باید گفت هاشمی "فرزند قدرت" بود تا فرزند زمان خویش چرا که بعد از پایان دوره هشت ساله ریاست جمهوری وی برخی از نزدیکان سیاسی اش نظیر حسن روحانی و عطاالله مهاجرانی دنبال لایحه ای بودند تا ریاست جموری وی مادام العمر شود.

به گزارش تیتر آزاد به نقل از گلستان ما ؛ احسان مکتبی مدیر کل سیاسی استانداری گلستان یادداشتی با عنوان "فرزند زمان خویش" در ستایش و تمجید از آیت الله هاشمی رفسنجانی در روزنامه ایران نوشت . البته هیچ قلمی نمی تواند بر نقش آیت الله هاشمی در انقلاب و در ادامه آن در توسعه زیرساختهای عمرانی و ... چشم بندد اما توصیفات آغشته به ریا و سالوسی مانع درک حقیقت محض می شود .

1 - آقای مکتبی گفته اند که هاشمی یکی از استوانه های دانایی بوده اند و کوشید مبنای توسعه آگاهی خردمندانه شهروندان باشد اما همه می دانیم که بگیر و ببندها و جمع کردن بچه رپی ها و قیچی کردن قسمتی از شلوار و .. در زمان دولت هاشمی باب شد ، همچنین له شدن مستضعفان زیر پای ایدئولوژی کارگزاران مبنی بر اینکه اگر توسعه می خواهید باید ضعفا له شوند ، در دوره ایشان اتفاق افتاد که هیچکدام متکی بر دانایی و خردورزی نبوده است .

2 – گفتید همواره آماده حضور در انتخابات بود و از این رویکرد وی از جان بر کف بودن و آماده به خدمت بودن وی سخن راندید اما باید گفت هاشمی "فرزند قدرت" بود تا فرزند زمان خویش چرا که بعد از پایان دوره هشت ساله ریاست جمهوری وی برخی از نزدیکان سیاسی اش نظیر حسن روحانی و عطاالله مهاجرانی دنبال لایحه ای بودند تا ریاست جموری وی مادام العمر شود و می توان با مروری بر سوابق ایشان ، تصور کرد این موضوع با چراغ سبز آیت الله هاشمی بوده است .

آیا ریاست جمهوری مادم العمر می تواند خواست اکثریت مردم جهت تحولات سیاسی و گذار به سمت دمکراسی و مردم سالاری باشد یا دیکتاتوری و کسب قدرت لایزال سیاسی جهت رسیدن به منافع بیشتر ؟

لکن در ادامه هم در تمامی انتخاباتها کاندیدا شد و هیچوقت سعی نکرد عرصه را برای جوانان باز کند ، آیا امروز بعد از چهل سال اگر کشور بین مدیران پیر و فرتوت را گیر کرده ، ثمره نگرش هاشمی نبوده ، آیا این موضوع نیز مبتنی بر خرد ورزی و دانایی است ؟

3 – گفتید برای آیت الله هاشمی مردم اعتبار حکمرانی بوده و به همین خاطر رضایت خداوند را در رضایت مردم جستجو می کرد ؛ پس چرا بعد از سال 84 و انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان ریاست جمهوری ایران ، از پای ننشست و در سال 88 آن فتنه عظیم به همراهی وی و خانواده اش علیه نظام راه افتاد ؟ آیا این مردم با آن مردمی که شما اشاره کردید فرق دارند ؟

4 – احتمالا این مطلب منبعث از درد پشیمانی جریان اصلاح طلب و بویژه شخص احسان مکتبی باشد چرا که این جریان در سال 84 وقتی هاشمی به انتخابات ورود کرد ، بخاطر حمایت از معین و کروبی و ... چنان الفاظ و بیانیه های تندی علیه هاشمی نوشتند که در تاریخ سابقه نداشت اما وقتی به مانعی چون احمدی نژاد برخوردند همه هاشمی دوست شده و پشت او پنهان شدند تا حرفهایی که نمی توانند بگویند او بگوید و او نیز چنین کاری کرد که مبتنی بر خرد ورزی نبوده و تحلیل های آن روز این رویکرد را برای کسب قدرت اول مملکت قلمداد می کردند که این هم از اعتدال ، دانایی و خردورزی بدور است .

نویسنده : محمدرضا بهاری از گرگان

انتهای پیام /