معاون رئیس جمهور با حضور در برنامه "دست خط" پاسخگوی سوالات مجری این برنامه در خصوص مسائلی چون قاچان، حقوق های نجومی، برجام و انتخابات ریاست جمهوری بود.
به گزارش تیتر آزاد به نقل از گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، اکبر ترکان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان مناطق آزاد مهمان این هفته برنامه "دست خط" بود. مشروح گفتگوی محمدحسین رنجبران با وی به شرح زیر است:
مهمان این هفته برنامه دست خط، چهره ای آشنا در حوزه سیاست ورزی و خدمتگزاری به مردم، کسی که سالیان سال است مویی سفید کردند در عرصۀ مناصب مختلف کشور به ویژه در عرصه های اقتصادی، از استانداری ایلام و هرمزگان در اوایل انقلاب تا وزارت دفاع، وزارت راه و الان هم مشاور رئیس جمهور و سِمت های مختلف دیگری که در برنامه قطعاً به آن اشاره خواهیم کرد؛ آدمی تاثیرگذار، صاحب نظر و صاحب سبک در مدیریت کلان کشور هستند که انشاءالله بتوانیم گفتگویی خوب و جذابی خدمت شما داشته باشیم.
این هفته در خدمت جناب مهندس «ترکان» مشاور رئیس جمهور و دبیر شورای عالی هماهنگی مناطق آزاد تجاری ایران هستیم.
مجری: معمولاً از موضوعات روز شروع می کنیم، آقای ترکان به غیر از مشاور رئیس جمهور و دبیر شورای هماهنگی مناطق تجاری، دیگر چه سِمت هایی در اختیار دارید؟
سمت دیگری ندارم و مسئولیتم همین است.
مجری: در واقع یکجا هستید. چون قبلاً دبیری شورای عالی ایرانیان کلاً جمع شد؛
ابتدای کار دولت آقای رئیس جمهور هنوز معاون اجرایی نصب نکرده بودند (جناب آقای شریعتمداری) به مدت 2 ماه اداراتی که مربوط به معاون اجرایی بود، فرمودند که من سرپرستی کنم، شورای عالی ایرانیان یکی از آنها بود، سازمان فضایی یکی از آنها بود، دبیرخانۀ غیرمتعهدها یکی از آنها بود و معاونت امور بین الملل رئیس جمهور هم یکی از آنها بود
مجری: که آنها همه زیرمجموعه آقای شریعتمداری حساب می شوند؟
بعضی از آنها منحل شدند مانند معاونت امور بین الملل، دبیرخانه رفت به وزارت خارجه، شورای عالی ایرانیان رفت وزارت خارجه، سازمان فضایی هم تعیین تکلیف شد بین وزارت ارتباطات، وزارت علوم و وزارت دفاع.
مجری: الان چند منطقه آزاد تجاری داریم و چند منطقه ویژه؟
منطقه آزاد تجاری فعال که قانون آن را تاسیس کرده است، 7 منطقه داریم، 4 منطقه در سواحل جنوبی است و یکی در ساحل دریای خزر و 2 منطقه هم در شمال غرب کشور است. منطقه ویژه روی کاغذ تصویب شده و مصوب است و به تصویب مجلس رسیده است، 64 منطقه است، ولی آن مناطقی که فعال شده است و کار میکنند 28 منطقه است.
مجری: الان تفاوت منطقه آزاد تجاری با منطقه ویژه چیست؟
مناطق آزاد 5 مزیت قانونی دارند و مناطق ویژه 3 مزیت دارد، مزیت قانونی معافیت مالی است، معافیت گمرکی است، معافیت ویزا، معافیت قانون پول و بانک است و معافیت قانون کار است، ولی مناطق ویژه معافیت از مالیات را ندارند و معافیت از ویزا را هم ندارند، 3 دیگر را دارند.
مجری: لایحهای که به مجلس داده بودید به کجا رسید؟ ظاهراً برگشت داده شد و الان مجدداً دولت دارد روی آن کار میکند.
آنها لوایح جدا جدا بودند که در مجلس قبل به مجلس تقدیم شده بود، مثلا جاسک یک لایحه بود، اردبیل یک لایحه بود، وقتی مجلس قبل تمام شد، پایان مجلس یک نامه مینویسند برای مجلس جدید به دولت که می گویند کدام از اینها را میخواهید در دستور باشد؟ بنابراین وقتی نوشتند یک نامه نوشتند، دولت هم خواست هر 7 منطقه مجدداً در دستور قرار بگیرد که الان در دستور کار مجلس محترم است.
مجری: یعنی الان برگشت داده شد همان 7 منطقه است یا بیشتر میشود؟
در واقع برگشت نشده است از دولت سوال کردند، دولت تاکید کرده است به اینکه می خواهد این لوایح مورد بررسی قرار بگیرد.
مجری: پس هنوز داخل صحن نرفته است؟
یک بار در صحن آمده در دولت قبل که یکی از آن مناطق بوده، الان هر 7 منطقه دارد با هم می آید، کمیسیون اقتصادی که بررسی کرده است، اصرار دارد محدوده های این مناطق به تصویب دولت برسد و تقدیم مجلس بشود، دولت در لایحه خودش گفته بوده محدوده را بعداً دولت تصویب می کند، حالا دولت دارد بررسی محدوده مناطق را می کند که دوباره به آن لایحه پیشنهاد جدیدش را اضافه کند.
مجری: الان یک خبری شنیده شد که این لایحه که دوباره دارد می رود برای مجلس، احتمالاً منطقه آزادش بشود 8، 9 منطقه و منطقه ویژه اش هم بشود 40 منطقه، درست است؟
در لایحه دولت قرار نیست مناطق ویژه اضافه شود ولی نمایندگان مجلس پیشنهاداتی دارند که اینها را دادند به کمیسیون اقتصاد، کمیسیون باید تصمیم بگیرد که اینها را به مجلس در صحن بدهد یا ندهد.
مجری: نظر شما و دولت چیست؟
دوستان ما معتقد هستند که ما 4 شرط لازم داریم تا یک منطقه ویژه ای موفق شود، شرط اول این است که آب باشد، شرط دوم این است که از نظر محیط زیست، این فعالیت سازگار باشد، شرط سوم این است که زیرساخت های لازم را داشته باشد، شرط چهارم این است که یک سازمان مسئول توانمند متصدی آنجا شود، اگر این 4 تا نباشد، مانند آنهایی میشود که قبلاً تصویب شده است، قانون هم دارد و روی کاغذ همه چیز درست است ولی دایر نیست؛
مجری: مثلا مانند کجا؟
این 64 منطقه که عرض کردیم، 28 منطقه دایر است و بقیه آنها از این جنس هستند.
مجری: میزان صادرات در این مناطق چقدر است و همچنین میزان واردات؟ چون یک انتقادی که وارد است، مناطق آزاد و مناطق ویژه برای این گذاشته اند که یک سکویی برای صادرات ما بشوند ولی الان دروازه ای شده اند برای واردات، این نقد را قبول دارید؟
آن چیزی که در دنیا است، همینطوری است، ولی آنکه در ایران درست شده است به منظور توسعه مناطق مرزی، اینها دایر شدند، واقعیتش اینطوری است، چون وقتی این مناطق دایر شدند زیرساختهای لازم را نداشتند؛ واردات مناطق آزاد را ابتدا بگویم، ما 3 نوع واردات به مناطق آزاد داریم، یکی مواد اولیه برای کارخانجات موجود در منطقه، در خود منطقه، دوم کالایی است که می آید در منطقه مصرف می شود، سوم کالای همراه مسافر است که کالایی است که می آید در منطقه، بازدیدکنندگان از منطقه آزاد، هر کسی می تواند طبق قانون، 80 دلار کالای همراه مسافر با خودش بیاورد، جمع کالای همراه مسافری که از 7 منطقه آزاد وارد کشور می شود، 400 میلیون دلار در سال است، جمع سه دسته واردات روی همدیگر یعنی مواد اولیه به علاوه مصرف منطقه، به اضافه کالای همراه مسافر، از سال 92 تا 94، یک میلیارد 400 میلیون دلار بوده، با 10، 20 میلیون دلار بالا و پایین در این 3 سال.
صادرات مناطق آزاد سال گذشته در جمع 7 منطقه 620 میلیون دلار کالایی داشته است که صادره از کالاهای تولید منطقه آزاد است، باز صادرات منطقه آزاد هم 4 نوع صادرات است که حالا اینها را دسته دسته میگویم، این 620 میلیون دلار، کالای تولید منطقه آزاد است یا ری اِکسپورت یعنی صادرات مجدد، مثلا فرض کنید یک کارخانه ای در منطقه آزاد کیش یا در منطقه آزاد اروند است، کالایی را به خارج صادر می کند، این می شود صادرات کالای تولیدی منطقه آزاد، یک چیزی هم است به نام صادرات مجدد، جمع اینها 620 میلیون دلار بوده، امسال برای ما هدفگذاری کردند، ستاد اقتصاد مقاومتی برای ما هدف گذاشته است، که 30 درصد ما باید رشد بدهیم، یعنی 30 درصد رشد تقریباً بشویم 810 میلیون دلار. امروز که با بچه های مناطق جلسه داشتیم ما 28 درصد این را تا الان محقق کردیم.
مجری: فکر می کردید این 30 درصد محقق شود که الان تقریباً رسیدید؟
قدم اولش آسانتر است، چون منحنی رسیدن به یک چیز مانند یک مُجانب می ماند، به بالا که می رسد آنجا دیگر سخت تر می شود؛
مجری: پس حرکت اول آسانتر است؟
بله، چون فاصله خیلی زیادتر داریم که برویم جلو، ولی باید انشاءالله این مسیر را طی کنیم. مناطق آزاد یک دسته صادرات دیگری هم دارند که در این آمار نیست، مانند صادرات کالای تولید منطقه به سرزمین اصلی، مثلا منطقه آزاد اروند، 350میلیون دلار کالایی تولید می کند که می آید به سرزمین اصلی و این در آمار صادرات ما نیست، یعنی در معیارهای امسال وضع شده، نیست، ما پیشنهاد دادیم از سال دیگر این را هم ببینیم؛ یک معیار دیگری هم داریم صادرات سرزمین اصلی از مناطق آزاد به خارج است که مثلاً در منطقه آزاد اروند، یک میلیارد و دویست میلیون دلار پارسال بوده، امسال می رسیم به حدود 1 میلیارد دلار، یک بخشی هم داریم که این اهمیت دارد مانند منطقه آزاد ماکو، یک میلیارد و 700 میلیون دلار، صادرات کالای سرزمین اصلی بوده از ماکو، چون مرز بازرگان آنجاست، مرز بازرگان مهم ترین کریدور حمل و نقل جاده ای ماست.
مجری: پس اینکه بعضاً گفته می شود مناطق آزاد یکی از علل افزایش قاچاق کالا شده است را قبول ندارید؟
نه من هیچ وقت قبول نداشتم من عرضم این است کسانی که می خواهند رَد گم کنند این را شلوغ کردند، ارقام منطقه آزاد که مشخص است! چیز مخفی ای نیست، گمرک در مبادی ورودی و خروجی ما ثبت می کند، اعدادش هم اینهاست، اگر کسی می گوید چیز دیگری است، بیاییم آمارهای گمرک ایران را نگاه کنیم.
مجری: آقای نعمت زاده یک وقتی چیزی گفته بود.
ستاد مبارزه با قاچاق برای اینکه بگوید من خیلی کارم مهم است، آن اوایل گفتند 25 میلیارد دلار قاچاق وارد کشور می شود، اصل این مبنای صحیحی ندارد، محاسباتشان مبنا ندارد، بعد گفتند نه 20 تا بوده و حالا آرام آرام می گویند 15 تا است! اینها چه کردند که کم شده است؟! این برآورد اولیه اشتباه بوده است، مگر می شود در کشور کسی وقتی می گوید25 میلیارد دلار قاچاق در کشور ماست، 25 میلیارد دلار یک شهید رجایی می خواهد، اصلاً می شود؟!
مجری: ستاد زیر نظر خود ریاست جمهوری است.
من کاری به اشخاص ندارم.
مجری: بالاخره نشان می دهد شاید یک ناهماهنگی وجود داشته باشد.
هر کسی گفته، این عدد معیار کارشناسی ندارد؛ یک کسی گفته بود عدد بلد نیستی، 25 میلیارد دلار قاچاق یعنی یک (اسکله) شهید رجایی قاچاق! آخر می شود کسی با کوله بری و با روش های بازارچه مرزی و ملوانی و ته لِنجی که است، یک شهید رجایی کالا وارد کند؟!
مجری: می گویند با کانتینر وارد می کنند.
اتفاقاً آن درست است، با کانتینر قاچاق می آید ولی نه از کوله بری و ته لنجی و از این حرفها.
مجری: با کانتینر چگونه می آید؟
آنجا پیدا کنید پرتقال فروش را! اینجا بله من قبول دارم کالا با کانتینر قاچاق می شود، 10 منطقه آزاد است، نه بازارچه مرزی است، نه ملوانی است و نه کوله بری، میگویم پیدا کنید پرتقال فروش را!
مجری: حیطه شما نیست ولی به عنوان یک آدم متخصص کاربلد و کهنه کار از کجا می آید؟
من نظرم این است که از دالان های اصلی می آید.
مجری: یعنی جاهای که ما باید نظارت بکنیم و نمی کنیم؟
نه حالا نظارت همه می کنند ولی بالاخره می آید دیگر. کانتینر با قاطر می آید؟
مجری: وقتی نظارت می کنیم چگونه با کانتینر می آید؟
کانتینر به کوله بری می آید؟ کانتینر ته لنجی می آید؟ کانتینر می تواند از کیش قاچاق شود بیاید در ساحل؟ پس این یک جای دیگری است.
مجری: این یک جای دیگر را یک مقدار باز کنید.
آخه برای من سخت است، باید افراد باشند از خودشان دفاع کنند.
مجری: از کسی نامی نبریم.
می گویم از دالان های اصلی می آید، از مرزهای رسمی می آید.
مجری: کاری نمی توان کرد؟ چون دنیا بالاخره تجربه اش را کرده است!
آدمهایی که کارشان را درست انجام نمی دهند، این جنس را رد می کنند.
مجری: بحث شما با آقای نعمت زاده هم همین بود؟
نه، آقای نعمت زاده یک فرمایشاتی کردند من عرض کردم که بی هوا حرف می زنند.
مجری: در مورد قاچاق و این موضوعات؟
بله.
مجری: بعداً پیش خودتان دلخوری نکردند؟
معلوم است ایشان از عرض بنده ناراحت شدند ولی خیلی صبوری نشان دادند.
مجری: آن شب فکر می کنم یک مقدار عصبانی شدید؟
آن فیلم را پخش کردند من هم تماشا می کردم، دیدم رفیق ما آقای نعمت زاده که به اندازۀ من اطلاع دارد، چرا این حرف را می زند؟!
مجری: سر این مطلب از ریاست جمهوری به شما تذکر دادند؟
نه.
مجری: چون ما شنیدیم به هر دو طرف تذکر دادند!
به من که ندادند.
مجری: بعد عکس العمل آقای نعمت زاده با شما چه بود؟
چون خیلی با آقای نعمت زاده رفیق هستیم، ما سالهای زیادی است با هم کار می کنیم، از دوره ای که من صنایع دفاع بودم با آقای نعمت زاده کار می کنم تا به امروز.
مجری: یک چیز دیگری هم گفته بودید در مورد آقای نعمت زاده که خیلی چیزها در مورد شما وجود دارد که من نمی خواهم بگویم، نمی خواهید بگویید؟ [جواب نمی دهد]
مشاور آقای رئیس جمهور از هماهنگی تیم اقتصادی دولت رضایت دارد؟
در طراحی کار بله، الان همۀ اعضای تیم اقتصادی دولت که توفیق داشتند چندی پیش خدمت مقام معظم رهبری برسند، یک گزارشی داده بودند که همه روی آن اتفاق داشتند، گزارشی خدمت آقا داده شد از وضعیت اقتصاد کشور در سطح عالی ، در آن گزارش همه اعضای دولت اتفاق نظر داشتند اعضای دولت نه، اعضای کارگروه اقتصادی
مجری: شما هم جزء کارگروه هستید؟
من هم آنجا کمکی از دستم برآید انجام می دهم.
مجری: گفتید در طراحی رضایت دارید ولی در عمل نقدهایی به آنها دارید؟
بالاخره اعضای دولت وقتی موضوعاتی که همه دولت روی آن توافق کردند و می روند به پای اجرا، آن وقت با هم، هم سنگ نیستند، مانند فوتبال است، چگونه است که تک تک بازیکنان ما عالی هستند ولی وقتی تیم درست می شود خراب می شود، این نشان می دهد کار تیمی ما خوب نیست، چطور در کشتی و وزنه برداری می درخشیم؟! این نشان می دهد کار تیمی را باید بهتر کنیم.
مجری: در این 4سال از هم افزایی برای کار تیمیِ اقتصادی راضی بودید؟
من از ابتدای اول تا الان چون در گوشه و کنار انقلاب بودم، به نظرم ما همۀ ادوار این عدم کار تیمیِ خوب را داشتیم، این دوره یک ویژگی بیشتر دارد، این دوره روسای قوا از طریق رسانه ها با هم گفتگو می کنند؛
مجری: نه این قبلاً هم گفته شده بود؛ این خیلی بد است که
بله، خب باید چه کنیم؟
مجری: اینکه شما می گویید روسای قوا از طریق رسانه ها با هم گفتگو می کنند هفته پیش سه نفرشان دفتر آقای روحانی جلسه داشتند، یعنی چند وقت یکبار کنار هم می نشینند، پس صحبت کنند!
قربون صدقه همدیگر می روند؛ من اینطوری می بینم،
مجری: شما که آدم کم تجربه ای نیستید، شما آدم پرتجربه ای هستید، یعنی دارید عمیق صحبت می کنید نه سطحی!
من واقعا نگاه می کنم می بینم بعضی از بزرگان کشور آن جلسه که با هم می نشینند، با هم مهربان و صمیمی و قربون و صدقه هم می روند، آنجا باید خیلی بهتر با هم صحبت کنند.
مجری: بحث کنند، دعوا کنند. حضور بانکهای خارجی در مناطق آزاد فکر کنم به یک مرحله ای رسید و بعد بانک مرکزی مخالفت کرد، درست است؟
بله. سرمایه موردنیاز برای تاسیس بانک در منطقه آزاد 25 میلیون یورو بود، برای چنین چیزی با هماهنگی آقای سیف خوشبختانه اول این دوره، 16 سرمایه گذار پیدا شدند که بیایند اینجا بانک آف شور درست کنند، بانک آف شور بانکی است که همۀ عملیاتش ارزی است و ما امیدوار بودیم این کار انجام شود، بعد آقای سیف نظرشان این شد که این سرمایه را افزایش بدهیم که بانکهای قوی تری درست شوند و وقتی برده بودند شورای پول و اعتبار، آنجا گفته بودند 250 میلیون دلار و آرام آرم رسیدند به اینکه 150 میلیون یورو باشد، خلاصه شد 100 میلیون یورو، آن 16 سرمایه گذار رفتند
مجری: به دلیل افزایش قیمت؟
آره دیگر، نداشتند که ، آنها به اندازه 25 تا آمادگی سرمایه گذاری بودند.
مجری: با چه تحلیلی این کار را کردند و افزایش دادند؟
فکر کردند بانکها با سرمایه بیشتر حتماً قویتر هستند.
مجری: و فکر می کردند آنها هم بیاورند.
بله. بعضی وقتها ما هول می شویم، می گذاشتیم اینها راه بیفتند، دوباره از آنها خواهش کردیم که بیایید روی 25 میلیون یورو و بگذارید 5 بانک ایجاد شود، ببینیم چه اتفاقی می افتد؟ ببینیم اصلاً ما می توانیم سرمایه های خوبی را از این طریق بیاوریم؟ سرمایه آوردن در ایران هیچ منع قانونی در دنیا ندارد ولی بالاخره یک مانعی دارد که این مانع، رسمی و قانونی نیست، ولی اثرگذار است، ما الان هیچ منع بین المللی برای جذب سرمایه خارجی نداریم ولی رئیس جمهور یک کشوری از راه دور علیه ما خط و نشان می کشد، نخست وزیر یک کشوری می آید در منطقه خلیج فارس علیه ما صحبت می کنند و صهیونیست ها هم اصلاً معمار این کارها هستند، دائماً دارند تهدید بین المللی می کنند و چند کشور ساده لوح منطقه را یا آنهایی که وجود خودشان را مدیون صهیونیست ها هستند خریدند، آنها می آیند و علیه ما صحبت می کنند؛ بعضی از شرکتهای تراز اول دنیا آمده بودند در ایران کار کنند ولی این روزها بعد از اینکه این اتفاقات جدید افتاده است، می گویند داریم بررسی بیشتری می کنیم.
مجری: در برنامه ششم تصویب شد که مناطق آزاد برود زیرمجموعه وزارت اقتصاد؟
بله.
مجریی: شما مخالف بودید؟
بله
مجری: نظرتان این بود که برود زیرمجموعه وزارت راه؟
من می گویم جنس وزارت اقتصاد، مالیات و گمرک گرفتن است، جنس منطقه آزاد مالیات ندادن و گمرک ندادن است، مگر کالا بخواهد بیاید داخل سرزمین اصلی، بنابراین نباید آنجا برود ولی حالا تصویب کردند.
مجری: یعنی اجرایی می شود؟
حالا می تواند اجرایی شود؛
مجری: می تواند هم نشود؛
بالاخره این حقوقدانان بعضی اوقات یک طوری راهکار پیدا می کنند، می تواند هم نشود؛
مجری: نشود به قانون هم لطمه وارد نشود؟
دیگر اگر بگوییم الان در مجلس اصلاحش می کنند [می خندد]
مجری: پس یک راه فرار احتمالاً دارد؛
یک چیزی از شما بیرون آمد و خیلی روی آن مانور رسانه ای دادند ولی من چون حضرتعالی را می شناسم، سوابق تان را می دانم، بخصوص در صنایع دفاعی شما کسی بودید که می شود گفت بالاخره اینکه ما روی پای خودمان ایستادیم یک بخشی از آن فعالیت های شما در صنایع دفاعی بوده است زمان وزارت دفاع شما، من تعجب کردم در جمعی گفته بودید ما جزء پختن آبگوشت بزباش و قورمه سبزی در هیچ تکنولوژی ای نسبت به جهان برتری نداریم! شوخی کردید!
آن جلسه، جلسۀ خودرو بود و بحث روی صنعت خودروی ایران بود، جمعی از دوستانی که در آن جلسه فنی صحبت می کردند، می گفتند ما باید تعرفه واردات خودرو را کاهش بدهیم و با فناوری رقابت کنیم، بنده هم نظرم این بود که ما قادر نیستیم با فناوری با قدرتهای مسلط جهانی رقابت کنیم؛
مجری: در حال حاضر؟
بله و اگر ما دفاع تعرفه ای مان را از تولیداتمان برداریم از بین می رویم، الان هم معتقدم، در صنعت نساجی یک بار امتحان کردند، دفاع تعرفه ای را از تولیدات ایران برداشتند، تولیدتات خارجی رسید و برخی از صنایعِ صاحب نام نساجی ایران، الان کجا هستند؟
مجری: این حرف شما درست است این حرف شما در حمایت از تولید داخل است و در آن شکی نیست و کار درستی هم است، اما مردم، مردم عادی می گویند ما داریم این همه هزینه می کنیم، پول زیاد می دهیم و کیفیت کم می بینیم، تا چه زمانی باید تحمل بکنیم؟
این قسمت را تکمیل کنم بعد به این حرف شما هم می رسیم؛ بنابراین بنده عرض کردم فکر نکنید که شما می توانید با تکنولوژی به دنیا برتری داشته باشید آن هم در خودرو، بعد روی طنزی بنده عرض کردم ما در هیچ رشتۀ صنعتی به دنیا برتری تکنولوژی نداریم، گفت ما در نیمه هادی در دنیا برتریم؟ در الکترونیک در دنیا برتریم؟ در همه این رشته ها تراز ما خوب است اما اندازه خودمان ولی نمی توانیم بگوییم ما در هوافضا در دنیا برتر هستیم، ما داریم می رویم به سمت ترازهای جهانی، این تکه طنز را هم گفتم، یک عده ای بی انصافی کردند و همۀ عرض حقیر را که یک سخنرانیِ مفصل است، اینها نگفتند که من برای چه دارم حرص و جوش می خورم و می گویم دفاع تعرفه ای را ما نباید برداریم، هر جا برداریم آسیب می بینیم. اما اینکه درست است مصرف کننده ایرانی می گوید ما اگر قرار است پول بدهیم چرا بهترین کالا را مصرف نکنیم، اگر اینطور است، پس ایرانی ها کار نکنند؟ کار به جایی رسیده است که رئیس جمهور ایالات متحده به دنبال دفاع از تولید در آمریکاست، نیست؟ ما باید در ایران بسازیم، خارجی می خواهد بسازد اشکال ندارد کارخانه اش را بیاورد در ایران، بچه های ما باید کار کنند، شما وضعیت اشتغال را می دانید اگر واردش شدیم، مفصل تر می گویم.
مجری: حتماً در فامیل های شما کسانی که دنبال شغل هستند پیدا می شوند؟
غیر از فامیل هایمان من یک دسته فامیل دیگر هم دارم، کسانی که از صبح تا شب، آنها را می بینم، واقعاً جایی نمی روم که یک بغل درخواست شغل به من ندهند! اشتغال خیلی مهم است، جوانهای رعنا رفتند یک مدرک فوق لیسانس و گرفتند، حالا می گویند ما چه کنیم؟ به آنها می گوییم ببخشید اشتباه شده است، الان باید بگوییم اشتباه شده است؟! الان بیست و چند سال سن دارد، خدمت سربازی هم رفته است، با او چه کنیم؟ او کار می خواهد، او می خواهد ازدواج کند، می خواهد درآمد داشته باشد، خجالت می کشد دیگر برود خانه پدر و مادرش، پس باید شغل درست کنیم، قبول دارید ما تلویزیون صنام استفاده کنیم به جای تلویزیون ایکس و وای، قبول دارید کالای ایرانی مصرف کنیم ولو یک مقدار ضعیف تر باشد.
مجری: شما وجود مافیا را در صنعت قبول دارید که یک عده خاصی هستند که همیشه می آیند خودشان را به دولت های مختلف هم وصل می کنند؟
این تعریف برای من دقیق روشن نیست که بتوانم اظهارنظر بکنم، بیشتر شرح بدهید.
مجری: یک عده ای هستند در صنعت که هر دولتی هم که می آید روی کار، خودشان را تطبیق می دهند و خیلی از کارها دست آنهاست و به نوعی برای خودشان کار می کنند؟
هر سرمایه گذاری اینطوری است؛
مجری: یعنی طبیعی است؟
بله سرمایه گذاران دنبال زندگی خودشان هستند، اصلاً فکر نکنید در سرمایه گذاران اصلاح طلب، اصولگرا و این حرفها معنی می دهد، آنها تمام زندگی شان دارو ندارشان یک کارخانه است، مگر می تواند بگوید من با فلان دولت موافق هستم یا نیستم، هستی اش روی زمین است، بنابراین با همه دولت ها باید خوب باشد و خوب هم است، بعضی را من دیدم در ستادهای انتخاباتی به هر دو پول می دهند که هر کسی رای آورد بگوید ما همانی هستیم که پول دادیم.
مجری: جدی؟
بله. زندگی اش این است آن بیچاره چه کند؟
مجری: ستادها چرا قبول می کنند؟
هر کسی پول بدهد به ستادهای انتخاباتی با اسم و رسم و شناسنامه، قاعدتاً می گیرند، چرا نگیرند؟ اگر شما ستاد انتخاباتی باشید یک نفر آمده می خواهد قانونی و رسمی 100 تومان به شما بدهد برای انتخابات؛
مجری: مگر می شود طرف رسمی و قانونی، وقتی به شما پولی می دهد قطعاً از شما یک توقعی دارد دیگر!
این ذاتش درست است، بالاخره همین الان مگر کسانی که به ستادها پول می دهند، برای چه پول می دهند؟ همینطوری است، من آن دفعه که پیشنهاد کردم گفتم بیاییم ضابطه بگذاریم که هر ستاد انتخاباتی ترازنامه بدهد بگوید از چه کسانی پول گرفتم، اگر یک شرکتی به یک کسی پول داده باشد، بعد ببینند آن شرکت در تشریفات مناقصه به او یک کار دادند، می روند آنجا می ایستند می گویند حالا ما ببینیم این فرآیند چه بوده است.
مجری: البته این سیاست های کلی که برای انتخابات ابلاغ شد، یکی از بندهای مهمش شفافیت است، یعنی به نظرم الان با این ابلاغیه حضرت آقا توپ افتاده در زمین دولت و مجلس و شورای نگهبان، یعنی باید یک قانون برای آن بنویسند که دربیاید، الان خیلی برای من جا نمی افتد، البته شفاف بگوییم فلان کس به ما پول داده است و بعد چه اتفاقی می افتد؟ باز سهمیه اش را که می گیرد؟
نه.
مجری: قبول دارم که نظارت دقیق تر می شود.
احتمال فساد کمتر می شود، فساد همیشه زمانی اتفاق می افتد که یک کاری در تاریکی صورت بگیرد، یک کاری پنهانی انجام بشود، وقتی یک کاری پنهانی نشود انجام بدهید احتمال وقوع فساد پایین می آید.
مجری: شما قائم مقام ستاد آقای روحانی سال 92 بودید و بعد یک جا گفته بودید اگر ستادهای دیگر هم دخل و خرجشان را اعلام بکنند، ما هم اعلام خواهیم کرد.
بله، چون ترازنامه ما روشن بود، از چه کسانی پول گرفتیم، کجا خرج کردیم، روز اولی که ستاد درست شد، ما رئیس امور مالی مرکزمان را گذاشتیم رئیس امور مالی ستاد و مانند قواعد رسمی پول هایی که وارد شده، هیچ پولی دستی نگرفتیم همه را به حساب ریختیم و هیچ پولی هم به کسی دستی ندادیم و همه را با چک دادیم، بنابراین چون رقم ما خوب بود، رقمی که پول خرج کرده بودیم قابل ارائه به مردم بود.
مجری: رقم را به مردم نمی گویید؟
می گوییم هر وقت لازم شود همه بیایند ما می گوییم.
مجری: بابک زنجانی که صحت نداشت؟
نه آنجایی که من قائم مقام ستاد بودم و آقای نعمت زاده رئیس ستاد بود، در آن حوزه هیچ پولی از ایشان گرفته نشده است، من نمی گویم، چون اینها چنین چیزی را گفتند، ممکن است یک نفر رفته باشد گوش بابک زنجانی را بریده باشد ولی به ستاد ما ربطی ندارد.
مجری: دو سال پیش شما در مصاحبه با روزنامه شرق گفتید کرسنت قراردادی است که بر ارکان درستی بنیان گذاشته نشده بود و پایه های این قرارداد کج بود، افرادی در آن دخیل بودند مانند حمید جعفر که افراد سالمی نبودند و ما نمی توانیم روابط میان ایران و امارات را براساس روابط اشخاصی که صلاحیت ها و ظرفیت های لازم را برای واسطه بودن دو کشور ندارند، برقرار کنیم، اولاً از سمت ایران چه افرادی واسطه بودند؟
آن چیزی که من عرض کردم کرسنت یک قراردادی است که فرمول قیمتش درست نیست ولی آن چیزی که راه حل آن است این نیست که برویم یک کاری بکنیم که در دعوای بین المللی بازنده شویم، بلکه راه حلش اجرای قرارداد است، الان هم می گویم راه حلش اجرای قرارداد است، ما در قرارداد یک مکانیزمی پیش بینی شده است که با آن مکانیزم می شود قیمت را به روز کرد و ما باید شروع کنیم لوله را عوض کنیم، گاز هم صادر کنیم به همان قیمتی که قیمتش ظالمانه است، ولی با همان باید شروع کنیم به صادرات به مقداری که توانایی ماست، ما که توانایی نداریم ارقام بزرگ صادر کنیم.
مجری: یعنی ضرر دادیم؟
همان مقداری که الان می توانیم تولید کنیم بدهیم، بعد مکانیزم اصلاح قیمت در قرارداد است، قرارداد غلط است باید اصلاح شود، راه اصلاحش اجرای قرارداد است؛
مجری: راه دیگری وجود ندارد؟
من نمی دانم راه های دیگری وجود دارد یا خیر، ممکن است آن راه ها گرانقیمت باشد، وقتی ما در دعاوی بین المللی می افتیم، پایانش مشخص نیست چه می شود.
مجری: حضور آقای روحانی در انتخابات سال 96 قطعی شده است؟
از نظر ما که بله.
مجری: می گویند یکسری تردیدهایی دارند؛
نه ایشان تصمیم دارند ادامه بدهند.
مجری: وضعیت اقتصادی جامعه را و کشور را چگونه می بینید؟
ما یک مرحله سخت را پشت سر گذاشتیم و آن هم تحریم های سازمان ملل زیر فصل هفتم بود و الان شرایط مان به لحاظ بین المللی عادی شده است، تحریم ها علیه ما دیگر وجود ندارد، نه تحریم های بین المللی وجود دارد، نه اتفاق جهانی علیه ما وجود دارد، از بابت هسته ای؛
مجری: ولی قبول دارید آثاری که سر سفره مردم آمده است شاید بعضی ها می گویند آنچنان ملموس نیست، بعضی ها هم می گویند باید صبر کرد تا آثار آن را ببینیم؟
اینکه ما داریم نفت می فروشیم 2 میلیون بشکه، این اتفاق افتاده است یا خیر؟
مجری: پولش چه؟
پولش را هم داریم می گیریم و در اختیار خودمان است، قبلاً 1 میلیون بشکه صادر می کردیم و پولش هم در اختیارمان نبود، می رفت در حساب هایی قفل می شد.
مجری: پولش نقدی در اختیارمان است یا باید کالا بگیریم؟
نخیر نقدی است، الان نفتی که می فروشیم پولش در اختیار بانک مرکزی است، به هر جا بخواهد قانونی تخصیص می دهد یعنی می آید در حساب بانک مرکزی. این اتفاق افتاده است، اینکه ما داریم پتروشیمی هایمان را صادر می کنیم و پولش را هم هر جا بخواهیم بگیریم، این اتفاق افتاده است، اینکه تحریم کشتیرانی نداریم، اینکه کشتیرانی ما به همۀ بنادر دنیا می رود، اینکه کالاهای غیرنفتی ما امسال بیشتر از واردات، صادرات داشتیم، برای اولین بار است تراز ما مثبت می شود، اینها اتفاقات خوبی است، اینکه من می گویم 700 هزار شغل امسال درست شده است، از سال 84 تا 91، شاغلین کشور 6/20 میلیون نفر بودند، یعنی در تمام این سالها جمع خالص اشتغال ایجاد شده صفر بوده، امسال شاغلین کشور شدند 23 میلیون نفر، یعنی از 6/20 سال 91 آمده به 23. پس یک عده رفته اند به بازار کار، متقاضیان بازار کار چه تعدادی هستند؟ 5/26 نفر، باید این کیک اقتصاد را بزرگ کرد.
باید سرمایه جدید آورد، حالا یا از تولید خودمان یا از سرمایه ایرانیان خارج از کشور، یا از سرمایه های خارجی، حتی به زودتر قرض باید پول جدید آورد برای سرمایه گذاری و ظرفیت اقتصاد ایران را برای خلق شغل بالا برد، ما نمی توانیم زیر 1 میلیون شغل در سال داشته باشیم و مشکلاتمان را حل کنیم، البته یک نقطه روشن و امیدوارکننده دارم و آن این است که شغل جدید درست کنیم نه بر مبنای ظرفیت های فیزیکی، بلکه بر مبنای ظرفیت های فکری، این را خیلی سال پیش آقا به نام «نهضت نرم افزاری» نام بردند، ما بایستی برویم به سمت اینکه بر مبنای خلاقیت های بچه هایمان شغل ایجاد کنیم. الان این اتفاق افتاده است، این تشکلی که به نام بازار درست شده است، دیجی کالا، اسنپ را دیده اید؟ یعنی بچه ها دارند بر مبنای فکرهای خودشان، خلاقیت های جدید درست می کنند.
مجری: آقای ستاری در همین برنامه اعلام کرد، یک گردش مالی از یکی از اینها گفت واقعاً حیرت انگیز بود!
در این حوزه ما می توانیم جلو برویم، چون ما 11 میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی داریم، از یک طرف نگاه می کنیم می گوییم چه کنیم با این 11 میلیون نفر؟
مجری: شنیده شد در سفر اخیر آقای روحانی به عمان، مثلا ما آنجا 8 میلیارد دلار پول داریم ولی عمانی ها راضی نشدند کل پول را به ما بدهند، گفتند هفته به هفته 50 میلیون دلار ببرید، اگر حل شده موضوع چرا دارند چنین کاری می کنند؟
عمان بهترین دوست ما در دوران تحریم بوده و ما هم از ظرفیت های بانکی آنها استفاده کردیم، حالا می خواهیم یکدفعه این پول را برداریم آنها هم زورشان میآید، اگر بتوانند چانه بزنند و این پول را یک مقدار دیرتر بدهند، این کار را می کنند دیگر.
مجری: چه سالی ازدواج کردید؟
سال 1355.
مجری: چطور آشنا شدید با همسرتان؟
همسرم دختردایی من است.
مجری: مهریه چقدر بود و خطبه عقد را چه کسی خواند؟
خدا رحمت آیت الله میرجهانی، صیغه عقد ما را خواندند و مهریه همسرم 50 سکه که الان باید بگوییم 5 بهار آزادی است.
مجری: قدیمی است؟
نه آن زمان بهار نبود، 50 سکه 5 پهلوی بود یعنی همان بهار آزادی می شود.
مجری: اهل کمک کردن در کارهای خانه هستید؟
کم.
مجری: غذا می توانید درست کنید؟ مثلاً آبگوشت بزپاش و قورمه سبزی بلد هستید؟ [می خندد]
قورمه سبزی نه، قورمه سبزی تکنولوژی اش پیشرفته تر است [می خندد] مواد اولیه قورمه سبزی را به 50 تا خانم بدهید، وقتی قورمه سبزی می پزند ممکن است چند تا از آنها قورمه سبزی باشد، بقیه شبیه قورمه سبزی است.
مجری: سه فرزند دارید و چه می کنند؟
بله. ناصر در شرکت خصوصی کار می کند، مریم خانه دار است فارغ التحصیل شریف است و ریاضی خوانده است ولی ترجیح می دهد به بچه هایش رسیدگی کند، 3 بچه دارد و مسعود هم MBA شریف خوانده، دارد با شرکت خصوصی کار می کند.
مجری: بحث های سیاسی هم می کنید؟
بله.
مجری: هم نظر هستید؟
بچه ها کلیات حرف من را قبول دارند ولی اشکالاتی که به سیستم ما دارند زیاد است مدام من توجیح می کنم که در هر سیستمی اینطوری است.
مجری: مثلا آخرین نقدی که به شما کردند چه بوده؟
می گویند مدیریت کشور خیلی ولنگار است، می گویند دستورات وزیر در طبقه خودش به پایین نمی رود.
مجری: شما قبول ندارید؟
من معتقدم به این شدت نیست، حالا بالاخره بعضی وقتها اشکالاتی وجود دارد ولی اینها چون تند و تیز هستند یک مقدار انتقاداتشان تند است.
مجری: دو برادر بزرگوار شما در جبهه شهید شدند، در چه عملیاتی؟
ناصر در کردستان شهید شد، جزء 4 شهید اول کردستان است، سالهای اول قبل از جنگ ناصر با حمید تواضعی، حمید شیری و شهریار ملک کندی، 4 شهیدی بودند که در کردستان دستگیر شدند و در سردشت آنها را تیرباران کردند. مسعود وقتی من استاندار ایلام بودم، آمد برای عملیات والفجر مقدماتی رفت منطقه دهلران، من بعد از شهادتش مطلع شدم.
مجری: شهدای مدافع حرم را می بینید نسبت به شهدای قبل زمان جنگ چه احساسی دارید چه تفاوتی بین آنها وجود دارد؟
به نظرم همان جنس است تفاوتی ندارد این جریانی که راه افتاد و بعد نامش شد داعش، این برای ما راه افتاده، نه برای سوریه راه افتاده و نه برای عراق، این برای ما راه افتاده است و ما باید هوشمند باشیم متوجه باشیم این اتفاق یعنی چه!
مجری: اهل ورزش هستید؟
الان که پیرمرد شدم ولی بودم.
مجری: یک زمانی شما رئیس فدراسیون کشتی بودید، زمان خوبی هم بود.
بله، من به عنوان حرفه ای این کار که نبودم، کار اصلی را بچه های حرفه ای می کردند، مانند محمد طالقانی، مانند برزه گر، صنعتکاران، من کمک می کردم.
مجری: الان چطور می بینید؟ آیا رسول خادم موفق بوده؟
رسول خیلی عالی است.
مجری: چرا ما امثال رسول در ورزش هایمان کم داریم؟ رئیس فدراسیون هایی که هم مدیریت بکنند و هم خودشان ورزشکار باشند.
مگر نام این وزراتخانه جوانان نیست؟ چرا دو وزیر پیرمرد گذاشتیم؟! مگر رسول نمی توانست وزیر شود؟! یا علی دایی...
مجری: ما باید این را از شما بپرسیم!
من نظر خودم را می گویم، من فکر می کنم، من 29 سالم بود استاندار ایلام شدم.
مجری: این مشاوره ها را به آقای رئیس جمهور دادید؟
بعضی وقتها عرض کردم.
مجری: قبول نمی کنند می گویند ریسکش بالاست؟
بالاخره از من می شنوند پاسخ دادنش را نمی دانم خودشان تجزیه و تحلیل می کنند. من 29 سالم استاندار ایلام بودم، خودم الان جرات نمی کنم یک فرد 29 ساله را مدیرعامل منطقه آزاد بگذارم، بد است؛ چون دوره اینها 3 ساله است، این دوره از 35 هیات مدیره مناطق آزاد، تازه توانستم 15 نفر را جوان بگذارم.
مجری: آدم امثال رسول را می بیند لذت می برد.
بله همه چیز او شایسته است.
مجری: اگر شما در فدراسیون فوتبال بودید با توجه به تجربه ای که دارید رفتارهای کی روش را چگونه تحمل می کردید؟
من محورم را می گذاشتم علی دایی به جای کی روش، علی دایی یکی از ستاره های جهانی ماست، قدرش را بدانیم، فارغ التحصیل دانشگاه شریف است، بچه ها به شوخی می گویند تنها فارغ التحصیلی که از سرش خوب استفاده می کند او است و فهمیده است، عاقل است، حرفهای سنجیده می گوید مانند علی دایی کم نداریم، میدان را بدهیم دست آنها بعد از داخل آنها بزرگتر از کی روش هم بیرون می آید.
مجری: آقای مهندس ترکان، شهید بهشتی اول انقلاب شما را در لرستان میبینند و از شما خوششان می آید و شما را به تهران دعوت می کنند، از اینجا شروع کنیم.
در سفری که مرحوم بهشتی تشریف آوردند لرستان، من جهاد بودم و با بچه های دیگر، با فرصتی که بود خدمت ایشان گزارش تقدیم کردیم، بعداً من را خواستند تهران، مرحوم حاج آقای مهدوی کنی وزیر کشور بودند، من رفتم خدمتشان بعد گفتند الان می خواهیم برویم دولت و شما را می خواهم معرفی کنم به عنوان استاندار ایلام.
مجری: شما در شرایط جنگ رفتید ایلام؟
بله جنگ شروع شده بود من رفتم.
مجری: ایلام سخت تر از هرمزگان بود؟
ایلام جبهه بودم، سخت نمی دانم ولی جای پرشوری بود.
مجری: هرمزگان هم درگیر بود؟
هرمزگان در جبهه نبود، بیشتر دریایی، ولی ایلام در شهرستانش که مهران و دهلران، مهران کاملاً در اشغال عراقی ها بود، دهلران هم تا موسیان آمده بودند، دهلران در معرض توپخانه عراق بود.
مجری: شما رفته بودید این اتفاق افتاده بود یا نه؟
بله ایلامی ها با وجود جنگ هیچ کدام از ایلام بیرون نرفته بودند، یعنی مهرانی ها جنگزده شدند آمده بودند ملکشاهی و آمده بودند صالح آباد در کمپ ها مانده بودند، یک عده ای آمده بودند در اردوگاه سرطاف در شهر ایلام.
مجری: بعد از هرمزگان آمدید صنایع دفاع؟
بعد از هرمزگان یک دوره 6 ماهه ای رفتم بنیاد، یک مدتی رفتم مهندسی جنگ و بعد رفتم بنیاد مستضعفان، بعد آمدم سازمان صنایع دفاع.
مجری: وضعیت صنایع دفاعی آن زمان ما با الان اصلاً قابل قیاس نیست درست است؟
بله، ولی وقتی که این دوره جدید شروع شد من هم خیلی بلد نبودم از نخست وزیر وقت اجازه گرفتم که 600 نفر فارغ التحصیلان دانشگاهی را انتخاب کنم به عنوان سربازی بیایند ساصد، این قدم اول بود که به من اجازه دادند، من این 600 نفر را با مصاحبه و گفتگو از فارغ التحصیلان خوب دانشگاه انتخاب کردم، خلاقیت ها از پایین می جوشید یعنی من بعداً مطلع می شدم فلان کار اتفاق افتاده است، اینطور نبود ابتدا من دستور بدهم یک اتفاقی بیفتد، خود بچه ها از پایین می جوشیدند.
مجری: با همین پشتوانه و تجربه شدید وزیر دفاع دولت اول آقای هاشمی؟
بله وقتی جنگ تمام شد، بالاخره یک صنایع دفاعی بود با یک جمعیت 45هزار نفر و یک صنایع سپاه هم همان زمان درست شده بود، سپاه هم خیلی کارهای درخشانی کرده بود، وقتی ادغام شد، دو وزارتخانه ادغام شد، می خواستند کسی را بگذارند که نه سپاهی باشد و نه ارتشی، برحسب تصادف روزگار، من انتخاب شدم.
مجری: بعد از شما در دولت دوم چه کسی وزیر دفاع شد؟
محمد فرزونده که تا چند وقت بنیاد مستضعفان بودند. بعد حاج آقا خدا رحمتش کند فرمود یا برو مسکن، یا برو کشور یا برو راه، من رفتم فکرهایم کردم و از ایشان اجازه گرفتم، برگشتم گفتم من آن دو کار را خوب بلد نیستم، شاید بتوانم در این کار موثر باشم، رفتم راه.
مجری: در دوره دوم آقای هاشمی، چه اتفاقی افتاد که برخی از وزرا دنبال مادامالعمر بودن ریاست جمهوری ایشان بودند؟ شما چنین اعتقادی داشتید؟
خود ایشان هم چنین اعتقادی نداشت، حالا بعضی ها علاقمندیشان بود دیگر.
مجری: همین فکر شد مبنای تشکیل حزب کارگزاران سازندگی؟
نه، کارگزاران بحثش جدا بود، یک عده از بچه هایی که در دولت بودند می گفتند نمایندگان مجلس از طیف هایی انتخاب کنیم که به کارهای اجرایی کشور آشنایی بیشتری داشته باشند؛
مجری: این خلاف قانون نبود یا خلاف آن چیزی که دولت نباید در انتخاب مجلس دخالت کند؟
بله ولی نمی گفتند حسن یا حسین، می گفتند این گرایش را اضافه کنید.
مجری: شما جزء آنها بودید؟
در ابتدا بله، تا زمانی که آقا فرمودند وزرا نباشند، یک مرحله ای شد آقا فرمودند وزرا نباشند.
مجری: فقط معاونان رئیس جمهور و اینها...
غیر وزرا، که من و دو سه نفر دیگر از وزراء آمدیم بیرون.
مجری: شما در خرداد سال 76 از نامزدی آقای ناطق حمایت می کردید؟
بله.
مجری: ولی آقای هاشمی اینطور نبود؟
بله، حالا قصه اینکه چگونه شد ما رفتیم دنبال آن کار، من به آقای ناطق ارادت دارم، چون زمانی که وزیر کشور بود من استاندار بودم.
مجری: من جایی خواندم اصولگرای واقعی، آقای ناطق.
بله واقعا اینطوری است، آقای ناطق غیر از اینکه اعتقادات را دارد، یک مرام دارد که این بی نظیر است و این خیلی افراد را جذب کرده است و هنوز هم ما جلسه استانداران را خدمت ایشان داریم، هنوز تیم آن دوره، هر یک ماه و یک ماه و نیمی این جلسه است.
مجری: سال 84 شما از آقای هاشمی حمایت می کردید؟ موافق بودید ایشان بیاید؟
بله.
مجری: فکر می کردید شکست بخورند؟
نه.
مجری: سال 88 هم با نامزدی که از او حمایت می کردید تا زمانی بودید که آن مسیر نادرست را نمی رفتند و بعد دیگر جدا شدید.
بله، شورای نگهبان ما خیلی جایش بالاست، اگر نظر داد همه باید بگوییم چشم. نبایستی خدایی نکرده به آنها یک طوری اصابت کند که رای شان تمام کننده نباشد، این کشور را ضعیف می کند وگرنه بله، وقتی هیجان انتخاباتی بالا می گیرد ممکن است از خیلی افراد چیزهایی سر بزند که در حال عادی انتظارش را نداریم.
مجری: بعد از آن وقایع شما با آن شخص صحبت کردید؟
من و چند نفر از دوستان که حالا نامشان را نمی گویم، مثلا خدمت چند نفر از مراجع رفتیم، خدمت مرحوم آقای مهدوی کنی رفتیم، و کوشش می کردیم این موضوعات زودتر بسته شود، به اندازه توان خودمان که کم توان بودیم، اما کارساز نبود.
مجری: با خود آن کاندیداها که نزدیک به شما بودند، صحبت کردید؟
خدمت یک نفر از آنها رفتیم، دوبار.
مجری: حرفهای شما را قبول نمی کردند؟
می شنیدند.
مجری: توصیه شما به آنها چه بود؟
ما فکر می کردیم این موضوع الان قابل برگشت نیست، مگر می شود ساعت را برگردانیم به عقب؟! باید به سمت این برویم که کشور آسیب نبیند.
مجری: سال 92 فکر می کردید آقای روحانی رای بیاورند؟
اول کار احتمال مان ضعیف بود، ولی در مناظره ها امیدوار شدیم، آقای روحانی به ظرفیت های خودش یک دفعه یک بروز و ظهور خوبی کرد، اگر او را به هیجان نمی آوردند که برگردد بگوید من سرهنگ نیستم من حقوقدان هستم، ممکن بود این شانس بالا را نداشته باشد، وقتی عادی حرف می زند خیلی آرام و منطقی، به هیجان که می آید خوب می شود.
مجری: آقای روحانی با کمتر از 500 هزار رای بالای نصاب رای آورد ولی همه هم تمکین کردند و اسمی هم از تخلف و تقلب ... فضای خوبی بود، فکر می کنید تجربه 4 سال قبل به ما این کمک را کرد یا اینکه نه اصلاً فضا متفاوت بود؟
ببینید ما داریم رشد می کنیم، جامعه ما دارد بزرگ می شود، جامعه ما الان خیلی فهمیده شده است، خیلی علمش خوب است، اصلاً جوامع دیگر را ببینید اینطور در سیاست ورود می کنند؟
مجری: نه واقعا بچه های ما هم وارد سیاست می شوند!
جامعه ما خیلی تراز درکش نسبت به این مسائل بالاست.
مجری: می گویند چطور افرادی که سال 88 شکست خوردند و آن مسائل به وجود آمد، یکسری گلایه ها هم بود بر سر مناظره ها و مسائل پیش از انتخابات، ولی سال 92 کسانی که شکست خوردند در فاصله کم هم قبول کردند، یعنی ظرفیت باخت را...
ما همین الان هم می دانیم که آقای دکتر روحانی که آن زمان "پنجاه ممیز یه چیزی" از آرا را داشته است آیا آن "49 ممیز یه چیزی" رفتهاند؟ نه، اندکی از آنها برگشتند به سمت آقای روحانی، اندکی هم از این طرف برگشتند به آن طرف ولی بالاخره الان طرفداران آن تفکر هستند، طرفداران تفکری که رقیب آقای روحانی بودند همین الان هم هستند، در انتخابات می آید و باید هم بیاید، باید یک رقابت خوبی هم شکل بگیرد و اگر اینها نیایند و به انتخابات پر و بال ندهند این انتخابات بی رمقی می شود و خوب نیست.
مجری: ولی با رعایت قوانین و پایبندی به قانون و ظرفیت باخت داشتن.
بله.
مجری: یک جایی از شما خواندم نمی دانم درست است یا خیر گفتید 5/49 درصدی که در انتخابات اخیر به روحانی رای ندادند حامی بی قانونی و قانون گریزی و عامل پدید آمدن امثال بابک زنجانی هستند! این را شما گفتید؟
نخیر برای من نیست، به من می خورد چنین چیزی بگویم؟!
مجری: برخی فکر می کردند شما از وزرای آقای روحانی هستید، خودتان نپذیرفتید؟
سن من برای وزیر شدن گذشته است؛
مجری: الان بیشتر از بعضی وزرا تلاش می کنید که [می خندد]
بله بالاخره من فکر می کنم ما ظرفیت های جوان داریم؛
مجری: خیلی خوب است یک کسی در دولت باشد و مشاور رئیس جمهور هم باشد و یکی از نقدها هم این است که دولت پیر است!
بله متوسط سنی دولت بالاست و ما الان داریم، ما الان در وزارتخانه های مختلف، در وزارت راه می توان یک لیست 10 نفره درست کنم که ممکن است شما ببینید همه اینها قابلیت وزیر شدن دارند.
مجری: این را به آقای رئیس جمهور بگویید باعث امیدواری بیشتر می شود.
سر این قضیه نامه 4 وزیر درباره رکود به آقای رئیس جمهور یک چیزی از شما نقل شد، بعد تکذیب شد که اینها دنبال رانت خوراک پتروشیمی ها هستند و اینها، چنین چیزی نبود؟
تکذیب نکردم! پتروشیمی ها ذینفعانی دارند، یکی وزارت دفاع است که از طریق صندوقهای بازنشستگی مالک پتروشیمی است، یکی وزارت رفاه است، از طریق بنگاه های زیرمجموعه اش مالک پتروشیمی است، یکی آقای نعمت زاده است که عشق و علاقه دارد به پتروشیمی، واقعاً، یکی هم آقای طیب نیا، آقای طیب نیا می خواهد بورس بالا باشد، نمی خواهد بورس بیفتد، درنتیجه اینها دنبال این بودند که قیمت خوراک پتروشیمی را پایین بیاورند که بالاخره هم آوردند، من مخالف بودم، من می گویم ما این گاز را داریم به ترکیه می فروشیم، آن زمان می فروختیم مترمکعبی 30 سِنت، چرا اینجا مترمکعبی 13 سنت گذاشتیم، یک عده بگویند قیمت بالاست؟ اینها گفتند من گفتم خدایی نکرده ببخشید این عبارت را به کار می برم، من گفتم این وزرا دنبال مفتخواری هستند، من این را نگفته بودم، من گفتم قیمت گاز مفت است.
مجری: آقای مهندس به طرح ما کمک می کنید؟
در خدمتتان هستم، بله حتماً.
مجری: هنوز باید مناطق محروم داشته باشیم؟
بستگی دارد تعریف شما از مناطق محروم چیست. استعداد جغرافیای ایران متفاوت است، فکر نکنید ما یک جایی که استعداد یک کاری را ندارد به خاطر اینکه محروم است به اجبار یک پروژه را ببریم بگذاریم در یک منطقه، آن منطقه آباد می شود، آباد نمی شود. موجب غیراقتصادی شدن آن پروژه هم می شود، لذا باید رفت به سمت آمایش سرزمین، آمایش سرزمین یعنی ببینیم هر جایی برای چه کاری خوب است و باید رفت به دنبال اینکه بعضی وقت ها باید جمعیت را جابجا کرد، توسعه سواحل مکران که الان در دستور کار دولت قرار گرفته است، من توضیحی بدهم، 80 درصد جمعیت جهان در سواحل زندگی می کنند، در ایران از خرمشهر تا گوآتر، یک و نیم میلیون نفر زندگی می کنند، این جمعیت نسبت به 80 میلیون می شود 2 درصد، چرا جهان 80 درصد جمعیت شان در سواحل هستند، ما 2 درصد؟! آیا غفلت از ظرفیتهای دریا نیست که آقا فرمودند؟
مجری: و در کنارش هم باید توجه داشته باشیم که کاری بکنیم که فاصله زیاد نشود؛ مثلا قصۀ حقوق های نجومی یا املاک خاصی که از شهرداری گفتند، همه اینها باعث افزایش شکاف طبقاتی می شود.
بله اینها همه یک بال مگس است، نمی خواهم بگویم درست است، از جهت اخلاقی کار غلطی است، برای اینکه مردم از ما انتظار دارند که مانند خودشان باشیم، مانند خودشان هم بودیم و شروع کردیم، آنها اگر ببینند زندگی من یک چیزی شده غیر از زندگی 30 سال پیش، می گویند تو که قرار نبود... این انتظار اخلاقی و درست است اما برای توسعه کشور باید به آمایش سرزمین پرداخت.
مجری: حرف شما درست است ولی قبول کنید که برای اعتماد مردم باید برخورد جدی هم بشود.
بله آن یک بحث اخلاقی است.
مجری: شما چقدر حقوق می گیرید؟
10 میلیون تومان،
مجری: الان سقف دولتی ها 10 میلیون تومان است؟
نه مال من 10 میلیون است، سقفش تا 19 میلیون تومان می تواند باشد. ما در دبیرخانه مناطق آزاد طبقه بندی مشاغل داریم، هر کسی هم بیاید جای من همین سقف را می گیرد.
مجری: پایان برنامه با دست خط شما:
پیروزی انقلاب اسلامی که محصول و ادامه حرکت امام حسین علیه السلام و همه نهضت های حسینی است با اراده خداوند تبارک و تعالی و رهبری امام به ثمر رسید و همه امت های اسلامی چشم به روشناییِ این حرکت دارند، مدیران و دست اندرکاران جمهوری اسلامی مسئول همۀ کوشش های تاریخی در ادامه این حرکت هستند و مسئولیت در پیشگاه خدا و قضاوتِ مردم در آیندۀ تاریخ است، امروز بیش از هر چه به وحدت و یک آوایی در کشور نیاز داریم و شایسته است فضای فعلی بهبود یابد.
انتهای پیام/