حافظ کل قران کریم و مدرس خارج فقه و اصول نوشت :طعا مهمترین کلید در راه رسیدن به عدالت، تفکیک بین «محور خدمت شدن» و «خدمت کردن» است.
به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما ؛ آیت الله سید حبیب الله قدمی مدرس خارج فقه و اصول ، حافظ کل قران کریم و صحیفه سجادیه طی مطلبی نوشت :
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ
مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) در تاریخ 6/12/96 فرمودند: "در مورد عدالت ما عقب ماندهایم ... در مورد عدالت مشکل داریم... باید از مردم ایران عذرخواهی کنیم... ان شاء الله در این ناحیه پیشرفت خواهیم کرد".
این فرمایشات رهبر فرزانه، نشانۀ شجاعت و عدالت است!
امّا سؤال اینجا است چه چیزی باعث شده است که ما در عدالت دچار مشکل شویم؟ و چه کسانی باعث شده اند که کشور دچار چنین اشتباهی شود؟ و چگونه میشود در عدالت پیشرفت نمود؟ و چه هزینههایی برای پیشرفت در عدالت باید پرداخت کرد؟
نیاز اساسی ما در اجرای عدالت، چند چیز است که عمدۀ آنها عبارتاند از:
** الگو عادلانه
** قانونگذران و ناظران شجاع، متخصص و عادل (مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان)
** قانون عادلانه
** کارگزاران اجرایی متعهّد و عادل
** قاضیان شجاع و عادل
** نمایندگان رهبری و امامان جمعههای شجاع و عادل
اگر قانون در کشور بر اساس عدالت نباشد قطعا توزیع ثروت، خدمت، اشتغال، قدرت و ... بر اساس عدالت نخواهد بود و این مطلبی واضح و آشکار است.
اجرای عدالت نیاز به الگو دارد و بهترین الگو برای اجرای عدالت، حکومت حضرت علی (ع) است. پس اگر بپرسید ما چرا از عدالت فاصله گرفتیم و عقب ماندهایم؟ باید در یک کلمه بگویم :
ما از الگوی عادلانه فاصله گرفتیم و از الگو عقب ماندهایم و نمیخواهیم هزینههای اجرای عدالت را بپردازیم!
نکتۀ آخر:
چون قصد داریم به محور اصلی کمبود عدالت در کشور اشاره کنیم تا بدانیم تا این درست نشود هیچ چیزی درست نمیشود سخن را در همین محور ادامه میدهیم و از بیان دیگر مطالب خودداری میکنیم.
در حکومت حضرت علی (ع) دو محور اساسی - در دائره حکومتی - وجود دارد: «محور خدمت شدن» و «محور خدمت کردن».
در محور خدمت شدن، ملاک، حداقلی است و بر همین اساس، فرقی بین مسلمان، یهودی، مسیحی، عادل، فاسق و ... نیست و بر همین اساس وقتی به آن حضرت خبر رسید که سربازان معاویه در حمله به شهر انبار، زیور آلات زنان مسلمان و زنان اهل کتاب را میگرفتند و کسی از آنها دفاع نمیکرد، آن حضرت در حالی که هیچ فرقی بین مسلمان و کافر نگذاشت، فرمود:
«فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً، بَلْ كَانَ عِنْدِي بِهِ جَدِيراً» یعنی: اگر مرد مسلمانی بعد از شنیدن ظلم و ستم به این زنان مسلمان و اهل کتاب، از تأسف بمیرد نَه تنها نباید سرزنش شود بلکه باید ستوده شود.
اما در «محور خدمت کردن» ملاک حکومت حضرت علی (ع)، حداکثری بود و بر همین اساس:
به کسانی که سابقۀ بسیاری در اسلام داشتند و سالها شمشیر زده اند و مفتخر به کسب القاب شایسته شده اند، منصبی نداد.
اما چطور میشود که بعضی از آیت اللهها یا آیت الله زادهها و ... به خودشان اجازه میدهند نَه تنها از ریاست بعضی از متجاهران به فسق حمایت کنند بلکه از ریاست اهل کتاب نیز دریغ ندارند.
آن حضرت با کارگزاران خلافکار به سرعت و به شدّت و به صورت علنی برخورد میکرد و آبروی آنها را میریخت.
امّا چطور میشود ما گاهی به بهانۀ حفظ آبروی اسلام، انقلاب، روحانیت و ... آبروی فاسق را حفظ میکنیم و نظام را به سمت بیعدالتی سوق میدهیم.
آن حضرت در مسیر اجرای عدالت، هزینههای سنگینی پرداخت تا به دنیا اعلام کند که ارزش عدالت به قدری زیاد است که اگر در این مسیر، علماء و سابقون هم کشته شوند باکی نیست.
قطعا مهمترین کلید در راه رسیدن به عدالت، تفکیک بین «محور خدمت شدن» و «خدمت کردن» است و برای رسیدن به این جایگاه باید:
علاوه بر داشتن تخصص، داشتن تعهد و عدالت برای افراد، در کسب جایگاه خادمیّت، شرط قانونی باشد و برای اثبات خادمیّت، باید جایگاه خادمیّت، نَه تنها برای خادمان منافع مادی نداشته باشد بلکه باید منفعتش کمتر باشد.
ما اجرای این الگو را در زندگی مقام معظم رهبری شاهد هستیم؛ چرا که جایگاه رهبری نَه تنها برای حضرت ایشان و فرزندانش منافع مادی نداشت بلکه آنها را از داشتن منافع مادی متعارف نیز محروم ساخته است.
امّا این الگو نباید در این جایگاه متوقف شود و برای رسیدن به عدالت، باید به صورت یک قانونِ قابل اجرا در سطح نمایندگان ولی فقیه، ائمۀ جمعه، نمایندگان مجلس، ریاست جمهوری، وزرا و ... تنظیم و اجرا شود تا «جایگاه خدمت کردن» از جایگاه «ریاست» - که یک جایگاه جهنمی است - تفکیک شود و تا ثروتطلبان و ... تمایلی به رسیدن قدرت نداشته باشند.
تا زمانی که جایگاه قدرت به گونه ای باشد که بتواند - افرادی را که تا چند دهۀ قبل، جزء افراد فقیر یا متوسط جامعه بوده اند بعد از رسیدن به نمایندگی رهبری یا نمایندگی مجلس یا ... به ثروتهای قارونی برساند و فرزندانشان را و نیز کسانی را که مثل کَنَه به آنها چسبیده اند به ثروت و قدرت برساند، نَه تنها عدالت دست نیافتنی است بلکه ظلم و ستم هر روز افزایش مییابد.
اجرای قانون باید یکی از شاخصههای عدالت باشد؛ همچنانکه مقام معظم رهبری در دوران رهبریت خود در اجرای قانون پیشتاز بوده اند و در اجرای همین قانون با افرادی درگیر شده اند که سابقههای طولانی در انقلاب داشته اند و از افراد نمک نشناسی حمایت کرده اند که بعدها رکورد بیقانونی را شکسته اند و امروز با کمال بیشرمی به مقام معظم رهبری نامه مینویسند و از اجرای عدالت سخن گفته و خود را خادم ملت معرفی میکنند در حالی که الگوی خیانت هستند.
اجرای عدالت، هزینه دارد و نیاز به حمایت.
ای رهبر معظم انقلاب!
ملت بزرگ ایران از شما عذرخواهی میکند که مجبور شده اید به جای دیگران عذرخواهی کنید و شرم باد بر کسانی که نَه تنها با ظلم بر ملت ایران از مردم عذر خواهی نمیکنند بلکه در کنار شعارهای آزادی دروغین، شعار عدالت و اقتصاد مقاومتی میدهند و در رأس خیانتکاران به این ملّت قرار دارند. اینها نیز مثل قبلیها بازیچۀ سیاستمدران استکباری هستند و گسترش دهندۀ بیعدالتی هستند.
ای رهبر فرزانۀ انقلاب!
این ملت بزرگ ایران است که با جانفشانی در راه رسیدن به عدالت، یاور شما است و در کنار مسئولانی که شما را الگو قرار داده اند و از فرمایشات حمایت میکنند گوش به فرمان آن حضرت هستند و باید قدرت طلبان و ثروت طلبانی که در مقابل این تصمیم بزرگ رهبری سکوت اختیار میکنند بدانند این ملت هرگز رهبرش را تنها نخواهد گذاشت و مخالفان عدالت را ذلیل خواهد کرد چرا که این ملت از ملت زمان حضرت علی (ع) برتر است.
سید حبیب الله قدمی عین الرسول/ 7/12/96
انتهای پیام /