مهدی کروبی در نامه اش به هاشمی نوشته بود :آيا در جريان هستيد، كه بر اساس اخبار موجود، جرم اصلي همسر شهيد رجايي كه منجر به رد صلاحيت او شد، ادعاي اهانت به جنابعالي و خانواده محترمتان بود؟

به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما ؛ اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس جمهور اسبق کشورمان روز یکشنبه 19 دیماه در سن 82 سالگی بعد از عمری زحمت و مجاهدت در راه کشور درگذشت .

بعد از رحلت این روحانی مطرح کشور ، برخی گروهها سعی کردند با توجه به مواضع چند ساله اخیر هاشمی بین او و اصل نظام اختلاف بیندازند . جلبک های سبز و تفاله های باقیمانده فتنه 88 مهمترین گروهی بودند که ادعا می کردند همراه و یاور اصلی هاشمی هستند .

از همان شب رحلت هاشمی عده ای از طرفداران جنبش سبز به خانه کروبی و موسوی رفته و شعار "موسوی و کروبی تسلیت" سر دادند . این عده در روز تشییع جنازه نیز این شعار را تکرار کردند . اما جوانان امروز آیا می دانند همین آقای کروبی در سال 84 و قبل از آن ، نظرش در مورد آقای هاشمی چه بود ؟

امثال کروبی زمانی که پای قدرت و کرسی در میان بود بدترین تهمت ها و توهین ها را به هاشمی رفسنجانی نثار می کردند اما خیلی جالبه که در روزهای گذشته جلبک های سبز حوض کثیف فتنه به کروبی تسلیت می گویند .

حدود یک ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری نهم، مهدی کروبی، نامه ای انتقاد آمیز به هاشمی نوشت که گویای بخشی از اختلافات هاشمی با گفتمانی است که اکنون هم او پرچمدار آن شده است و این خود گواهی روشن برای ضعف جبهه اصلاحات چه در زایش نخبگانی و چه در ضعف گفتمانی است:

"اينجانب مايل بودم من و شما به عنوان كساني كه بيش از ساير كانديداهاي اين دوره، در تحولات سالهاي اخير، از ناكاميها و موفقيتهاي به وجود آمده، نقش داشته‌ايم، براي ايجاد فضايي منطقي و كمك به انتخاب مردم تلاش كنيم. در اين راستا تصور مي‌كردم بهترين راه براي رسيدن به اين هدف، نگاهي منصفانه به گذشته و ارائه همكاري‌هايي سازنده براي آينده است.

بر همين اساس اميدوار بودم برخي ادعاهاي غير منطقي كه توسط بعضي دوستان مدعي حمايت از شما مطرح مي‌شود، از جمله عباراتي كه القا كننده ضعف همه كانديداها به جز جنابعالي است، توسط خود حضرت‌عالي جبران خواهد شد،اما به نظر حقير آنچه در بيانيه انتخاباتي جنابعالي اعلام گرديد، نه تنها در راستاي همان ادعاهايي بود كه توسط دوستان جنابعالي مطرح مي‌شد بلكه مكمل فرمايشات قبلي خود شما بود كه از چند ماه قبل به عنوان شرط كانديداتوري خود اعلام مي‌نموديد. (عدم وجود كانديداي توانمند و مقبول!)

صميمانه عرض مي‌كنم اگر تلفيق مجموعه اظهارات ماههاي اخير جنابعالي، اظهار نظر دوستان شما و بيانيه اخير، القاكننده ضعف همه كانديداها و انحصار همه راههاي نجات كشور در وجود حضرتعالي نبود، قطعا پاسخگويي را به پس از برگزاري انتخابات موكول مي‌كردم.

اما گمان مي‌كنم امروز مهمترين گام براي انتخاب دقيق مردم آن است كه نقش هريك از كانديداهاي مطرح فعلي در شكست‌ها و پيروزي‌هاي سالهاي اخير كه بيانگر ميزان موفقيت‌هاي آتي آنان نيز خواهد بود مشخص شود.

در بخشي از بيانيه مفصل جنابعالي با اشاره به ترديد‌هايي كه براي كانديداتوري داشته‌ايد، آمده است:

«نمي‌خواستم گمان شود كه نظام جمهوري اسلامي، توان زايش نخبگان و مديران تازه را ندارد ...» و آنگاه به مواردي از نگراني‌ها از جمله گسترش تنش‌ها، بروز گرايش‌هاي افراطي، شكل‌گيري فضاي سرد، تهديد مباني توسعه، اشاره شده كه به تعبير خود شما جنابعالي را به اين نتيجه رسانده كه «بنا به ضرورت آمادگي خود را براي ورود به عرصه اجرايي اعلام كنيد».

اين جملات گوياي آن است كه ظاهرا جنابعالي به اين نتيجه رسيده‌ايد كه تنها فرد قادر به رفع آن نگراني‌ها، خود حضرتعالي هستيد. در حالي كه معتقدم بذر بسياري از همين نگراني‌ها در دولت جنابعالي كاشته شد و اكنون چيزي را درو مي‌كنيم كه خود حضرتعالي سالها شاهد كاشته شدن و روييدن آن بوديد و متأسفانه در برابر آن سكوت يا رفتار تأييدآميز داشتيد.

"جناب آقاي رفسنجاني" شما از گسترش تنش‌هايي سخن گفته‌ايد كه به طرد و انزواي نيروهاي گرانقدر انقلاب منجر مي‌شود.

آيا راستي گمان مي‌كنيد اين موضوع دقيقا از روزي آغاز شد كه مردم با راي قاطع خود، كه نشان‌دهنده ديدگاه ملت نسبت به برخي اتفاقات گذشته بود اداره كشور را به شخصيت ديگري سپردند؟

من معتقدم بلندترين گام در زمينه حذف و طرد نيروها دقيقا در زماني برداشته شد كه شوراي نگهبان در آستانه انتخابات مجلس چهارم،تعداد زيادي از اصيل‌ترين نيروهاي انقلاب و خدمتگذاران مردم را به بهانه‌هاي واهي رد صلاحيت كرد.

آيا جناب‌عالي به خاطر نداريد كه تعداد زيادي از اين نيروها به استناد گزارشات غير واقعي وزارت اطلاعات تحت مديريت شما، رد صلاحيت شدند؟ آيا در جريان هستيد، كه بر اساس اخبار موجود، جرم اصلي همسر شهيد رجايي كه منجر به رد صلاحيت او شد، ادعاي اهانت به جنابعالي و خانواده محترمتان بود؟

البته قبل از آن و بخصوص از نخستين روزهاي انتخاب شما به عنوان رييس جمهور نيز مقدمات حذف و طرد نيروها ايجاد شده بود كه اينجانب در اكثر آن موارد شخصا موضوع را به شما منتقل و خواستار همكاري شما براي جلوگيري از آنها شدم.

جنابعالي امروز به صورت علني يكي از دلايل بازگشت خود به صحنه را نگراني از طرد نيروهاي گرانقدر انقلاب اعلام مي‌كنيد.

قاعدتا براي مردم جالب خواهد بود كه بدانند شما در برابر رد صلاحيت نيروهاي خدمتگذار به كشور و ساير تلاش‌هاي علني براي حذف نيروهاي انقلاب، كدام موضع‌گيري علني را انجام داديد؟ آيا جنابعالي قبول داريد كه در بعضي موارد رفتار خود شما مويد روشهاي حذف و طرد بود؟

مثلا شما نه تنها در برابر استيضاح كاملا سياسي آقاي مهندس بهزاد نبوي موضع‌گيري نكرديد، بلكه بر خلاف رويه معمول قبل و بعد از آن استيضاح، حتي حاضر به اداره جلسه استيضاح نشديد و پس از آن نيز علاوه بر سكوت در برابر رد صلاحيت آقاي نبوي درسالهاي 68 و 71، حتي نامه سرگشاده ايشان كه در اعتراض به رد صلاحيت خود خطابه به شما نوشته بود را بدون پاسخ گذاشتيد و لابد به ياد مي‌آوريد كه كسي كه برابر رد صلاحيت ايشان و برخي افراد ديگر تا حد تهديد به كناره‌گيري از انتخابات ايستادگي كرد اينجانب بودم كه به همراه ساير اعضاي مجمع روحانيون مبارز در برابر آن روند ايستادگي كرديم.

البته اينجانب اين كار و دفاع از ساير كساني كه صلاحيت آنها به ناحق رد شده بود را نه روندي كاسب‌كارانه بلكه به عنوان وظيفه‌اي ملي و انقلابي تلقي كرده‌ام و اكنون هم از اينكه دوستاني مانند آقاي نبوي پاداش اينجانب را مي‌دهند، دلخور نيستم.

جناب آقاي رفسنجاني شما حق داشتيد به خاطر اختلاف سليقه، در كابينه اول خود وزير كشور دولت قبل از شما، كه امام از او به عنوان فردي هوشمند نام برده بود و داراي سوابق انقلابي بود، را با نيروي ارزشمند ديگري جايگزين كنيد.

اما آيا سكوت در برابر برخوردهاي نامناسب با ايشان و از جمله ممنوع‌الخروج ساختن وي و بازگرداندن او از فرودگاه به بهانه فعاليت‌هاي مطبوعاتي را نيز كاري پسنديده مي‌دانستيد؟

بنده يقين دارم اگر شما - كه آن روز بحمدالله قدرت كافي نيز داشتيد - در برابر ممنوع‌الخروج ساختن دو تن از نيروهاي با سابقه انقلاب كه رياست دو كميسيون مهم مجلس سوم را به عهده داشتند، آن هم تنها به بهانه اتهامات مطبوعاتي - سكوت نمي‌كرديد، امروز لازم نبود كه اينگونه در مورد طرد نيروها اظهار نگراني كنيد.

حضرت آقاي هاشمي من هم همانند شما نگران تضعيف ارزشها و كاهش شان و منزلت فردي آحاد مردم هستم، اما آيا در دين مبين اسلام، ارزش بالاتر از آبروي مردم وجود دارد؟

قطعا قبول داريم كه آبروي افراد حتي از خون آنان محترم‌تر است، پس جنابعالي با چه معياري انتخابات مجلس چهارم كه در آن بعضي از وزراي فعلي، همسر شهيد رجايي، همسر شهيد باكري و صدها نيروي رزمنده، ايثارگر و مخلص، كه برخي از آنها 12 سال نماينده مجلس بودند - رد صلاحيت شدند را بسيار بسيار خوب و بسيار موفق دانستيد؟

آيا اين تعبير جنابعالي صحه گذاردن بر آغاز روند طرد نيروها نبود؟ آيا اقدامات تخريبي صدا و سيماي تحت مديريت اخوي مكرم جنابعالي، برادر عزيز، آقاي مهندس محمد هاشمي، عليه يكي از جناح‌هاي سياسي در جريان انتخابات بي‌سابقه مجلس چهارم، هيچ سهمي در حذف و طرد نيروها نداشت؟

جناب‌عالي پس از برگزاري انتخابات بي‌سابقه مجلس چهارم كه نخستين تجربه حذف گسترده نيروهاي انقلاب تحت عنوان غير قانوني نظارت استصوابي بود، با لبخندي رضايت‌آميز روند برگزاري آن انتخابات را بسيار بسيار خوب دانستيد.

البته اين خنده و ابراز رضايت، دولت مستعجل بود و يك سال بعد از آن در جلسه‌ تحليف دومين دوره رياست جمهوري جنابعالي، به بغضي تاثرانگيز تبديل شد.

دوست خوبم به‌رغم آن‌كه جنابعالي نيز ثمره‌ سكوت توام با رضايت خويش در برابر رد صلاحيت‌هاي غيرقانوني را لمس كرديد، اما مردم فهيم ايران در انتخابات بعد از آن يعني دوره‌ پنجم، ششم و از همه مهمتر دوره‌ هفتم مجلس، هيچ‌گاه شاهد اظهارنظر يا برخورد جنابعالي با روند حذف و طرد نيروها به بهانه‌ اعمال نظارت استصوابي نبودند.

دوست و همراه خوبم شما با اظهار نگراني نسبت به فرسايش توان نخبگان، نشان داديد كه بي‌توجهي به نخبگان را سمي مهلك براي كشور مي‌دانيد اما براي آن‌كه مردم بدانند شما از روز نخست حفظ حرمت نخبگان را لازم مي‌شمرديد، خوب است علت سكوت خود در برابر حملات وحشيانه به تريبون سخنراني برخي از نخبگان در دانشگاه اصفهان و ساير مراكز علمي و حتي بي‌پاسخ گذاشتن تظلم‌خواهي آنها را مطرح كنيد.

آيا جرم آن افراد جز اين بود كه با من و شما اختلاف نظر داشتند؟ مردم به خوبي به ميزان قدرت شما و وزارت اطلاعات تحت مديريت شما آگاهي دارند و مي‌دانند در زمان مسووليت جنابعالي، نيروي انتظامي در هماهنگي كامل با وزارت كشور بود.

پس هركس حق دارد از عدم شناسايي و مجازات عوامل حمله به نخبگان و ايجاد جو ناامني براي آنها و نيز سكوت جنابعالي در برابر اين اقدامات فرهنگ‌سوز كه حتي تا مرحله‌ حمله به سينماها نيز پيش رفت تعجب كند و نگران تكرار آنها در دولت بعدي نيز باشد.

جناب آقاي هاشمي خوشحالم كه بر توسعه و استقرار امنيت براي تداوم توسعه‌ اقتصادي سخن گفته‌ايد و اين تاكيد را طليعه نيكو براي ايجاد اطمينان در فعالان اقتصادي مي‌دانم.

اما توصيه مي‌كنم براي آن‌كه جديت جناب‌عالي در اين موضوع به خوبي آشكار شود، به سوالات موجود در مورد ورود وزارت اطلاعات به فعاليت‌هاي اقتصادي و شائبه‌هايي كه درباره برخورد امنيتي عده‌اي از فعالان اقتصادي آن تشكيلات با رقباي اقتصادي خود وجود دارد، پاسخ دهيد.

قاعدتا جناب‌عالي استحضار داريد كه يكي از گام‌هاي مهم دولت آقاي خاتمي، تعطيلی فعاليت‌هاي اقتصادي وزارت اطلاعات بود.

اظهارنظر صريح جناب‌عالي در اين خصوص، هرگونه نگراني درباره‌ ورود مجدد تشكيلات امنيتي كشور به فعاليت‌هاي اقتصادي را مرتفع خواهد ساخت.

برادر عزيزم از شما كه جواني خود را در راه مبارزه با استبداد صرف كرده‌ايد، توقعي جز اين نبود كه از محدود شدن آزادي‌هاي اساسي آحاد مردم ابراز نگراني كنيد.

اما لابد به خاطر داريد كه چگونه در سال‌هاي ابتدايي دهه‌ هفتاد، حتي آزادي‌هاي اوليه‌ جوانان توسط عده‌اي خودسر در خيابان‌هاي پايتخت سلب مي‌شد اما هيچگاه عكس‌العملي جدي توسط جنابعالي مشاهده نشد.

خاطره‌ گرفتاري‌هايي كه در سال‌هاي 69 تا 72 براي عده‌اي از فعالان سياسي به خاطر انتقاد از دولت به وجود آمد نيز هنوز از اذهان پاك نشده است و اكنون تنها راه اطمينان به آينده آن است كه شما به صراحت نسبت به آن مسايل موضع‌گيري كنيد.

چرا كه برخي اتفاقات اخير از جمله نفوذي دانستن كساني كه در روز كارگر تعدادي شعار عليه بعضي مسوولان مطرح كردند اين نگراني را ايجاد مي‌كند كه در آينده نيز مانند گذشته، انتقاد از دولت و رييس آن تا حد مخالفت با پيامبر (ص) قبح شمرده شود.

جناب آقاي هاشمي شما با هوشمندي از تنش‌زدايي در عرصه‌ بين‌المللي و جلب اعتماد ساير كشورها سخن گفته‌ايد و بر لزوم تبديل تهديدها به فرصت تاكيد كرده‌ايد.

اما با شجاعت و انصافي كه از شما سراغ دارم انتظار داشتم كه با صراحت اعلام كنيد كه در آستانه‌ تحويل دولت از سوي جنابعالي، حتي يك كشور اروپايي داراي سفير در ايران نبود.

اينجانب هميشه زياده‌خواهي‌هاي ساير كشورها نسبت به كشور عزيزمان ايران را محكوم كرده‌ام اما جنابعالي به خوبي مي‌دانيد پس از واقعه عظيم دوم خرداد و قدرت‌نمايي ملت بزرگ ايران، فرصت‌هاي طلايي در عرصه‌ بين‌الملل ايجاد شد كه بحمدالله دستاوردهايي براي ملت و كشور نيز به دنبال داشت و قطعا در سال‌هاي آينده مردم به خوبي به ثمرات آن پي خواهند برد، اما متاسفانه بعضي حركات نسنجيده در داخل حكومت و بعضي خصومت‌ورزي‌هاي جناح مقابل اصلاح‌طلبان و متاسفانه برخي فرصت‌سوزي‌هاي ناشي از اقدامات نسنجيده توسط برخي اصلاح‌طلبان، آن فرصت‌ها را يكي پس از ديگري سلب و برخي از آنها را به تهديد تبديل كرد.

اين‌جانب انتظار داشتم شما در تحليلي منصفانه، از نقش ارزنده دولت فعلي در از بين بردن خصومت‌ها و ايجاد فرصت‌ها ياد مي‌كرديد و آن‌گاه به عوامل از بين رفتن برخي از اين فرصت‌ها نيز اشاره مي‌كرديد.

در آن صورت مردم ما مطمئن مي‌شدند كه در دولت آينده، باز هم شاهد كاهش ارتباط با ساير كشورها و يا طرح تهديدها بزرگ عليه كشورمان نخواهيم بود.

جناب آقاي رفسنجاني اينجانب باز هم تاكيد مي‌كنم كه به هيچ وجه تمايل نداشتم فضاي انتخابات را با طرح چنين مسايلي تحت تاثير قرار دهم، بلكه معتقد بودم كه بايستي با استقبال از كانديداتوري تمام كساني كه خود را لايق خدمت به مردم مي‌دانند، ميدان انتخاب را گسترش دهيم.

بر همين اساس هم در طول چند ماه گذشته همواره از ورود همه كانديداها به‌ويژه جناب‌عالي استقبال كرده‌ام، اما با توجه به شائبه‌هايي كه برخي اظهارنظرهاي سابق بيانيه‌ اخير جناب‌عالي ايجاد كرد، لازم ديدم با ذكر چند نمونه و مثال، غبارهاي ايجاد شده پيرامون شخصيت و توانمندي همه‌ كانديداها جز جنابعالي را برطرف و شمه‌اي از مسايل سابق و گوشه‌اي از ريشه‌ نگراني‌هاي حضرت‌عالي را بازگو كنيم.

جنابعالي به خوبي مي‌دانيد علاوه بر مسايل فوق كه تماما در رسانه‌ها و مطبوعات سال‌هاي گذشته بازتاب داشت، نكات ناگفته‌اي نيز وجود دارد كه اگر قرار بر تداوم روش‌هاي سابق و تحقير ساير كانديداها و گروه‌هاي سياسي باشد، چاره‌اي جز طرح آنها وجود نخواهد داشت، اما اينجانب اميدوارم همه‌ كانديداها با خودداري از تحقير ساير كانديداها در جهت تشويق مردم به توجه نسبت به برنامه‌ها گام بردارند.

در آن صورت هرچه مورد پذيرش مردم قرار گيرد، براي همه محترم و قابل قبول خواهد بود. ضمن آن‌كه اين روش، حضور گسترده‌تر مردم در انتخابات را نيز به دنبال خواهد داشت.

انتهای پیام /

قای هاشمی چه بود ؟
امثال کروبی زمانی که پای قدرت و کرسی در میان بود بدترین تهمت ها و توهین ها را به هاشمی رفسنجانی نثار می کردند اما خیلی جالبه که در روزهای گذشته جلبک های سبز حوض کثیف فتنه به کروبی تسلیت می گویند .
حدود یک ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری نهم، مهدی کروبی، نامه ای انتقاد آمیز به هاشمی نوشت که گویای بخشی از اختلافات هاشمی با گفتمانی است که اکنون هم او پرچمدار آن شده است و این خود گواهی روشن برای ضعف جبهه اصلاحات چه در زایش نخبگانی و چه در ضعف گفتمانی است:
"اينجانب مايل بودم من و شما به عنوان كساني كه بيش از ساير كانديداهاي اين دوره، در تحولات سالهاي اخير، از ناكاميها و موفقيتهاي به وجود آمده، نقش داشته‌ايم، براي ايجاد فضايي منطقي و كمك به انتخاب مردم تلاش كنيم. در اين راستا تصور مي‌كردم بهترين راه براي رسيدن به اين هدف، نگاهي منصفانه به گذشته و ارائه همكاري‌هايي سازنده براي آينده است.
بر همين اساس اميدوار بودم برخي ادعاهاي غير منطقي كه توسط بعضي دوستان مدعي حمايت از شما مطرح مي‌شود، از جمله عباراتي كه القا كننده ضعف همه كانديداها به جز جنابعالي است، توسط خود حضرت‌عالي جبران خواهد شد،اما به نظر حقير آنچه در بيانيه انتخاباتي جنابعالي اعلام گرديد، نه تنها در راستاي همان ادعاهايي بود كه توسط دوستان جنابعالي مطرح مي‌شد بلكه مكمل فرمايشات قبلي خود شما بود كه از چند ماه قبل به عنوان شرط كانديداتوري خود اعلام مي‌نموديد. (عدم وجود كانديداي توانمند و مقبول!)
صميمانه عرض مي‌كنم اگر تلفيق مجموعه اظهارات ماههاي اخير جنابعالي، اظهار نظر دوستان شما و بيانيه اخير، القاكننده ضعف همه كانديداها و انحصار همه راههاي نجات كشور در وجود حضرتعالي نبود، قطعا پاسخگويي را به پس از برگزاري انتخابات موكول مي‌كردم.
اما گمان مي‌كنم امروز مهمترين گام براي انتخاب دقيق مردم آن است كه نقش هريك از كانديداهاي مطرح فعلي در شكست‌ها و پيروزي‌هاي سالهاي اخير كه بيانگر ميزان موفقيت‌هاي آتي آنان نيز خواهد بود مشخص شود.
در بخشي از بيانيه مفصل جنابعالي با اشاره به ترديد‌هايي كه براي كانديداتوري داشته‌ايد، آمده است:
«نمي‌خواستم گمان شود كه نظام جمهوري اسلامي، توان زايش نخبگان و مديران تازه را ندارد ...» و آنگاه به مواردي از نگراني‌ها از جمله گسترش تنش‌ها، بروز گرايش‌هاي افراطي، شكل‌گيري فضاي سرد، تهديد مباني توسعه، اشاره شده كه به تعبير خود شما جنابعالي را به اين نتيجه رسانده كه «بنا به ضرورت آمادگي خود را براي ورود به عرصه اجرايي اعلام كنيد».
اين جملات گوياي آن است كه ظاهرا جنابعالي به اين نتيجه رسيده‌ايد كه تنها فرد قادر به رفع آن نگراني‌ها، خود حضرتعالي هستيد. در حالي كه معتقدم بذر بسياري از همين نگراني‌ها در دولت جنابعالي كاشته شد و اكنون چيزي را درو مي‌كنيم كه خود حضرتعالي سالها شاهد كاشته شدن و روييدن آن بوديد و متأسفانه در برابر آن سكوت يا رفتار تأييدآميز داشتيد.
"جناب آقاي رفسنجاني" شما از گسترش تنش‌هايي سخن گفته‌ايد كه به طرد و انزواي نيروهاي گرانقدر انقلاب منجر مي‌شود.
آيا راستي گمان مي‌كنيد اين موضوع دقيقا از روزي آغاز شد كه مردم با راي قاطع خود، كه نشان‌دهنده ديدگاه ملت نسبت به برخي اتفاقات گذشته بود اداره كشور را به شخصيت ديگري سپردند؟
من معتقدم بلندترين گام در زمينه حذف و طرد نيروها دقيقا در زماني برداشته شد كه شوراي نگهبان در آستانه انتخابات مجلس چهارم،تعداد زيادي از اصيل‌ترين نيروهاي انقلاب و خدمتگذاران مردم را به بهانه‌هاي واهي رد صلاحيت كرد.
آيا جناب‌عالي به خاطر نداريد كه تعداد زيادي از اين نيروها به استناد گزارشات غير واقعي وزارت اطلاعات تحت مديريت شما، رد صلاحيت شدند؟ آيا در جريان هستيد، كه بر اساس اخبار موجود، جرم اصلي همسر شهيد رجايي كه منجر به رد صلاحيت او شد، ادعاي اهانت به جنابعالي و خانواده محترمتان بود؟
البته قبل از آن و بخصوص از نخستين روزهاي انتخاب شما به عنوان رييس جمهور نيز مقدمات حذف و طرد نيروها ايجاد شده بود كه اينجانب در اكثر آن موارد شخصا موضوع را به شما منتقل و خواستار همكاري شما براي جلوگيري از آنها شدم.
جنابعالي امروز به صورت علني يكي از دلايل بازگشت خود به صحنه را نگراني از طرد نيروهاي گرانقدر انقلاب اعلام مي‌كنيد.
قاعدتا براي مردم جالب خواهد بود كه بدانند شما در برابر رد صلاحيت نيروهاي خدمتگذار به كشور و ساير تلاش‌هاي علني براي حذف نيروهاي انقلاب، كدام موضع‌گيري علني را انجام داديد؟ آيا جنابعالي قبول داريد كه در بعضي موارد رفتار خود شما مويد روشهاي حذف و طرد بود؟
مثلا شما نه تنها در برابر استيضاح كاملا سياسي آقاي مهندس بهزاد نبوي موضع‌گيري نكرديد، بلكه بر خلاف رويه معمول قبل و بعد از آن استيضاح، حتي حاضر به اداره جلسه استيضاح نشديد و پس از آن نيز علاوه بر سكوت در برابر رد صلاحيت آقاي نبوي درسالهاي 68 و 71، حتي نامه سرگشاده ايشان كه در اعتراض به رد صلاحيت خود خطابه به شما نوشته بود را بدون پاسخ گذاشتيد و لابد به ياد مي‌آوريد كه كسي كه برابر رد صلاحيت ايشان و برخي افراد ديگر تا حد تهديد به كناره‌گيري از انتخابات ايستادگي كرد اينجانب بودم كه به همراه ساير اعضاي مجمع روحانيون مبارز در برابر آن روند ايستادگي كرديم.
البته اينجانب اين كار و دفاع از ساير كساني كه صلاحيت آنها به ناحق رد شده بود را نه روندي كاسب‌كارانه بلكه به عنوان وظيفه‌اي ملي و انقلابي تلقي كرده‌ام و اكنون هم از اينكه دوستاني مانند آقاي نبوي پاداش اينجانب را مي‌دهند، دلخور نيستم.
جناب آقاي رفسنجاني شما حق داشتيد به خاطر اختلاف سليقه، در كابينه اول خود وزير كشور دولت قبل از شما، كه امام از او به عنوان فردي هوشمند نام برده بود و داراي سوابق انقلابي بود، را با نيروي ارزشمند ديگري جايگزين كنيد.
اما آيا سكوت در برابر برخوردهاي نامناسب با ايشان و از جمله ممنوع‌الخروج ساختن وي و بازگرداندن او از فرودگاه به بهانه فعاليت‌هاي مطبوعاتي را نيز كاري پسنديده مي‌دانستيد؟
بنده يقين دارم اگر شما - كه آن روز بحمدالله قدرت كافي نيز داشتيد - در برابر ممنوع‌الخروج ساختن دو تن از نيروهاي با سابقه انقلاب كه رياست دو كميسيون مهم مجلس سوم را به عهده داشتند، آن هم تنها به بهانه اتهامات مطبوعاتي - سكوت نمي‌كرديد، امروز لازم نبود كه اينگونه در مورد طرد نيروها اظهار نگراني كنيد.
حضرت آقاي هاشمي من هم همانند شما نگران تضعيف ارزشها و كاهش شان و منزلت فردي آحاد مردم هستم، اما آيا در دين مبين اسلام، ارزش بالاتر از آبروي مردم وجود دارد؟
قطعا قبول داريم كه آبروي افراد حتي از خون آنان محترم‌تر است، پس جنابعالي با چه معياري انتخابات مجلس چهارم كه در آن بعضي از وزراي فعلي، همسر شهيد رجايي، همسر شهيد باكري و صدها نيروي رزمنده، ايثارگر و مخلص، كه برخي از آنها 12 سال نماينده مجلس بودند - رد صلاحيت شدند را بسيار بسيار خوب و بسيار موفق دانستيد؟
آيا اين تعبير جنابعالي صحه گذاردن بر آغاز روند طرد نيروها نبود؟ آيا اقدامات تخريبي صدا و سيماي تحت مديريت اخوي مكرم جنابعالي، برادر عزيز، آقاي مهندس محمد هاشمي، عليه يكي از جناح‌هاي سياسي در جريان انتخابات بي‌سابقه مجلس چهارم، هيچ سهمي در حذف و طرد نيروها نداشت؟
جناب‌عالي پس از برگزاري انتخابات بي‌سابقه مجلس چهارم كه نخستين تجربه حذف گسترده نيروهاي انقلاب تحت عنوان غير قانوني نظارت استصوابي بود، با لبخندي رضايت‌آميز روند برگزاري آن انتخابات را بسيار بسيار خوب دانستيد.
البته اين خنده و ابراز رضايت، دولت مستعجل بود و يك سال بعد از آن در جلسه‌ تحليف دومين دوره رياست جمهوري جنابعالي، به بغضي تاثرانگيز تبديل شد.
دوست خوبم به‌رغم آن‌كه جنابعالي نيز ثمره‌ سكوت توام با رضايت خويش در برابر رد صلاحيت‌هاي غيرقانوني را لمس كرديد، اما مردم فهيم ايران در انتخابات بعد از آن يعني دوره‌ پنجم، ششم و از همه مهمتر دوره‌ هفتم مجلس، هيچ‌گاه شاهد اظهارنظر يا برخورد جنابعالي با روند حذف و طرد نيروها به بهانه‌ اعمال نظارت استصوابي نبودند.
دوست و همراه خوبم شما با اظهار نگراني نسبت به فرسايش توان نخبگان، نشان داديد كه بي‌توجهي به نخبگان را سمي مهلك براي كشور مي‌دانيد اما براي آن‌كه مردم بدانند شما از روز نخست حفظ حرمت نخبگان را لازم مي‌شمرديد، خوب است علت سكوت خود در برابر حملات وحشيانه به تريبون سخنراني برخي از نخبگان در دانشگاه اصفهان و ساير مراكز علمي و حتي بي‌پاسخ گذاشتن تظلم‌خواهي آنها را مطرح كنيد.
آيا جرم آن افراد جز اين بود كه با من و شما اختلاف نظر داشتند؟ مردم به خوبي به ميزان قدرت شما و وزارت اطلاعات تحت مديريت شما آگاهي دارند و مي‌دانند در زمان مسووليت جنابعالي، نيروي انتظامي در هماهنگي كامل با وزارت كشور بود.
پس هركس حق دارد از عدم شناسايي و مجازات عوامل حمله به نخبگان و ايجاد جو ناامني براي آنها و نيز سكوت جنابعالي در برابر اين اقدامات فرهنگ‌سوز كه حتي تا مرحله‌ حمله به سينماها نيز پيش رفت تعجب كند و نگران تكرار آنها در دولت بعدي نيز باشد.
جناب آقاي هاشمي خوشحالم كه بر توسعه و استقرار امنيت براي تداوم توسعه‌ اقتصادي سخن گفته‌ايد و اين تاكيد را طليعه نيكو براي ايجاد اطمينان در فعالان اقتصادي مي‌دانم.
اما توصيه مي‌كنم براي آن‌كه جديت جناب‌عالي در اين موضوع به خوبي آشكار شود، به سوالات موجود در مورد ورود وزارت اطلاعات به فعاليت‌هاي اقتصادي و شائبه‌هايي كه درباره برخورد امنيتي عده‌اي از فعالان اقتصادي آن تشكيلات با رقباي اقتصادي خود وجود دارد، پاسخ دهيد.
قاعدتا جناب‌عالي استحضار داريد كه يكي از گام‌هاي مهم دولت آقاي خاتمي، تعطيلی فعاليت‌هاي اقتصادي وزارت اطلاعات بود.
اظهارنظر صريح جناب‌عالي در اين خصوص، هرگونه نگراني درباره‌ ورود مجدد تشكيلات امنيتي كشور به فعاليت‌هاي اقتصادي را مرتفع خواهد ساخت.
برادر عزيزم از شما كه جواني خود را در راه مبارزه با استبداد صرف كرده‌ايد، توقعي جز اين نبود كه از محدود شدن آزادي‌هاي اساسي آحاد مردم ابراز نگراني كنيد.
اما لابد به خاطر داريد كه چگونه در سال‌هاي ابتدايي دهه‌ هفتاد، حتي آزادي‌هاي اوليه‌ جوانان توسط عده‌اي خودسر در خيابان‌هاي پايتخت سلب مي‌شد اما هيچگاه عكس‌العملي جدي توسط جنابعالي مشاهده نشد.
خاطره‌ گرفتاري‌هايي كه در سال‌هاي 69 تا 72 براي عده‌اي از فعالان سياسي به خاطر انتقاد از دولت به وجود آمد نيز هنوز از اذهان پاك نشده است و اكنون تنها راه اطمينان به آينده آن است كه شما به صراحت نسبت به آن مسايل موضع‌گيري كنيد.
چرا كه برخي اتفاقات اخير از جمله نفوذي دانستن كساني كه در روز كارگر تعدادي شعار عليه بعضي مسوولان مطرح كردند اين نگراني را ايجاد مي‌كند كه در آينده نيز مانند گذشته، انتقاد از دولت و رييس آن تا حد مخالفت با پيامبر (ص) قبح شمرده شود.
جناب آقاي هاشمي شما با هوشمندي از تنش‌زدايي در عرصه‌ بين‌المللي و جلب اعتماد ساير كشورها سخن گفته‌ايد و بر لزوم تبديل تهديدها به فرصت تاكيد كرده‌ايد.
اما با شجاعت و انصافي كه از شما سراغ دارم انتظار داشتم كه با صراحت اعلام كنيد كه در آستانه‌ تحويل دولت از سوي جنابعالي، حتي يك كشور اروپايي داراي سفير در ايران نبود.
اينجانب هميشه زياده‌خواهي‌هاي ساير كشورها نسبت به كشور عزيزمان ايران را محكوم كرده‌ام اما جنابعالي به خوبي مي‌دانيد پس از واقعه عظيم دوم خرداد و قدرت‌نمايي ملت بزرگ ايران، فرصت‌هاي طلايي در عرصه‌ بين‌الملل ايجاد شد كه بحمدالله دستاوردهايي براي ملت و كشور نيز به دنبال داشت و قطعا در سال‌هاي آينده مردم به خوبي به ثمرات آن پي خواهند برد، اما متاسفانه بعضي حركات نسنجيده در داخل حكومت و بعضي خصومت‌ورزي‌هاي جناح مقابل اصلاح‌طلبان و متاسفانه برخي فرصت‌سوزي‌هاي ناشي از اقدامات نسنجيده توسط برخي اصلاح‌طلبان، آن فرصت‌ها را يكي پس از ديگري سلب و برخي از آنها را به تهديد تبديل كرد.
اين‌جانب انتظار داشتم شما در تحليلي منصفانه، از نقش ارزنده دولت فعلي در از بين بردن خصومت‌ها و ايجاد فرصت‌ها ياد مي‌كرديد و آن‌گاه به عوامل از بين رفتن برخي از اين فرصت‌ها نيز اشاره مي‌كرديد.
در آن صورت مردم ما مطمئن مي‌شدند كه در دولت آينده، باز هم شاهد كاهش ارتباط با ساير كشورها و يا طرح تهديدها بزرگ عليه كشورمان نخواهيم بود.
جناب آقاي رفسنجاني اينجانب باز هم تاكيد مي‌كنم كه به هيچ وجه تمايل نداشتم فضاي انتخابات را با طرح چنين مسايلي تحت تاثير قرار دهم، بلكه معتقد بودم كه بايستي با استقبال از كانديداتوري تمام كساني كه خود را لايق خدمت به مردم مي‌دانند، ميدان انتخاب را گسترش دهيم.
بر همين اساس هم در طول چند ماه گذشته همواره از ورود همه كانديداها به‌ويژه جناب‌عالي استقبال كرده‌ام، اما با توجه به شائبه‌هايي كه برخي اظهارنظرهاي سابق بيانيه‌ اخير جناب‌عالي ايجاد كرد، لازم ديدم با ذكر چند نمونه و مثال، غبارهاي ايجاد شده پيرامون شخصيت و توانمندي همه‌ كانديداها جز جنابعالي را برطرف و شمه‌اي از مسايل سابق و گوشه‌اي از ريشه‌ نگراني‌هاي حضرت‌عالي را بازگو كنيم.
جنابعالي به خوبي مي‌دانيد علاوه بر مسايل فوق كه تماما در رسانه‌ها و مطبوعات سال‌هاي گذشته بازتاب داشت، نكات ناگفته‌اي نيز وجود دارد كه اگر قرار بر تداوم روش‌هاي سابق و تحقير ساير كانديداها و گروه‌هاي سياسي باشد، چاره‌اي جز طرح آنها وجود نخواهد داشت، اما اينجانب اميدوارم همه‌ كانديداها با خودداري از تحقير ساير كانديداها در جهت تشويق مردم به توجه نسبت به برنامه‌ها گام بردارند.
در آن صورت هرچه مورد پذيرش مردم قرار گيرد، براي همه محترم و قابل قبول خواهد بود. ضمن آن‌كه اين روش، حضور گسترده‌تر مردم در انتخابات را نيز به دنبال خواهد داشت.
انتهای پیام /