در خانواده بزرگ انقلاب اسلامی اختلاف سلیقه و حتی انتقاد نسبت به بعض اقدامات و ارتباطات داریم که می بایست شفاف بشود و تغییراتی صورت بگیرد ، اما در برابر دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی و در راس آن انگلیس خبیث و فرقه نجس بهایی و دست ساخته آنان متحد و یکپارچه هستیم و مصالح و منافع عالی استان و نظام اسلامی را بر نگاه های شخصی و جریانی خود ترجیح می دهیم.

به گزارش تیترآزاد به نقل از گلستان ما ؛ شاید در شرایط کنونی حاکم بر فضای مناطق پیرامونی ایران اسلامی و تحرکات استکبار و ایادی آن در مناطق مرزی کشور و مهمتر از آن اقدامات دولت سرکش آمریکا در جهت فشار اقتصادی به مردم و ایجاد واگرایی و شکاف در بین کلیت دولت و مردم ، دولت با دیگر قوا و نهادها ، هیچ اولویتی به اندازه حفظ و تقویت انسجام و وحدت در میان تمام اقشار و جریانات سیاسی در درون نظام اسلامی مهمتر بشمار نمی‌آید .

و حتی به جرات می توان گفت بعد از تحریم های تفرقه افکنانه اخیر شیطان بزرگ هیچ چیز به اندازه این اولویت در عبور از این پیچ تاریخی و حفظ و تقویت انقلاب اسلامی موثر نباشد .

به عبارت دیگر در این شرایط حساس کشور و نیز فتنه افکنی های مکارانه رییس جمهور آمریکا و ایادی منطقه ای آن ، همدلی و همسویی تمامی نیروهای انقلاب اسلامی در عین داشتن اختلاف سلایق و انتقادات نسبت به هم ، ضروری است و قدرت منطقه ای ما به حفظ و حراست از این وحدت داخلی است و در این صورت است که رعب و وحشت در دل کفار ، مشرکین و منافقین خارجی و داخلی دو چندان خواهد شد که « وأعدّوا لهم مّا استطعتم مّن قوّة و من رّباط الخیل ترهبون به عدوّ اللّه و عدوّکم » (آیه 60 سوره انفال)

و اگر در این مواجهه با دشمنان انقلاب اسلامی، بدون زمان شناسی کوچک ترین اشتباه و لغزشی در اطاعت از ولی امر زمان از ما سر بزند ، این قدرت و شوکت منطقه ای که به برکت خون شهدای مدافع حرم ومجاهدت رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی بدست آمده است، از میان خواهد رفت :
« اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و لاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم... و دستور خدا و رسولش را اطاعت نمایید و نزاع و کشمکش نکنید ، که سست شوید و قدرت (شوکت) شما از میان برود.» ( آیه 46 سوره انفال)

و البته این سیره محمدی است که کسانی که با اویند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربان اند. « محمّد رسول الله والذین معه اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم » ( فتح: 29)

با این مقدمه شاید برای آن کسانی که دنبال حجت شرعی برای دفاع اصولی از شخص آیت الله نورمفیدی در برابر این هجمه قابل تامل یک شبکه نجس بهایی ،در این مقطع و برهه حساس هستند و یا در برابر تیتر و این سطور - که چهارچوب تحلیلی آن در ذیل بطور تفضیلی خواهد آمد - بدنبال حجت سیاسی خود هستند ، تا حدودی که این حقیر اجازه طرح بعض مسایل را دارم ، مفید فایده باشد .

هر چند نگارنده براساس حجت شرعی خود، برای هر گونه مواجهه ای آماده ام و طرح این مسایل تنها برای جلوگیری از برداشت های ناروا بعضی مدعیان عالم دین و سیاست در استان است.

آیت الله نورمفیدی را از دوران کودکی ام می شناسم ، نه از جنس شناخت دیگران بلکه از دریچه آلبومی از برادر پاسدار شهیدم که بعلت کثرت نگاه کردن به آن ، آن تصاویر بیشتر از هر عکس و تصویری در ذهنم نقش بسته اند.

یک تصویری از حلقه سپاهیان گرگان که در منزل ایشان حضور داشته اند و یک تصویر نمازی که آیت الله بر پیکر مطهر برادر شهیدم می خواند و ... البته آن صحنه ها را از نزدیک هم درک کرده بودم . اما در این سی سال و اندی نه ایشان منزل ما آمده است و نه ما با ایشان ارتباطی داشته ایم و چیزی از ایشان مطالبه کرده ایم .

ما بوده ایم ، خط شهید و امام شهداء و ... ، اما هر چه هست از اختلاف سلایق و نظر در مجموعه خانواده انقلاب در برابر دشمنان انقلاب اسلامی در همین سه نقطه بالا دفن می شود .

اخیرا و در این چند ماه که از بازگشت طولانی مدتم از خارج از کشور می گذرد ، خداوند متعال به ما لطفی کرد که فرصت لازم برای مطالعه تاریخ معاصر استان را پیدا کنم و با اهل آن به بحث و گفتگو بنشینم و حقیقتا نقش مبارزاتی آیت الله نورمفیدی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و بطور خاص از سال ۱۳۴۰ به بعد بسیار پر رنگ است و از جمله اولین حکم شرعی امام در دی ماه ۱۳۴۱ که باید از آن به آغازین گام های عملی امام در پیاده سازی اصل ولایت فقیه در تداوم ولایت امری حضرت ولی عصر (عج) یاد کرد.

غرض اینکه هم تاریخ قبل از انقلاب را خوانده ام و هم بخش هایی از تاریخ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را از میراث داران امین تاریخ شفاهی استان شنیده ام و البته در بخش مهمی از تاریخ یک دهه اخیر براساس اسناد موجود در نهادهای ذیربط در آن نقش آفرین بودم .

شاید یکی از قابل توجه ترین دوران تاریخی بجهت حساسیت های خاص آن همین دوره اخیر باشد که دو تن از مدیران اصولگرای شناسنامه دار استان و خراسان رضوی نقش اصلی و محوری را در آن ایفا نمودند و ما در محضر آن اساتید ، تنها شاگردی کردیم و بس !

جمع بندی خوبی از عمده انتقادات – که عمدتا به بعض افراد و جریانات سیاسی تندرو مرتبط بود - بدست آمده بود و ارزیابی دقیقی از شعاع و عمق آن وجود داشت و موارد یاد شده اگر اشتباه نکنم سال ۱۳۸۵ به وی منتقل شده بود و او نیز برای اصلاح روندها اعلام آمادگی نموده بودند.

جلسات مستمری در قالب ، جلسات راهبردی برگزار می گردید و در یک فرآیند تعریف شده و کاملا غیرملموس عناصر دو حزب منحله کنونی افراطی در همان مقطع زمانی از گردونه ارتباطات حذف و بطور کلی قطع رابطه گردیده بود و همین طور در ارتباط با جریان فمینیست استان و...

جدی ترین مواجهه در رد صلاحیت تعدادی از نامزدهای اصلاح طلب تندرو و دگراندیش رخ می دهد و واگذاری افراد تجمع کرده در بیت ایشان به مدیر غیربومی راهبر این پرونده ، اوج همراهی و همسویی است تا جایی که عناصر افراطی و دگر اندیش بعدها علنا اظهار می کنند که :

« نورمفیدی اگر چه در طیف مترقی روحانیت قرار دارد و دیدگاهها و مواضع وی در برخی مقاطع قابل تحسین است، ولی در اصول کلی در کنار حاکمیت قرار می گیرد و از اقدامات نظام دفاع و حمایت می کند. »

در ادامه و در مجموعه دفتر تغییراتی صورت می گیرد و علی رغم بعض هجمه ها درون جریانی اصولگرا - که بدون اطلاع از این موضوع صورت می گیرد - این راهبرد ، تداوم می یابد .

بیش از ۳ سال همراهی و همکاری تنگاتنگ است که در ۳ واقعه مهم و بسیار حساس ، آیت الله نورمفیدی نقش استانی و ملی خود را در مدیریت بحران در فضای فتنه ۸۸ ایفا می کند.

1- پروژه سفر آیت الله صانعی به گرگان در 21 مرداد ۱۳۸۸ و جریانی که در صدد موج آفرینی در این استان تاثیرگذار بر معادلات سیاسی کشور است . ایشان با هماهنگی کامل پیش از سفر در آن جلسه معروفی که به رییس جمهور وقت توهین می شود و بازتاب گسترده ای در کشور پیدا می کند ، اصلا حضور پیدا نمی کند و بعد از اطلاع یافتن از پروژه معروف به «صبحانه سرزده» از شهر گرگان خارج می گردد.

ارزیابی های اولیه استانی حکایت از آن داشت که اگر ایشان همکاری لازم را بعمل نمی آورد ، استان با یک بحران و درگیری شدید مواجه می گردید که بازتاب های گسترده ای در استان و کشور بدنبال می داشت .

2- پروژه عناصر افراطی اصلاح طلب جهت برگزاری تجمع حمایتی کاذب از ایشان در اعتراض صوری به بعض تحرکات جریانات منتقد بیت در همان مقاطع که در یک مورد خاص فضا بسمت درگیری دو دسته از نیروهای دو جریان وجود داشت اما باز هم با هوشیاری وی مدیریت گردید .

3- سعه صدر آیت الله در راهپیمایی ۸ دی سال ۸۸ گرگان در میدان وحدت و مصاحبه تلویزیونی همان عصر با شبکه استانی گلستان از طریق هماهنگی مدیران صدرالاشاره ( شخصا در جریان تماس تلفنی یاد شده و ارتباط با شبکه گلستان حضور داشتم ) و باز پخش آن در اخبار سراسری کشور و اثرگذاری رسانه ای در حماسه ۹دی ۸۸ .

قطعا اقدامات دیگری هم بوده است که به دلایل طبقه بندی قابل اشاره نیست اما این فرآیند اصولی چه زمانی قطع شد ؟

زمانی که یکی از دوستان ارزشی اما بدون تحلیل و اطلاع در یک دیدار خیلی مهم با یکی از مقامات عالی کشور خواستار برکناری مدیر اصلی این پرونده و حذف آن از استان گلستان می گردد ! و ... در واقع بخشی از وقفه ای که در این فضا رخ می دهد ، به بعضی از نیروهای مدعی باز می گردد .

ضمن اینکه بعد از آن یکسری ارتباطات بعنوان خط قرمز تعریف می شود و ... در حالی که در همان مقطع با نظر او بنا بود تغییرات اساسی در مدیریت و ترکیب بیت رخ دهد ! اما مسیر را خواسته یا ناخواسته عوض می کنند ...

۶ سال در استان نبودم و نمی توانم قضاوتی در باب انتقاداتی که مطرح می شود داشته باشم ! اما در همین چند ماه که برگشتم ، تحرکات خاصی در لایه هایی از نخبگان سیاسی با چاشنی یک شایعه در حال نضج بود ، این تحرکات وقتی با تحرکات مشابه در کرمان و بیرجند مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد و با با بعض کانال های مرتبط در قم و تهران مورد سنجش قرار می گیرد ، ناظر بر این است (تحلیل نه اطلاعات ) که یک جریان داخلی تهران نشین با خط دهی خارجی، بدنبال اصفهانیزه کردن استان گلستان و ساختن آیت الله طاهری اصفهانی دیگری در این استان حساس است.

اما اینان از همان تحلیل خودشان غافل هستند که « نورمفیدی اگر چه در طیف مترقی روحانیت قرار دارد و دیدگاهها و مواضع وی در برخی مقاطع ...، ولی در اصول کلی در کنار حاکمیت قرار می گیرد و از اقدامات نظام دفاع و حمایت می کند. »

و وی انصافا همچون ۳ مقطع یاد شده این امر را اثبات می کنند و در حساس ترین برهه زمانی با پذیرش یک مصاحبه هوشمندانه با خبرگزاری تسنیم ، بخش های اصلی این پروژه را خنثی می کنند.

اما همانطور که بعض رسانه های حامی وی در شوکی غیرقابل پیش بینی اقدام به تحریف و سانسور کردن این مصاحبه می کنند ، بعض افراد و جریانات به این موضوع به دیده تردید نگاه می کنند .

برای این حقیر حداقل از دو منبع کاملا موثق خبری با واسطه از تهران و یک بی واسطه در استان ( یک مهمان مسول اهل تهران ) در دو هفته گذشته ،این مساله محرز است که ما وارد مرحله ای تازه از تاریخ استان شده ایم که همه چیز آن از جمله پیشرفت و توسعه آن بستگی به نوع انتخاب و تعامل ما در این مقطع حساس دارد و ما بطور شفافی در جریان تعیین دکتر سید مناف هاشمی استاندار معتدل و بسیار فعال و با وجود پرداخت یک هزینه سیاسی سنگین و هجمه گسترده جریان فتنه در استان به این تصمیم و فرصت تاریخی رسیدیم.

این انتخاب نشان می دهد که این نقشه راه تا حدودی اجرایی شده است و اگر انتقاداتی هم هست ناظر به بعض مدیریت های حوزه سیاسی و اقتصادی است که اگر اصلاح شود ، چشم انداز آن بیشتر روشن خواهد شد.

همانطور که همین اقدامات دو هفته ای دکتر هاشمی امید و نشاط ویژه ای را به فضای کار و تلاش در استان تزریق نموده است که قطعا با آمدن محمدرضا صالحی بومی و یا رازانی غیربومی رخ نمی داد .

اکنون باید همه جریانات انقلابی انتخاب کنند که در این مقطع تاریخی می خواهند در کدام زمین و براساس کدام قواعد این بازی را ادامه بدهند.

زمین انقلاب و نظام و قواعد شرعی و اصولی امامین انقلاب اسلامی و یا زمین خناسانی که بدنبال اصفهانیزه کردن استان گلستان براساس قواعد باند معدوم سید مهدی هاشمی هستند !!؟

خط رسانه ای که شبکه بهایی manoto بعنوان یک برنامه و رویکرد جدید

اولا : در کلیت همسو با راهبرد دشمنان انقلاب اسلامی برای ناامن کردن مناطق مستعد واگرایی قومی–مذهبی و نیز خاصه سیاسی است .

ثانیا : در صدد فشار و اجبار به تن دادن به پروژه سوخته اصفهانیزه کردن استان گلستان است.
ثالثا : در راستای سیاست کلی فتنه گرانه و تفرقه افکنانه خارجی که با تحریم های کاتسا کلید خورده است و به گرگان و استان گلستان ختم نمی شود و احتمالا سایر شهرها و استان های هدف را در بر خواهد گرفت .

رابعا با پروژه جدید یک سرویس اطلاعات خارجی حامی این رسانه تطابق کامل دارد

یک بار دیگر مقدمه را بخوانیم و بر اساس این اطلاعات و تحلیل یاد شده ، حجت شرعی خودمان را در این مقطع حساس لحاظ کنیم .

ما با هم در خانواده بزرگ انقلاب اسلامی اختلاف سلیقه و حتی انتقاد نسبت به بعض اقدامات و ارتباطات داریم که می بایست شفاف بشود و تغییراتی صورت بگیرد و ... ( آن را در جای خود پیگیری خواهیم نمود ) ، اما در برابر دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی و در راس آن انگلیس خبیث و فرقه نجس بهایی و دست ساخته آنان متحد و یکپارچه هستیم و مصالح و منافع عالی استان و نظام اسلامی را بر نگاه های شخصی و جریانی خود ترجیح می دهیم.

لازم است این فرصت بوجود آمده برای توسعه و پیشرفت استان را مغتنم بشماریم و تا مادامی که این خط و نقشه راه دنبال می گردد ، از آن حمایت کنیم .

اما جا دارد در چنین فضای بسیار سنگینی که توأم با طمع ورزی های خارجی گردیده ، شخص آیت الله نورمفیدی و دکتر سید مناف هاشمی تدابیر و اقدامات ویژه ای برای حفظ و تقویت این راه پیشرفت و توسعه آفرین اتخاذ نمایند .

ان شاء الله

دکتر حسن بیارجمندی - مشاور اسبق حوزه معاونت سیاسی امنیتی استانداری گلستان

انتهای پیام/