این روزها دور تازهای از حمله به کنسولگریها، سفارتخانهها و اماکن دیپلماتیک ایران در کشورهای مختلف آغاز شده است که به نظر نمیرسد تصادفی باشد. . .
به گزارش تیتر آزاد به نقل از خبرگزاری تسنیم، این روزها دور تازهای از حمله به کنسولگریها، سفارتخانهها و اماکن دیپلماتیک ایران در کشورهای مختلف آغاز شده است که به نظر نمیرسد تصادفی باشد.
ظرف چند روز گذشته، در فواصل کوتاه، به کنسولگری ایران در بصره، سفارت ایران در پاریس و سفارت ایران در آتن حمله شده است. توالی این حملات و نزدیکی زمانی آنها این مسأله را به ذهن متبادر میکند که ظاهرا هماهنگی میان این حملات وجود دارد و به عبارتی این حملات تصادفی نیستند و به هم مرتبطند.
دو نکته قابل تأمل
در این میان دو نکته وجود دارد که قابل تأمل است؛
نخست این که عوامل حمله عموما مشخص نیستند، یعنی ممکن است گفته شود حملهکنندگان معاند یا مخالف جمهوری اسلامی هستند ولی گفته نمیشود کیستند و با چه انگیزهای این حملات را انجام میدهند و از سوی کدام طیف یا جریان هدایت میشوند.
دیگر این که به نوعی تصور می شود کوتاهی تعمدی از سوی متولیان تأمین امنیت کشورهای محل استقرار سفارت خانههایمان وجود دارد. برای مثال در پی حمله به سفارتخانه کشورمان در پاریس، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیروهای امنیتی کشور فرانسه را متهم کرد که در تأمین امنیت برای سفارتخانه ایران کوتاهی کردهاند و ظاهرا تعمدا در جلوگیری از انجام این حمله تعلل داشتهاند. یا در حمله به کنسولگری ایران در بصره نیروهای عراقی تأمین کننده امنیت کنسولگری به دلایل نامشخص محل را ترک کرده بودند. در آتن نیز مقام ارشد پلیس مربوطه به دلیل کوتاهی در تامین امنیت سفارت از سمتش برکنار شد. در تمامی این موارد مشخص نشد چه عامل یا عواملی سبب شده است تا نیروهای تامین کننده امنیت در انجام ماموریت خود کوتاهی کنند؟
این حوادث را در کنار هم که بررسی میکنیم در مییابیم که ظاهرا خطی وجود دارد که تلاش میکند حمله به اماکن دیپلماتیک ما را سازماندهی و تشدید کند.
کارگروه اقدام مشترک و حمله به اماکن دیپلماتیک ایران
با تشکیل کارگروه اقدام مشترک در درون وزارت امور خارجه آمریکا با هدف تحت فشار گذاشتن ایران روشن بود که قرار است اقداماتی ایذایی علیه ایران آغاز شود اما روشن نبود ابعاد فعالیتهای این گروه چه خواهد بود. عدهای از کارشناسان گمان میکردند که این گروه قرار است در جهت تشدید فضای تحریم علیه ایران فعالیت کند اما همانها وقتی که این تحلیل را ارائه میکردند، در مییافتند که اداره مشابهی مثل این کارگروه در وزارت خزانه داری آمریکا فعالیت دارد و دقیقا همین کار را انجام میدهد، پس تشکیل این کارگروه در وزارت امور خارجه به چه کار میآید؟ آنها سپس صورت مسأله را پاک میکردند و میگفتند که چون دو نهاد موازی در دو وزارتخانه در درون یک دولت تشکیل شده پس در نتیجه فعالیت کارگروه اقدام مشترک محکوم به شکست است. عدهای دیگر از کارشناسان نیز میگفتند از آن جا که این گروه در 28 مرداد تشکیل شده و چون این تاریخ همان تاریخ کودتای 28 مرداد 1332 علیه دکتر محمد مصدق است، پس این کارگروه نیز قرار است همان شیوه را این بار علیه ایران تکرار کند.
هماهنگی سی.آی.ای، وزارت خارجه آمریکا و منافقین علیه ایران
در این میان این نکته را هم بیفزاییم که مایک پمپئو قبل از این که وزیر امور خارجه جدید شود، رئیس سی آی ای بود. او وقتی که به وزارت امور خارجه آمد به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا توصیه کرد که معاونش، «جینا هسپل» را جانشین او در سی آی ای کند. این نشان میدهد که قرار بر این بوده است که وزارت امور خارجه آمریکا با سی آی ای بیش از پیش هماهنگ عمل کند و این دو سازمان کاملا هماهنگ و در ارتباط تنگاتنگ فعالیت های خود را پیش ببرند. هدف آنها یا بهتر است بگوییم مهمترین هدف آنها پیش بردن اهداف کاخ سفید و شورای امنیت ملی امریکا علیه ایران است.
حال با گذشت یک ماه از تأسیس کارگروه اقدام مشترک در درون وزارت امور خارجه آمریکا و این که حمله به اماکن دیپلماتیک کشورمان با فاصله حدود سه هفتهای انجام شده است، ابعاد فعالیت این گروه بیشتر مشخص میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت حمله به اماکن دیپلماتیک ما کاملا حساب شده و مطابق با دستورالعملهای این کارگروه انجام شده است. اگر این مسأله را بپذیریم که عوامل گروهک منافقین در حال حاضر به پیاده نظام تیم ترامپ تبدیل شدهاند و کاملا مطابق با دستورات آنها عمل میکنند آن گاه متوجه میشویم که آمریکاییها نیروی ایرانی لازم که انگیزه حمله به اماکن دیپلماتیک را داشته باشند نیز در اختیار دارند. کما این که گفته شده است در حمله به کنسولگری ایران در بصره عناصری از منافقین دستگیر شدهاند.
بنابراین می توان گفت آمریکا سیاستی را تعریف کرده که ضمن تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران که به دنبال آن امیدوار است بتواند بحران اقتصادی ایجاد کند و در پی آن نارضایتی در داخل ایران را افزایش دهد از لحاظ دیپلماتیک نیز ایران را تحت فشار بگذارد. به عبارت دیگر این سه هدف توأمان دنبال میشوند.
با نزدیک شدن به انتخابات میان دورهای کنگره که جمهوریخواهان به دنبال دستاوردی برای پیروزی در انتخابات هستند احتمالا این فشارها افزایش خواهند یافت و در صورتی که جمهوریخواهان در انتخابات میان دورهای پیروز شوند، این فشارها مضاعف خواهند شد و احتمالا شاهد تشدید حملات به اماکن دیپلماتیک ایران نیز باشیم چرا که در آن صورت جمهوریخواهان به پیروزی مجدد در انتخابات ریاستجمهوری 2020 فکر میکنند. ضمن این که هدف نهایی آمریکاییها آن طور که خود بارها اعلام کردهاند، تغییر رژیم در ایران است و برای رسیدن به این هدف از تمامی ابزارها و وسایلی که در اختیار دارند استفاده میکنند.
نویسنده: علی موسوی خلخالی
انتهای پیام/.