم. ولی این کار در شرایط زمانی خود خوب بود.

به گزارش تيترآ‍زاد به نقل از ائل، رسول منتجب نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی، میهمان روز سه شنبه دانشگاه صنعتی سهند و سخنران اصلی تریبون آزاد "نقش دانشگاه در توسعه سیاسی کشور" بود.

به دلیل ممانعت از حضور خبرنگار در این مراسم، یکی از شهروندان و دانشجویان حاضر در این دانشگاه فایل صوتی سخنرانی این دانشگاه را برای شهروند خبرنگار ائل ارسال کرده است که متن پیاده شده این فایل صوتی در ادامه می آید:

در مورد درست یا غلط بودن اقدام دانشجویان پیرو خط امام در 13 آبان 58، دیدگاه های افراط و تفریط وجود دارد

13 آبان ماه سال 58 روزی است که دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و این سفارت را تصرف کردند و دیپلمات های آمریکایی هم اسیر کردند و ادامه داستان.

امروز این بحث مطرح است که آیا ما در 13 آبان ماه سال 58 کار درستی انجام دادیم یا کارمان استباه بود؟

اصلاً دانشجویان پیرو خط امام را باید تحسین و تشویق کرد یا اینکه آنها را سرزنش بکنیم و بگوییم شما کاری کردید که مصیبت ها به بار آورده و هزینه های سنگینی را ما پرداخته ایم.

متاسفانه دو تا دیدگاه که فکر می کنم در جانب افراط و تفریط است در مورد این مسئله ابراز می شود.

بعضی ها می گویند که کار بسیار خوبی بود، و همین الان هم اگر اینگونه بود باید همین حمله صورت می گرفت، همانطور که ملاحظه کردید با سفارت انگلیس چه کردند و همانطور سفارت عربستان را مورد هجوم قرار دادند و خسارت و تاوان هم دادیم.

یک دیدگاه هم این است که می گوید ما اشتباه کردیم و تندروی کردیم و می گویند اگر ما آن زمان بودیم این عمل را انجام نمی دادیم، حتی عده ای از دانشجویان خط امام هم آمده اند و گفتند که ما کار اشتباهی انجام دادیم و اظهار ندامت می کنند. من معتقدم هر دو در جانب افراط و تفریط است.

ما باید در اول شرایط زمانی را در نظر بگیریم. انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است و یک ملت ده ها هزار شهید داده تا این کشور را از چنگال رژیم ستم شاهی نجات دهد و این کشور را مستقل کرده و از سلطه کشورهای استکبار جهانی بیرون آورده.

سفارت خانه ای در ایران وجود دارد و خبرها می رسد که در آن سفارت علاوه بر کارهای دیپلماسی که متعارف است، دارند برای شکستن انقلاب جاسوسی می کنند.

به نظر من در آن شرایط اقدام دانشجویان پیرو خط امام، کار درستی بود

این خبرها موثق است و به گوش مسوولین و مردم می رسد. اگر این مسئله ادامه پیدا می کرد و سفارت خانه دایر بود و دیپلمات ها کارشان را انجام می دادند، چه بسا تاوان های سنگینی برای ما بوجود می آوردند و ضربه های سنگینی به ما می زدند، چون انقلاب ما تازه پیروز شده بود و ما دستگاه های اطلاعاتی قوی برای مبارزه با توطئه ها نداشتیم، لذا در آن شرایط چنین حرکتی معنا و مفهوم پیدا می کند و یک حرکت تند نیست و هنوز نظام ثبات نیافته و انقلاب تازه به پیروزی رسیده است و در مقابل آن ها می خواهند تیشه به ریشه نظام و انقلاب بزنند، بهرحال یک عکس العمل در مقابل آن ها بود.

ضمن اینکه در تمام جنایاتی که قبل از انقلاب توسط رژیم انجام گرفته است، دست آمریکا مشاهده می شد و ملت ما هم به مراتب از آمریکایی ها عصبانی بود.

به نظر من تسخیر سفارت خانه آمریکا در آن شرایط زمانی کار پسندیده و خوبی بود، هر چند که خسارتی به بار آورده و تاوانی را دادیم. ولی این کار در شرایط زمانی خود خوب بود.

حرکت دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا نباید معیار تسخیر سفارت خانه های انگلیس و عربستان قرار می گرفت

اما نباید این حرکت را مقیاس و معیار قرار دهیم و در حمله به سفارت انگلیس وعربستان بگوییم به همان دلایلی که به سفارت آمریکا حمله کرده ایم به این یکی ها هم حمله می کنیم و غیره، چون شرایط فرق می کند.

نظام ما 37 ساله شده و ثبات پیدا کرده و با دنیا مراوده دارد. در این شرایط کارهای عجولانه محکوم است و می تواند خسارت های زیادی برای کشور به بار بیاورد.

امام خمینی (ره) می گفتند انقلاب 13 آبان 58، بزرگ تر از انقلاب 22 بهمن 57 بود

در 13 آبان ماه سال 58 وقتی این اتفاق افتاد، حضرت امام خمینی (ره) فرمودند انقلابی شد حتی بزرگ تر از انقلاب اول.

ولی الان رهبر معظم انقلاب این حرکت را محکوم می کند و در ادامه برخوردهایی هم صورت می گیرد.

در مقابل اینکه بگوییم حالا که ما به سفارت خانه های آنها کاری نداریم و آن ها را قبول می کنیم یعنی به عنوان دوست آنها را بپذیریم، این تفکر هم تفکر اشتباهی است.

دست دادن ظریف و کری و دور یک میز نشستن به معنای دوست پنداشتن آمریکایی ها نیست

حل مسئله انرژی هسته ای با مذاکره است و دور یک میز نشستن و صجبت کردن و دست دادن وزرا با یکدیگر به معنای اعتماد کردن و دوست پنداشتن طرف مقابل نیست، بلکه لازمه حل برخی مسائل تنها با مذاکره است.

به دولت روحانی تهمت می زنند

تهمت نابجایی است که برخی می گویند دولت روحانی و ظریف بر آمریکا تکیه دارند و به آنها اعتماد کرده اند و ... مگر نمی دانید، خود پیامبر و ائمه هم با دشمنانشان مذاکره می کردند، باب مذاکره در اسلام باز است و خود اسلام ما را موظف کرده است که با منطق پیش برویم.

اگر روحانی انتخاب نمی شد، خطر بزرگی بیخ گوش ما قرار می گرفت

آیا این چهره ای که از ما در دولت گذشته ساخته بودند و می گفتند ایران اهل مذاکره نیست، شعارهای تند می دهند و می خواهد اسرائیل از صفحه روزگار حذف بشود و می خواهد با دنیا بجنگد و به دنبال این بودند که اجماع جهانی علیه ما شکل بدهند و چه بسا اگر آقای روحانی انتخاب نمی شد، خطر بزرگی کنار گوش ما قرار می گرفت، بهتر بود یا اینکه وزیر خارجه و تیم مذاکره کننده مورد اعتماد رهبری و مسوولان نظام بروند آنجا برای مذاکره؟!

و امروز در دنیا ایران را به گونه ای در دنیا معرفی کنند که حرف میزند و استدلال دارد و حرف زور نمی زند، کدامش بهتر است؟ قطعا این برخورد، برخورد منطقی و اسلامی تر است.

اگر مرگ بر آمریکا می گوییم به این معنی نیست که از حقوق خود عقب بنشینیم

اگر آمریکا را دشمن می دانیم و مرگ بر آمریکا می گوییم و از جنایت هایی که علیه کشورمان انجام داده از آمریکا بیزار هستیم، بدین معنا نیست که از حقوق حقه خود دفاع نکنیم، ما می خواهیم برویم با دشمن مذاکره کنیم و حقمان را بگیریم که تا حدود زیادی هم گرفته شده است.

برجام معجزه بزرگ و فتح الفتوح نبود

من نمی خواهم بگویم برجام معجزه بزرگی انجام داد و فتح الفتوح بود، اما کارهای بزرگی را سر و سامان داد.

بزرگترین دستاورد برجام

اگر هیچ پیامدی و دستاوردی نداشته به جز همین که چهره ایران را که چهره خشن و غیر منطقی معرفی کرده بودند، امروز به عنوان چهره منطقی، انسانی و عرفی و نظام و ملتی که به انسان ها احترام می گذارد، معرفی کرده اند، خود یکی از بزرگترین دستاوردهاست.

بنابراین ما از 13 آبان این پیام را دریافت می کنیم که در شرایطی که دشمن می خواهد دشمنی کرده و ضربه بزند و سفارت خانه را لانه جاسوسی می کند، ما باید مقابله کنیم، انجا که می خواهیم مذاکره کنیم باید قهرمان های دیپلماسی را به صحنه بفرستیم تا مذاکره کنند، پس در هر دو صحنه پیروز می شویم.

باید مراقب باشیم، سرمان کلاه نرود

ما ضمن اینکه با آنها مذاکره کردیم، قراداد نوشتیم و امضا هم کردیم، باید مراقب هم باشیم کلاه سرمان نرود. رئیس جمهورمان بارها گفته که این ها بدعهدی کردند، باید به عهدهای خود وفا بکنند. اگر جایی خواستند خطایی بکنند، ملت ما همیشه حاضر در صحنه هستند، پس مشکلی نیست.

از دو طرف قضیه تقاضا می کنم مراقب باشند، ما باید تاکیک ها و استراتژی هایمان را در نظر بگیریم. در کل ما از ملتمان، از نظاممان و از حقوق مسلممان دفاع می کنیم، آن هم با روش های گوناگونی که وجود دارد.

نقش دانشجو و دانشگاه در علوم سیاسی کشور

گاهی انسان حرف هایی می شنود که بسیار مشمئز کننده و ناراحت کننده است. چندی پیش یکی از آقایان گفته بود تمامی مفاسد در جامعه از دانشگاه نشأت می گیرد و دانشگاه مرکز همه مفاسد است.

دانشجو که امام می گوید نوید آینده ماست و دانشگاه منشأ همه تحولات است. ببنید که آنقدر دیدگاه بسته ای به وجود آمده است که این مرکز فکر و اندیشه و حرکت و پویایی در جامعه را انسان زیر سوال ببرد، واقعا سود این حرف ها به چه کسی می رود؟

دانشگاه و دانشجو چه نقشی در توسعه کشور دارد؟ آیا می تواند در مسائل سیاسی کشور نقش داشته باشد و چه تاثیری دارد؟

فعالیت سیاسی در دانشگاه ها، نباید فعالیت حزبی نباید قلمداد شوند

فعالیت سیاسی در دانشگاه ها، فعالیت حزبی نباید قلمداد شوند، رهبر معظم انقلاب در جایی می گویند خدا لعنت کند کسانی را که نمی خواهند دانشگاه سیاسی شود و در جایی دیگر می گویند دانشگاه نباید جای فعالیت احزاب سیاسی قرار بگیرد.

احزاب حق ندارند در دانشگاه حوزه بزنند اما باید دانشجویان بدانند که بار سنگینی از تحولات سیاسی کشور بر دوش آنهاست. ما نمی توانیم به دانشجو بگوییم در دانشگاه تنها باید درس بخواند.

جدا کردن دانشجو از سیاست، بزرگترین لطمه ممکن وارده به دانشگاه است

متاسفانه باز هم فضای حاکم در دانشگاه ها، فضای امنیتی است. به وزیر علوم هم این موضوع را گفتم. باید فضای حاکم تبدیل به فضای سیاسی و گفتمان و تبادل نظر بشود.

به اعتقاد من جدا کردن مسائل سیاسی از مسائل دینی هم یک غلط فاحش است. بعضی ها یکسری ضعف ها و اشکالاتی از سیاستمداران و مسوولان دیدند و بعد گفته اند که دین از سیاست، جداست. علاوه بر اینکه تجربه تاریخی می گوید این تفکر غلط است و پیامدهای سوئی دارد، علاوه بر از شهید مدرس نقل می کنند که می گوید سیاست ما عین دیانت ماست و حضرت امام (ره) این همه فریاد زد که یکی از سیاست های انگلیس این بود که می گفت نباید آخوندها سراغ سیاست بروند، علاوه بر این ها از نظر تحلیل عقلی هم، ما اگر سیاست و دیانت را جدا بکنیم، بگوییم متدینین نباید سراغ مسائل سیاسی بروند و سیاستمداران نیز نباید سراغ مسائل سیاسی بروند، هر دو را ناقص کرده ایم، هم سیاست را و هم دیانت را. هم سیاستمدار را به اوج دیکاتوری رساندیم، هم دیندار را تبدیل به موجود بی خاصیت ومنجمد فکری تبدیل کرده ایم.

امام و ملت در 22 بهمن 57، حکومت دینی تشکیل دادند نه دین حکومتی

به تعبیر دیگر ما اگر بعد از انقلاب اسلامی، اگر امام راحل و مردم حکومتی را شکل داده اند، این حکومت دینی است نه دین حکومتی.

همه مسوولان باید خود را مقید به موازین دینی بکنند. ما متاسفانه بعد از گذشت 37 سال از انقلاب، ارتجاع به عنوان ترس رهبر کبیر انقلاب، در جامعه کنونی بیداد می کند و خرافه گری رشد پیدا کرده است.

برخی رسانه ها در دولت روحانی، مروج خرافات هستند

بعضی از رسانه ها و تریبون ها در اختیار کسانی هستند که مروج خرافه گرایی هستند، حالا کاری با دولت گذشته نداریم که چگونه در دو دوره مروج خرافات بودند و آن را به اوج رساندند و متاسفانه برخورد جدی با آن ها نشده است، هم اکنون در دولت آقای روحانی هم همانطور است.

کشور به جایی رسیده که مداحان برای کشور سیاست گذاری می کنند

من با عزاداری و مداحی برای اباعبدالله الحسین (ع) مخالف نیستم، اما کشور به جایی رسیده است که هم اکنون باید مداحان سیاست گذاری بکنند، آن هم مداحی که می رود در شب عاشورا به مسوولین ما فحش می دهد و تهمت می زند. من برای شما سند ارائه می کنم.

بعضی از مداحان در کشور، مستحق حد هستند

بعضی از این مداحان مستحق حد هستند و در دوره های گذشته تهمت های ناروا به رئیس مجلس و رئیس جمهور و امثال و ذلک داده اند و در همین محرم سال گذشته چه حرف های زشتی به مسوولان گفتند.

ما نباید این را به پای دین بگذاریم. دانشجویان باید تلاش کنند آگاهی خود را توسعه دهند و با خرافات مبارزه کنند.

دین ما، دین عقلانیت و منطق است، ذره ای خرافات، غلو و اغراق و چاپلوسی جایی در دین ما ندارند. دانشجویان باید پرچم دار اسلام مترقی باشند و با هر گونه خرافه گرایی و ارتجاع مبارزه می کنند.ما دین و سیاست را اگر می گوییم توام هستند، نه اینکه سیاست چنگ بیاندازد بر دیانت و آن را در چنگال خود بگیرد و به صورت ابزار باشد، دیانت جای حقه بازارن و شیادها و فرصت طلب ها نیست، جای کسانی هستند که مثل آینه هستند.

وعده های روحانی در دوران انتخابات باید به دست وزرا عملی شوند

آقای روحانی زمان انتخابات یکسری وعده هایی به مردم داد و تلاشش این بود که فضای امنیتی را از بین ببرد و فضای سیاسی در کشور را توسعه دهد. وزرایی که خواست انتخاب کند با اقبال مواجه شدند اما وزیر علوم مورد اعتماد مجلس نهم قرار نگرفت.

آقای دکتر فرهادی از زمان دوره اول و دوم مجلس با ما هم فکر بود و اصلاح طلب ناب و خالص و آدم مقیدی است. منتهی وقتی در مجلس نهم قرار گرفت تا رای اعتماد نمایندگان را دریافت کند، با مجلسی مواجه بود که اکثرشان افراطیون بودند و مخالف و منتقد دولت بودند، چاره ای نبود جز اینکه در مواجه با این نمایندگان مقداری کوتاه بیاید.

اما هم اکنون می بینیم که فضای حاکم بر مجلس فضای اعتدال است و کمتر از افراطیون مجلس نهم در مجلس دهم حاضر هستند، به همین خاطر به آقای فرهادی گفتم باید در عزل و نصب و در سیاست گذاری هایش تجدید نظر نماید و دانشگاه ها هم همین طور، معنا ندارد دانشگاه فضای امنیتی داشته باشد.

روحانی تغییرات در کابینه را ادامه دهد

الان فضایی است که باید وزرایی که ماندند باید در کارهایشان تجدید نظر کنند. به نظر من آقای روحانی باید این تغییرات در کابینه را ادامه بدهد چون هنوز افرادی هستند که می توانند تغییر یابند.

به اعتقاد من وعده های آقای روحانی باید توسط وزرا جامه عمل پوشانده شود، بنابراین آقای روحانی اگر دید وزیری با وی هماهنگ نیست باید دست به تغییر بزند.

انتهاي پيام/