یک کارشناس مسائل سیاسی کشور گفت : ذوق زدگی برخی از اصلاح طلبان از رفتار و گفتار اخیر رییس دولت دهم بی مورد است.
به گزارش گلستان ما ؛ حجت السالام والمسلمین احمدرضا احمدی کارشناس مسائل سیاسی و اجتماعی کشور طی مطلبی نوشت : جریان برخی از موافقان انقلاب اما مخالفان احمدی نژاد بجای ذوق زدگی رفتار و گفتار ناپسند او درچند روز اخیرش،که می توانند از آن گرزی ساخته و بر سر جریان مقابل بزنند و انتقام بگیرند و به عبارت دیگر "دیدی دیدی" راه بیاندازند و خود را محق معرفی کنند؛ به این موضوع توجه کنند که جریان انقلابی بر سر منافع انقلاب اسلامی با احدی تعارف ندارد و با احمدی نژاد عهد ابدی نبسته است چنانکه با دیگر رجل سیاسی خروج کننده و فتنه گر در طی این سی و نه سال از عمر شریف انقلاب اسلامی مماشات نکردند.
جریان ارزشی و متمایل به احمدی نژاد در امر انتخابات ریاست جمهوری بی شک از روی تکلیف به برنامه و شعارها و اهداف راهبردی احمدی نژاد اقبال نشان داد تا کشور را از شرایط سقوط حتمی از چنگال مدعیان دین منهای سیاست و غربزده ها در آورند و همچنان که امام در امر دفاع مقدس فرمودند برای یک لحظه از جنگ باصدام نادم نخواهیم بود چون به تکلیف عمل کرده ایم؛جریان انقلابی از حمایت احمدی نژاد آنروز نادم نخواهد بود.
حمایت امام از رزمندگان اسلامی در حقیقت مبارزه تمام عیار با صدام بود و همان روزها کسانی بودند که با دفاع مقدس موافق نبودند و بعد از پذیرش قطعنامه همان ها ذوق زده شدند و ادعا کردند که دیدید ما می گفتیم جنگ نکنید و حالا شما به این نتیجه رسیدید و امام به میدان آمدند و فرمودند ما برای یک لحظه نادم نیستیم.
حمایت جریان انقلابی بخاطر شعارهایی بود که نظام اسلامی در دوره ریاست جمهوری هفتم و هشتم رو به هدم و نابودی داشت و به همین دلیل یک فردی پیدا شد که گفتمان امام را در برنامه خود تعریف کرد و در مقابل گفتمان امام که عقیده داشت امام را باید به تاریخ سپرد؛ براساس تکلیف ظهور یافت و جریان انقلابی فاتح میدان شد.
و این جریان انقلابی نه تنها هرگز از انجام تکلیف در آن ایام نادم نیست ، بلکه به آن افتخار می کند و چه بسا سجده شکر، بجای آورد، این نگرش اهل تکلیف است ، عمل به تکلیف در هیچ شرایطی پشیمانی ندارد.
علامه مصباح یزدی از زمره کسانی بود که براساس تکلیف حمایت خود را احمدی نژاد دریغ نکرد اما رفتارهای او پس از یک مقطع موجب شد که دیگر موید او نشود و در تازه ترین نظریه فرموده اند: "هر کسی را تا مادامی که در مسیر اسلام کار میکند حمایت میکنیم، هر وقت هم منحرف شد، از او جدا میشویم. امروز اعمال احمدینژاد را تأیید نمیکنم چون یک حالت انحرافی در او میبینم."
اما در دوره نهم، نفوذی ها احمدی نژاد را مصادره کردند و احمدی نژاد از اهداف راهبردی فاصله گرفت، انقلابی ها از او فاصله و در بسیاری از ماموریت ها حمایت خود را برداشتند و عناصری همچون مشایی را کنترل و احمدی نژاد را تا پایان دوره دوم مدیریت کردند تا به نظام دینی لطمه ای وارد نشود. زیرا حفظ نظام از اوجب واجبات است و این نوع از مدیریت نیز براساس تکلیف بوده است اما آیا انقلابی ها بعد از آن، جریان انحراف را همراهی کردند؟ هرگز. زیرا اهداف جریان انحراف و جریان فتنه به یک نقطه نامقدس ختم می شود.
برخلاف،بخشی از جریان اصلاح طلبی و جریان مخالفان نظام، که در دوره مختلف نتوانست تکلیف خود را تشخیص بدهد و براساس تکلیف عمل کند که البته تکلیف در نگرش این بخش ازجریان یادشده مفهوم و معنایی ندارد و الا بعد از فتنه 88 بایستی از همسویی با مخالفان نظام برحذر می شد و فی الحال نیز بر عدم حصر سران فتنه اصرار نمی ورزید.(دقت کنید گفتیم بخشی و یا برخی از اصلاح طلبان).
احمدی نژاد آن روزگار در برابر ولایت مطلقه فقیه تسلیم محض بود اما 11روز خانه نشینی او با ولایت مداری منافات داشت و رفتار اخیر او هم، هم.
امروز، رفتار او در قبال کسانی که حکم و حمایت رهبری را دارند بیشتر به عقده گشایی شبیه است تا عدالتخواهی ، والا او می توانست مطالبات خود را از طریق رهبری معظم پیگیری نماید.
ممکن است بر قوه قضاییه اشکالاتی وارد باشد اما فشار و فریاد او به رییس قوه قضاییه به این طریق خارج از مصالح نظام مبتنی بر ولایت فقیه است و در حقیقت این فشارها همانند فشار ها و اتهام زنی از سوی برخی از افراد جریان تندرواصلاح طلبان است که سردمداران آن به رییس دستگاه قضاییه بهتان زدند و آب به آسیاب دشمن ریختند؛ که از این بعد بین رییس دولت دهم، بقایی و مشایی نعل به نعل با جریان تندرو اصلاح طلبی شبیه هم اند.
که مع الاسف رییس قوه قضاییه در دو برهه تاریخی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد هجمه شدید و مشابه بوده است یکی در جریان دهه 60 و دیگری در ایامی که در آن قرار داریم.خبط سردمداران دهه 60 آن بود که به قاضی القضات منصوب امام یعنی آیت الله بهشتی بی حرمتی کردند و در زمان ما به قاضی القضات منصوب امام خامنه ای بی حرمتی می شود.
پس بین طغیان احمدی نژاد و بقایی و مشایی و برخی از اصلاح طلبان و همچنین عصیانگری دهه شصتی ها وجوه اشتراک فراوانی وجود دارد و تفاوت، تنها در برایند عصیان و طغیان دهه شصتی ها است که همان خروج از نظام مقدس جمهوری اسلامی بود که بعد از ترور شخصیت رییس قوه قضاییه وقت و در نهایت سبب به شهادت رساندن شهیدمظلوم بهشتی و ترور لاجوردی ها گردید وهمین مردم انقلابی از آنان بیزاری جستند و تنی از سران عصیانگر و طغیانگر از کشور گریختند و به دامان صدام و غرب پناهنده شدند.
انقلابی ها با کسی شوخی ندارند ، اصل برای آنها مصالح انقلاب اسلامی است.افراد در هررتبه و منزلتی که باشند اما با امام، رهبری و انقلاب زاویه جدی پیدا کنند آنان را رها کرده و برائت عملی میجویند حتی اگر این فرد سرمایه جانشان( فرزندشان) باشد. بنی صدر، و آیت الله منتظری و افراد مشابه که جای خود دارد.
بنابراین رفتار اخیر احمدی نژاد موجب ذوق زدگی برخی از افراد سیاسی نشود و آن را چماق علیه جریان انقلابی ها نکنند که هم خارج از عقل و انصاف است و هم موجب ریزش طرفدارانشان می شود. و بالعکس؛ به برخی از اینها توصیه موکد می شود از رفتار مبتنی به تکلیف انقلابیها درس گرفته و تعصب بخرج ندهند و خطاهای تاثیرگذار اما منحرف فتنه گران را سنگین بشمارند و همانند مردم انقلابی عمل کنند ودست از فتنه گران بشویند تا دنیا و آخرتشان خراب نشود.
چنانکه مردم انقلابی، تا مادامی که مسئولان نظام با اهداف انقلاب همراه باشند حمایتشان می کنند و زمانی که از اهداف و راهبردهای اساسی نظام فاصله بگیرند، بدون اغماض و مماشات، حماسه می آفرینند.
بنی صدر رابه ریاست جمهوری برمی گزینند اما خروج او سبب می شود که گوش او را گرفته و از کشور بیرونش کنند.
آیت الله منتظری را به قائم مقامی می پذیرند اما وقتی متوجه خروج او از خط امام می شوند در کوتاهترین مدت او را از قائم مقامی ساقط می کنند.
و این مصادیق بایستی برای همه مدیران عبرت باشد که مردم با آنان همراه هستند تا مادامی که به انقلابشان، اسلامشان، رهبرشان و راهشان لطمه وارد نسازند وگرنه برایشان فرق نمی کند که اسم گروه چه چیزی باشد، اصولگرا و یا اصلاحطلب.
مردم ایران زمین زیر علم ولایت، فتنه ستیزند. این فتنه از سوی چه کسی و باچه سابقه ی ممتاز و غیر ممتاز تفاوت ندارد. مردمی که امام خمینی آنها را تربیت کرده است، تکلیف مدار است.
دوستان منصف درون نظام در هر جناح و طیف سیاسی که هستند را به درس تکلیف مداری امام خمینی رضوان الله فراخوانده و عین مطلب آن رهبر و مرجع بی نظیر دوران را بازخوانی می کنیم.
" من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسماً معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد.ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است.
ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است..."
صحیفه.ج12.ص284
انتهای پیام/