تقلیل آرمانهای انقلاب اسلامی درحوزه خارجی مبنی برحمایت وتقویت از جنبشهای اسلامی وآزادیخواه بیانگر نگاه حداقلی درسیاست خارجی است که جمهوری اسلامی را به جمهوری ایرانی تقلیل داده واین یعنی آغاز رویکردی با رنگ وبوی لیبرالی!!!
به گزارش تیترآزاد به نقل از گلستان ما ؛ علی اصغر رضایی یکی از مخاطبین سایت مطلبی در خصوص نقد سیاستهای خارجی دولت یازدهم برای ما ارسال کرد که با هم می خوانیم :
تاریخ چه زیبا وقایع خود را مشابه سازی می کند تا مواضع افراد معلوم شود! مواضع سیاسی که خود را عاقلانه و علمی میخواندند در قبال وقایع مشابه هم باید چنین حکمهایی صادر کنند!!!
هرساله به مناسبت فتح لانه جاسوسی (سفارتخانه امریکا) داد عده ای درمی آید که چرا خلاف قواعد بین المللی رفتارکردیم! درحالیکه امام(ره) آن را انقلاب دوم نامیدند.کسی نیست ازاقایان بپرسد که حمله به سفارت ایران درعراق وافغانستان مگرخلاف نبود؟
و امروز سفیر روسیه درترکیه ترور شد آنهم توسط یک نیروی امنیتی نزدیک به اردوغان که عضو حزب وی نیز می باشد!!!
هنگامی که درفرانسه بمب گذاری شد ریاست محترم جمهوری به ثانیه نکشید که پیام تسلیت فرستاد و هنگامیکه سخنرانی علی مطهری درچهارچوب قانون لغوگردید توسط دولت تبدیل به بحران ملی شد اما اکنون از محکوم نمودن ترور و مسئول خواندن دولت ترکیه و....خبری نیست!!!
آلزایمرسیاسی یا دیاثت سیاسی؟! کدام یک !؟ کدام یک امروز برخی سیاسیون ما را به خود مبتلاکرده؟
بیشک اتخاذ موضع عزتمندانه و براساس منافع ملی راهبردی است که امروز سیاست خارجی ایران درکنار روسیه به عنوان یک حامی باید درپیش بگیرد.
روسیه دراین سالها به خصوص درقبال حوادث شام و سوریه به عنوان یک متحد درکنارما بوده و ما امروز از یک محکوم کردن دریغ میکنیم! آیازمان آن نرسیده که دوست ودشمن راخوب بشناسیم؟!
آیا زمان آن نرسیده بصیرت سیاسی ازخود نشان دهیم ودولت عثمانی ازهمسایه خود حساب ببرد؟سیاست خارجی که تا امروز همه تخم مرغ ها را در یک سبد آنهم سبد برجام (امید واهی خارجی)گذاشته وحال می بیند که رقیب تخم هاراشکسته وسبد را برده آیا نباید به خود بیاید وعینک خوشبینی مفرط را کنار زند؟
درپیش گرفتن سیاست منفعلانه درباب مواضع خصمانه ترکیه نسبت به هم پیمانهای استراتژیک جمهوری اسلامی اعم ازدخالت نظامی درامور کشورهای همسایه چون عراق و سوریه تا مسایل اتفاق افتاده در باب روسیه چه پیامی را به غرب مخابره میکند وقتی که کاربرجام به فرجام رسیده.آیا دولتمردان بعداز انرژی اتمی قاسم سلیمانیها راهم معامله میکنند واز بازی دو سرباخت برمیگردند؟!
ویا با ورود برجام گونه درقبال سوریه موجبات تغییرمواضع روسیه را فراهم می آورند!؟ کیش یا مات !؟
آیا شکاف بین دیپلماسی ایرانی وسیاست نظامی واستراتژی نظامی گری ایران به قربانی شدن سردارها یا قربانی و بردار رفتن آرمانگرایی سیاست خارجی ما میشود؟
بیشک تجدید نظر درسیاست خارجی و فاصله گرفتن از نگاه بازرگانی مسئله ای است که میتواند ما را در تبعات حاصل از برجام کمک کند.
پیروزی در حلب پس از چند سال دربرابر دولتهای عربی وعبری وغربی که تروریستهارا حمایت همه جانبه می کردند ثابت کرد که باید به تعبیر شهید آوینی روی به مبارزه آورد!!!
استفاده از یک استراتژی به عنوان فرمول برای تمام معادلات آنهم یک فرمول سوخته ما را با این فرضیه مواجه میکند که به تعبیر رهبری نفوذ در ارکان تصمیم سازی وتصمیم گیری رخ داده وخطر استحاله از درون درپیش است!
بسته شدن درسفارتخانه های ایران درترکیه وتحصن حامیان تروریستها دربرابر درب ورودی سفارت ایران و عدم واکنش توسط وزارت خارجه چه پیامی را مخابره میکند؟آیا وزیرخارجه ایران بازهم به مانند حوادث رقت انگیز مربوط به شهادت بیش از۵۰۰۰ازحجاج که حدود ۵۰۰نقرایرانی بودند دچار آلزایمر سیاسی شده و یا باید رگه های دیاثت سیاسی را دراین موضوع دید؟! بودن یانبودن مسئله ای نیست٬مسئله این است : دیاثت یا آلزایمرسیاسی؟!
اگر ایران را ام القرای جهان اسلام بدانیم وانقلاب اسلامی راعامل بیداری اسلامی پس چرا وزارت خارجه جمهوری اسلامی نسبت به شهادت شیخ نمر درعربستان٬طحاحه درمصر٬زکزاکی درنیجریه٬شیخ قاسم دربحرین٬مسلمانان روهینگا وده ها مورد دیگر سکوت اختیارکرده و سیاست بازرگانی درحوزه خارجی را اعمال میکند؟!
آلزایمرسیاسی زمانی رخ میدهد که نسبت به همه چیز باشد نه موارد خاص درغیراین صورت این واکنش را باید مصداق بارز دیاثت سیاسی دانست.
تقلیل آرمانهای انقلاب اسلامی درحوزه خارجی مبنی برحمایت وتقویت از جنبشهای اسلامی وآزادیخواه بیانگر نگاه حداقلی درسیاست خارجی است که جمهوری اسلامی را به جمهوری ایرانی تقلیل داده واین یعنی آغاز رویکردی با رنگ وبوی لیبرالی!!!
امیدواریم این فرضیات اشتباه باشد وتنها شاهد اشتباهات غیرعامدانه باشیم نه راهبرد برنامه ریزی شده که درطولانی مدت درصدد سکولاریزه کردن نظام باشد.امیدواریم اما تنها با امیدواربودن مشکلات حل نمیشوند ونمیتوان به نادیده گرفتن مسایل مهم اینچنینی پرداخت....
وقتی مسلمانان دراقصی نقاط دنیا سلاخی میشوند و انگ تروریست می خورند ورهبران شیعی درکشورهای اسلامی با فشارعربستان به بند کشیده و یا شهید میشوند ودولتمردان ما درمسافرت فرنگ هستند ومدام لبخند میزنندکه انگار آب از آب تکان نخورده وتنها اگر منافع خودشان در خطر بیفتد واکنش نشان میدهند آیا این چیزی جز دیپلماسی قجری است؟!
شاهان قاجار درفرنگ میگشتند و مردمشان توسط دولت انگلیس در قحطی و دچاربیماری وبا....آری! دیپلماسی قجری دیپلماسی لبخند وذلت است!!!!
انتهای پیام /