وضعیت شادی در جامعه ما بحرانی نیست اما نگران کننده است، این را فعالان اجتماعی کشور می گویند؛ عوامل محیطی، عدم برنامه ریزی تصمیم گیران فرهنگی و اجتماعی در ایجاد حس غم در جامعه موثر است.
به گزارش تیتر آزاد به نقل از خبرگزاری مهر، گروه جامعه - نورا حسینی: خندیدن و شاد بودن نیاز به بهانه های بزرگ ندارد، اما این صورت ها که پر از خط های صاف است و سخت می شود کمی تابشان داد تا لبخندی گوشه آنها بنشیند دنبال بهانه های بزرگ برای شادی هستند.
می گویند بیشتر ساکنان کلانشهرها غمگین هستند؛ مردمانی که احساس غالب آنها روزمرگی است و تفریح اصلی آنها رفتن به رستوران و قدم زدن در پاساژهای بزرگ. این مردم برای از ته دل خندیدن و احساس خوشبختی کردن دنبال بهانه های بزرگ هستند، اما می توان به بهانه های کوچک شاد بود. بهانه هایی که هزینه ای هم ندارد. برخی از کارشناسان تغییر سبک زندگی را دلیل این غم کشدار می دانند و گروهی هم معتقدند تصمیم گیران و مسئولان حوزه فرهنگی و اجتماعی کشور باید برای شاد بودن مردم برنامه ریزی های طولانی مدت داشته باشند.
محمد شریفی جامعه شناس با بیان اینکه موضوع نشاط و شادابی از مقوله های فرهنگی است که طی سال های اخیر بسیاری از جوامع و کشورها را به صورت جدی به خود مشغول ساخته است می گوید: در کشور ما متاسفانه اتفاقات مختلف در حوزه های گوناگون باعث کم رنگ شدن نشاط و شادابی در زندگی افراد شده است. تقریبا اکثر مردم دچار یک روزمرگی و افسردگی هستند و صمیمیت ها در حال کاهش است. نشاط هر جامعه ای موتور محرکه آن است؛ به طوری که توسعه یافتگی هر جامعه با میزان نشاط اجتماعی اندازه گیری می شود. ﻧﺸﺎﻁ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ، ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ میان مردم ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻌﻬﺪ ﻭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻫﻤﻪ بیانگر میزان توسعه یافتگی یک جامعه هستند. طبیعتا برای اینکه شاهد یک جامعه با نشاط باشیم باید ببینیم مردم چه قدر در آن جامعه احساس امنیت روانی می کنند.
وی ادامه می دهد: مسئولان هر جامعه باید بتوانند شادابی و نشاط را به صورت یک ویژگی با ثبات در جامعه طراحی کنند و این طور نباشد که فقط در برخی ایام سال برنامه هایی را برای شاداب سازی مردم اجرا کنند. حال باید دید ما چه قدر در ایجاد نشاط و شادابی پایدار موفق بوده ایم.
دین مهمترین منبع ایجاد شادی و نشاط است
روانشناسان در تعریف شادی می گویند شادی همان فعالیت کودک درون ما است. دیوید مایرز روانشناس، شادی را «حس خوشی؛ احساس اینکه زندگی، در کل به خوبی و خوشی ادامه مییابد» تعریف می کند. شاد بودن فقط خندیدن نیست.
سعید جعفری کارشناس ارشد جامعه شناسی نگاه دیگری به شاد بودن جامعه دارد. او می گوید: در شب های احیا تا سحر گریه است و زاری و العفو العفو گفتن، اما فردا صبح معنویت و سبکی است و چه شادی و نشاطی که به ما دست نمی دهد.
او معتقد است باید عمیق تر به عوامل شادی بخش توجه کرد. به گفته جعفری؛ معنویت، عزت نفس، امید به آینده، مثبت اندیشی، خودشکوفایی و... همه از عوامل شادی بخش هستند.
این جامعه شناس ادامه می دهد: دین مهمترین منبع ایجاد شادی و نشاط است، حدیثی است که از امام علی (ع) نقل شده است. ایشان می فرمایند: اگر شما به تقدیر الهی راضی شوید، شادی و ثروت در انـتظارتان اسـت.
نقش اقتصاد در شادی جامعه
غروب که می شود اتوبوس پر است از چهره های در هم و فکوری که منتظر هستند زودتر به خانه برسند تا خستگی دو شیفت کار روزانه را به در کنند. اگر در ابرهایی که بالای سر هر کدام جمع شده تمرکز کنی چرتکه هایی را می بینی که در حال حساب و کتاب رساندن دخل و خرج زندگی تا پایان ماه است.
"نداشتن پول، نارضایتی ایجاد می کند اما الزاما پولداری شادابی و خوشبختی تولید نمی کند". این را مریم رضایی روانشناس می گوید: هند یکی از شادترین کشورهای جهان است. این به آن معنا است که کسانی هستند که سرانه یک دلار در روز درآمد دارند در صدر افراد شاد هستند. پول نداشتن و عموما نداشتن امکانات فیزیکی و مادی نارضایتی ایجاد می کند اما داشتن آن الزاما رضایت تولید نمی کند. مثال دیگر اینکه اگر حقوق کارمندان را به موقع در سر برج بدهیم هیچ کارمندی تشکر نمی کند که به موقع به من حقوق دادید ولی اگر چند روز حقوق او دیر بشود بلافاصله ناراحتی خودش را اعلام می کند که حقوق من چه شد.
نقش فضای مجازی در شادمانی
می توان در شادابی جامعه سهم زیادی به فضای مجازی داد. در یک پژوهش دانشگاهی از جامعه آماری پرسیده شده بود «آخرین باری که خندیدید از چه طریق بود؟» ۷۰ درصد شرکت کنندگان این نظرسنجی اعلام کرده بودند از طریق پیامک و شبکه های اجتماعی. لطیفه ها و شوخی هایی که به شوخی های سیاه معروف هستند بیشتر از لطیفه های معمول مردم را می خندانند.
رضایی به نقش عوامل محیطی در شادی آفرینی یا افزایش حس غم در جامعه اشاره می کند و می گوید: آلودگی آب و هوا، ترافیک، شرایط اقتصادی و آلودگی های صوتی به خودی خود انرژی منفی ایجاد می کند. همچنین نوع شهرسازی و استفاده از رنگ در فضاهای شهری هم به ایجاد حس غم در جامعه کمک می کند.
این روانشناس خانواده توضیح می دهد: در هندوستان ۳۰۰ باشگاه خنده وجود دارد اما اگر یکی از این باشگاه ها در ایران تاسیس شود به نظر مسخره می آید. هنگام خندیدن آندروفین در خون آزاد می شود که سبب نشاط خواهد شد و در هنگام گریه آدرنالین مغز را فریز می کند.
محمد پیروی خامنه روانشناس هم بر فراگیری عوامل استرس زا در سطح جامعه تاکید دارد و می گوید: باید شرایط شادی را در جامعه فراهم کرد. سلامت جسم به شادی روح ختم می شود. وقتی ما روح شادی داریم که جسم سالمی داشته باشیم یعنی از تفریحات خوب، غذای سالم و... بهره مند شویم.
او ادامه می دهد: کمتر در رسانه ملی دیده ایم که نکات مفید برای سلامت جسم را به عنوان زیرنویس در برنامه هایشان استفاده کنند و اطلاعات مفیدی در خصوص چگونگی تغذیه یا نکات ورزشی به مخاطب ارائه شود و بیشتر تاکید بر مسائل سیاسی است.
خامنه نیز مشکلات اقتصادی را بر فراگیری غم در جامعه موثر می داند و می گوید: زمانی که فرد به درآمد خود، مهد کودک فرزندش، جابجایی خانه و...می اندیشد می تواند خوشحال باشد یا نه؟
تغییر روابط اجتماعی نیز بر این غم تاثیر دارد. در سالیان گذشته مردم کمتر نگران بودند از دوستانشان کلک بخورند یا به اصطلاح زیرآبشان خورده شود و ... این نگرانی ها نیز بر کاهش شادی تاثیر دارد.
به گفته کارشناسان حوزه اجتماعی، دو گروه می توانند در افزایش نشاط در جامعه موثر باشند؛ نخست مسئولان که با برنامه ریزی و استفاده از امکانات محیطی و رسانه ای، فرهنگ شادی را گسترش دهند و دیگری خود مردم که با انتخاب سرگرمی های مفید مانند کوهنوردی، ورزش و... در شادتر شدن خود کمک کنند.
تاثیر اختلاف طبقاتی در تولید غم
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه هم معتقد است: فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه زیاد است و به قول ژان پل سارتر فقر جای شادی را می گیرد. هرچند مستقیما نمی توان همه چیز را به اقتصاد مربوط دانست. مشکلات اقتصادی ما در کنار سایر مسائل موجود است که سبب می شود تا انسان های شادی نباشیم. در جامعه شهری ما حتی افراد ثروتمند ما هم احساس شادی عمیق نمی کنند. بنابراین مسائل ریشه ای و مهم تر از اقتصاد نیز وجود دارد.
شاید سخت باشد تصور این که پشت ترافیک معطل مانده ای و در حال از دست دادن یک قرار کاری هستی اما لبخند بزنی. سخت است پول نداشته باشی و به جیب های خالی ات بخندی. شاید کمتر بهانه ای برای خنده وجود داشته باشد اما برای سالم ماندن باید خندید. پس به غم هایمان بخندیم.