یک سایت روسی در تحلیلی به دلایل افزایش دامن زدن به ایران هراسی از سوی اسراییل و اصرار نتانیاهو در خصوص همراه کردن روسیه با موهومات اسراییل پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری مهر، سایت روسی «ایران رو» در تحلیلی به قلم «ایگور پانکراتنکو» به بررسی ملاقاتهای مکرر نتانیاهو با پوتین و مطالبات نخست وزیر رژیم صهیونیستی از رئیس جمهور روسیه در خصوص ایران پرداخته که در ادامه آمده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل یکبار دیگر جامعه جهانی را با غیب گوئی های خود مات و مبهوت کرد. در همین روزهای اخیر ، او گفت که ایران در سوریه مشغول احداث پایگاههای موشکی و همچنین اجرای بعضی از اجزاء برنامه هسته ای خود میباشد.
این که چگونه میتوان این قبیل فعالیت ها را در منطقه ای به اجرا در آورد که گرفتار جنگهای داخلی بوده و در آن زندگی روزمره طبیعی برهم خورده است را تنها این بی بی ( اسم مستعار بنیامین نتانیاهو) «عصبانی و احساساتی»میداند. به همین دلیل ما شاهد آن بودیم که واکنش جامعه جهانی به اظهارات او به اندازه کافی آرام بود و آنرا بعنوان تشدید فصلی بیماری تنفر و ترس نخست وزیر اسرائیل از ایران ارزیابی نمود.
جالب اینجاست که او یک هفته قبل ، یک چنین مطالبی را در یک ملاقات سریع با رئیس جمهور روسیه که در اقامتگاه پوتین در «بوچاروف روچی» برگزار شد ، مطرح کرد. ضمنا"، نخست وزیر اسرائیل بعنوان شاهدین گفته های خود، شخصیت های مهمی از جمله: ایئوسی کوئن – رئیس موساد و مئیر بن شابات – رئیس شورای امنیت اسرائیل را نیز همراه خود آورده بود. از طرف روسیه، در این ملاقات وزیر خارجه فدراسیون روسیه – سرگی لاوروف، دستیار بین الملل رئیس جمهور – یوری اوشاکف و هماهنگ کننده روابط روسیه با اسرائیل، معاون نخست وزیر – آرکادی دوارکوویچ حضور داشتند.
هرچند رسانه های گروهی این ملاقات را یک ملاقات « سریع» نام نهاده بودند، لکن در اصل، یک چنین رایزنیهای بسته در سطوح بالا بین مسکو و تل آویو اکنون دیگر، تبدیل به سنت شده، زیرا حداقل هر 6 ماه یکبار برگزار میشوند. برای مثال، آخرین ملاقات رئیس جمهور روسیه با نخست وزیر اسرائیل در ماه مارس سال جاری صورت گرفته بود. اما موضوع اصلی دستورکار هیأت اسرائیلی که آنها معمولا"برای رئیس جمهور روسیه مطرح میکنند همیشه یکی است و آن تهدید ایران برای همه خاور نزدیک و به ویژه برای اسرائیل است.
نتانیاهو این بار نیز سنت شکنی نکرد. موضوع اصلی مطالب او خطاب به رئیس جمهور روسیه تهدید حضور نظامی ایران در سوریه بود . درمورد اعتراض پوتین راجع به این که امروزه موضوع اصلی جامعه جهانی با همه این احوال ، مبارزه با داعش است، بی بی «عصبانی و احساساتی» بطور هیجان زده معترض شد و گفت: «موضوع اصلی این است که هرکجا که داعش مغلوب و تروریسم ازبین میرود ، ایران وارد آنجا میشود. ما نمی توانیم حتی یک دقیقه هم فراموش کنیم که ایران هرروز موجودیت کشوراسرائیل را تهدید میکند، به مسلح کردن سازمانهای تروریستی می پردازد و مشّوق ترور است».
نتانیاهو از پوتین چه می خواهد؟
نخست وزیر اسرائیل با همه احساساتی بودنش در زمره سیاستمدارانی بشمار میرود که قادر است به اهداف خود برسد. مؤید این موضوع ، فشار مداوم او بر مسکو در مورد حضور ایران در سوریه است.
در واقع، اسرائیل امروزه تنها کشوری است که بوضوح از جنگ سوریه امتیازات سیاسی کاملا" محسوسی بدست آورده است. خودتان قضاوت کنید: از مثلث نظامی – سیاسی دمشق- تهران – حزب الله که قادر است بر همه برنامه های تل آویو در منطقه خط بطلان بکشد، یک عنصر تضعیف شده است.
اما اسرائیلی ها قصد ندارند به این اکتفا کنند. اکنون هدف اصلی استراتژی آنها بیرون راندن ایران از سوریه ، جلوگیری از هرگونه حضور ایران در این کشور و بطور کلی در لبنان است. و هدف از فشار بر پوتین که توسط نخست وزیر اسرائیل بطور منظم و با همه امکانات وسیع موجود انجام میگیرد تحمیل این موضع است که ایران در سوریه « زیادی » است و باید از آنجا خارج شو ، علاوه بر آن، ایران باید همه تشکیلات طرفدار اسد را از سوریه بیرون ببرد.
به عقیده اسرائیلی ها ، مسکو باید از این مواضع پشتیبانی کرده و به تهران بفهماند که مشارکت ایران از این پس در حوادث سوریه بصلاح نیست. بگذار که این موضوع روند صلح را به عقب بیاندازد. بگذار که موضوع برای گروه های افراطی اسلامی شانس مضاعف بوجود آورد، زیرا برای رهبران اسرائیل بیرون راندن ایران از سوریه و لبنان از همه چیز مهمتر است.
تل آویو در مناقشات سوریه به هیچ وجه یک ناظر ساده بشمار نمیرود. اسرائیل بارها در نتیجه بی مبالاتی و بی تحرکی کامل سیستم پدافند هوائی روسیه که ظاهرا" حفاظت از حریم هوائی سوریه را عهده دار میباشد برعلیه نیروهای حزب الله که به نفع دمشق مبارزه میکنند و همچنین بر علیه نیروهای دولتی سوریه، ضربات هوائی وارد آورده اند. نیروی هوائی و واطلاعات اسرائیل بطور هدفمند و همه جانبه بدنبال شکار مشاورین از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در جنگ بر علیه تروریست ها شرکت دارند ، میباشند.
اما نتانیا هو در ملاقات با ولادیمیر پوتین پا را از این هم فراتر نهاد و بطور صریح اعلام نمود که اگر مسکو از فشار بر ایران در مورد خروجش از سوریه اقدامی نکند ، انگاه اسرائیل رأساً اقدام خواهد نمود و در قدم اول ضربات « کوبنده ای» بر رهبران سیاسی سوریه وارد خواهد آورد- مثلاً از هوا کاخ ریاست جمهوری را در زمانی که بشار اسد در آن قرار داشته باشد بمباران خواهد کرد. علاوه بر آن ، تمامی مساعی خودرا معطوف به آن خواهد نمود که روند صلحی که تازه در حال شکل گرفتن است را بر هم زند .
بنا به گفته منایع مطلع، نتانیاهو به ولادیمیر پوتین گفته که « ایران در مسیر به کنترل در آوردن عراق ، یمن قرار داردو تا اندازه زیادی لبنان را در کنترل خود دارد و ما مصمم هستیم که این کاررا ریشه کن کنیم ». در عمل، این خود یک نوع اولتیماتوم به مسکو بود مبنی بر این که : یا شما ایران را متوقف کنید و یا این که ما همه برنامه های شمارا در سوریه بر هم میزنیم.
در مورد تازیانه همه چیز مفهوم است، اما نان قندی کجاست؟
این تهاجم و تند روی لجام گسیخته ماه های اخیر اسرائیل در مورد ایران یک دلیل دارد و آن ترامپ است. مخصوصاً سفر او به خاور نزدیک و ملاقات های او با سران کشورهای عربی و توافقات وی با الریّاض در مورد ایجاد ائتلاف ضد ایرانی موجب تشدید هیجانات نتانیاهو در بروز احساسات ضد ایرانی وی بوده است . تل آویو در مواضع ضد ایرانی رئیس جمهور آمریکا ، برای خود یک شانس واقعی که بطور نهائی « موضوع ایران را » به سر انجام برساند می بیند، مخصوصاً با توجه به این که اتحاد نظامی- سیاسی آن با سعودی ها جنبه واقعی بخود میگیرد.
به هنگام آماده سازی سفر ترامپ به منطقه خلیج فارس ، جارد کوشنر داماد رئیس جمهور آمریکا وقت زیادی را به مذاکرات با شاهزاده محمد بن سلمان و در اصل حاکم فعلی عربستان سعودی اختصاص داد. نتیجه مذاکرات آنها این توافق بود که عربستان سعودی در قبال آزادی عمل در مورد ایران اسرائیل را به رسمیت خواهد شناخت و هم پیمانان خود در ائتلاف ضد ایرانی را به این کار متمایل خواهد ساخت. طبیعی است که در این روند بر فلسطینیان فشار وارد می نماید که آنها در مورد « حل و فصل » مشکلات خود با اسرائیل بیش از حد مقاومت نکنند.
یک چنین سیر حوادثی گویای آن نیست که این تحرکات و اقدامات بطور ناگهانی بوجود آمده اند. الریاض و تل آویو در مورد هریک از توافقات فی مابین چندین سال در حال گفتگو بوده اند. اصل «دوستی ما بر علیه کیست ؟» با همه غیر طبیعی جلوه کردن یک چنین اتحادی ، بهترین شالوده برای اتحاد دو کشور بوده است.
تنفر حیوانی نسبت به تهران سیمانی با کیفیت بالا بوجود آورده که تا دم مرگ ، اتحاد شیوخ غرب، « شاهین های» آمریکائی و سیاستمداران اسرائیلی را بهم پیوند زده است.
آنها در مورد ایران استراتژی واحدی دارند و آن حذف نفوذ تهران در منطقه ، انزوای آن در مرزهای خود و سپس وارد آوردن ضربات مرگبار بر جمهوری اسلامی از جمله : ایجاد بی نظمی و آشفتگی در داخل کشور تا ضربات مستقیم با استفاده از همه امکانات موجود در الریاض و تل آویو و همچنین با حمایت تمام عیار واشنگتن.
فقط میماند این که در این سناریو چه جائی برای روسیه در نظر گرفته شده است؟ البته بعنوان دستیار و بدون هیچگونه تضمینی برای دریافت هرگونه پاداشی.
نتانیاهو در ملاقاتهائی که با پوتین بعد از تقابل بین مسکو و ایالات متحده آمریکا و متحدان آمریکا در ناتو داشته چندین بار قول داده بود که برای کاهش تشنج در روابط بین مسکو و واشنگتن «مساعدت کند». و در ملاقات اخیر نیز بطور کاملاً شفاف به این موضوع اشاره کرد که با جارد کوشنر دارای روابط ویژه ای است که به او اجازه میدهد مواضع آمریکا نسبت روسیه را منعطف تر کند. او همچنین فراموش نکرد که در مورد لابی اسرائیلی در آمریکا یادآور شود و این که آنها قادرند بر مواضع کنگره و سنای آمریکا اثر گذار باشند.
و اما در مورد اتحاد با عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس، تل آویو این موضوع را از نظر دور نداشته که می تواند بعنوان رابط بین مسکو و این کشورها برای ایجاد روابط نزدیک و دوستانه وارد عمل شود. موضوعی که دیپلماسی روسیه در طول سالیان طولانی همواره پیگیر آن بوده است.
بعبارت دیگر، «نان قندی» اسرائیلی که به کرملین در قبال صرفنظر کردن از همکاری با ایران، سوریه و بطور کلی در همه جا پیشنهاد میشود این چنین است. مسئله در آن است که همه وعده های نتانیاهو «صحبت در جهت منافع فقرا است». اسرائیل به هیچ وجه تصمیم ندارد که هیچگونه قدمی برای برقراری دیالوگ بین مسکو و واشنگتن بر دارد. اگر یک چنین دیالوگی بوجود آید روسیه این شانس را پیدا خواهد کرد که بعنوان شریک به خاور نزدیک برگردد، اما بعنوان شریکی مدعی که دارای غیرت و حیثیت است.
نه تل آویو، نه الریاض و نه واشنگتن به یک چنین شریکی به هیچ وجه نیاز ندارند. لذا همه پیشنهادات نتانیاهو به پوتین مانند پشنهادات فرد حقه بازی است که از قبل میداند که «مشتری او» نمی تواند برنده باشد .
مانند هرگونه عفونت ویروسی ایران هراسی خطرناک است، زیرا می توان بدان مبتلا و گرفتار بیماریهای سخت و لاعلاج شد. سناریو عملکرد اتحاد ضد ایرانی توسط اعضاء آن نوشته شده و بازیگران آن تعیین شده اند. برای سایرین یا نقش قربانی و یا نقش فرعی و درجه دوم را در نظر گرفته اند. نقش های اصلی برای روسیه در نظر گرفته نشده، لذا تنها راه عاقلانه برای روسیه این است که از تماس با حاملین ایران هراسی خودرا دور نگهدارد. اکیداً.