در حالی که 20 روز از گم‌شدن "آتنا اصلانی" می‌گذشت، ماموران نیروی انتظامی پارس آباد اردبیل روز دوشنبه جسد این دختر بچه هفت ساله را در پارکینگ یک واحد مسکونی کشف کردند.

به گزارش تیترآزاد به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در حالی که 20 روز از گم‌شدن "آتنا اصلانی" می‌گذشت، ماموران نیروی انتظامی پارس آباد اردبیل روز دوشنبه جسد این دختر بچه هفت ساله را در پارکینگ یک واحد مسکونی کشف کردند.

ماموران نیروی انتظامی جنازه آتنا هفت ساله را در حالی کشف کردند که گفته می‌شود 16 روز از زمان مرگ آن می‌گذشت و این بدین معناست که آتنا 4 روز در منزل قاتل زندانی بوده است.

تصویر زیر که متعلق به شخصی به نام "اسماعیل جعفرزاده" است توسط رسانه‌ها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و اهالی خبر از او به عنوان قاتل آتنای هفت ساله نام می‌برند، این در حالی است که بررسی‌های پلیس در این پرونده همچنان ادامه دارد و فرد یاد شده به عنوان مظنون دستگیر شده است.

شرح ماجرا

پدر آتنا سالهاست که در خیابان پزشکان پارس آباد دستفروشی می‌کند و آتنا هم گاهی در کنار بساط پدر به او کمک می‌کرد.

دادستان پارس آباد می‌گوید: سیدعبدالله طباطبایی، دادستان شهرستان پارس‌آباد می‌گوید: آتنا زمان‌هایی که کنار بساط پدرش بود، برای استفاده از دستشویی یا خوردن آب به مغازه رنگرزی که در نزدیکی بساط پدرش بود، می‌رفت. صاحب مغازه مردی 40ساله بود که آتنا و پدرش را از مدت‌ها قبل‌ می‌شناخت. آن روز هم بی‌آنکه پدرش متوجه شود، آتنا راهی مغازه مرد 40ساله شد غافل از اینکه او نقشه شومی برایش کشیده بود.

ساعتی از رفتن آتنا می‌گذشت و پدرش که آن روز سرش شلوغ بود، به تصور اینکه او به خانه برگشته است، به کارش ادامه داد. از سوی دیگر مادر آتنا تصور می‌کرد که دخترش نزد پدرش است و همین باعث شد که تا چند ساعت بعد کسی متوجه ناپدیدشدن دختربچه نشود. عصر آن روز وقتی مرد دستفروش بساطش را جمع کرد و راهی خانه شد، معلوم شد که آتنا گم شده و کسی از او خبر ندارد.

هیچ‌کس نمی‌دانست چه اتفاقی برای دختربچه رخ داده و او کجاست اما با گذشت زمان، وقتی هیچ ردی از وی به‌دست نیامد فرضیه اینکه او قربانی دزدان طلا شده باشد، قوت گرفت؛ چرا که آتنا آن روز 6النگو، انگشتر و گوشواره همراه خود داشت.

دادستان پارس‌آباد می‌گوید: متأسفانه خانواده دختربچه دیر متوجه گم شدن او شدند. آنها بعد از جست‌وجوی بسیار، وقتی ردی از او پیدا نکردند ماجرا را به کلانتری گزارش کردند. روز بعد، حدود ساعت 11بود که این پرونده به دادستانی آمد و ما در جریان آن قرار گرفتیم و از همان زمان تحقیقات گسترده برای پیدا کردن دختربچه گمشده شروع شد.

درحالی‌که خبر گم شدن دختربچه در شهر پیچیده و همه را نگران کرده بود، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند. در محلی که پدر آتنا دستفروشی می‌کرد، چند مغازه و بانک وجود داشت که مجهز به دوربین‌های مداربسته بودند. مأموران به بازبینی فیلم‌های ضبط‌شده توسط این دوربین‌ها پرداختند.

دوربین یکی از مغازه‌ها لحظه‌ای که آتنا قدم‌زنان در پیاده‌رو می‌رفت و از بساط پدرش دور می‌شد را ضبط کرده بود. اما دوربین بانکی که در همان مسیر و چندین متر آن‌طرف‌تر بود تصویری از دختربچه ضبط نکرده بود. این یعنی دختربچه پیش از اینکه به دوربین دوم برسد، مسیرش را تغییر داده بود. از سوی دیگر بررسی‌ها نشان می‌داد در این مسیر به‌خاطر جوی آبی که وجود داشت و همچنین حضور چندین دستفروش کنار پیاده‌رو، امکان اینکه دختربچه از پیاده‌رو به آن‌سوی خیابان رفته باشد، وجود نداشت. پس بی‌شک او پس از عبور از مقابل دوربین اول و رسیدن به دوربین دوم، ناپدید شده بود.

مأموران وقتی متوجه شدند که در این مسیر، مغازه رنگرزی مرد 40ساله‌ای وجود داشته که آتنا گاهی اوقات برای خوردن آب به آنجا می‌رفت، حدس زدند که وی روز حادثه نیز به این مغازه رفته و پس از آن ناپدید شده است.

به این ترتیب مرد رنگرز به‌عنوان نخستین مظنون پرونده تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد که آن روز دختربچه را ندیده و او اصلا به مغازه‌اش نیامده است، این در حالی که است در پرونده مرد رنگرز 5 سابقه کیفری از جمله کودک ربای یو تجاوز به عنف به چشم می‌خورد.

5روز از ناپدیدشدن دختربچه خردسال گذشته بود که بازپرس پرونده دستور بازداشت مرد رنگرز را صادر کرد و او برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شد.

طباطبایی، دادستان پارس‌آباد می‌گوید: متهم در همه مراحل بازجویی اظهار بی‌گناهی می‌کرد و مدعی بود که نمی‌داند چه اتفاقی برای آتنا رخ داده، با این حال بررسی‌های گسترده و شبانه‌روزی و بازبینی حدود 60ساعت فیلم دوربین‌های مداربسته جای شکی باقی نگذاشته بود که آتنا در مقابل مغازه او ناپدید شده و وی حقیقت را انکار می‌کرد. این مرد حتی برای تحقیقات تخصصی در اختیار پلیس آگاهی مرکز استان قرار گرفت اما با این حال مدعی بود که بی‌گناه است.

او ادامه می‌دهد: در این مدت‌ 2بار دستور بازرسی مغازه و محل زندگی مظنون پرونده صادر شد. مأموران با حکم قضایی راهی آنجا شدند و همه جا را با دقت گشتند اما هیچ سرنخی به‌دست نیامد. پرونده تبدیل به پرونده‌ای پیچیده شده بود تا اینکه در ادامه تحقیقات به سرنخ مهمی رسیدیم. ما متوجه شدیم مرد رنگرز در ساختمانی که زندگی می‌کند پارکینگ ندارد و خودرواش را جای دیگری پارک می‌کند. در یک کوچه فرعی در نزدیکی محل زندگی او ساختمانی بود که در طبقه اول آن مغازه‌ای وجود داشت که تبدیل به پارکینگ شده بود. صاحب ساختمان این پارکینگ را در اختیار مرد رنگرز قرار داده بود تا خودرواش را آنجا پارک کند. با این اطلاعات دستور بازرسی پارکینگ صادر شد و به همراه مأموران پلیس، بازپرس پرونده و پزشکی قانونی راهی آنجا شدیم.

اعترافات قاتل

عصر دوشنبه 19تیرماه، تیم‌های تحقیق وارد پارکینگی شدند که احتمال می‌رفت سرنخ‌هایی از دختربچه گمشده در آنجا پیدا شود. آنها در داخل پارکینگ با یک بشکه پلاستیکی روبه‌رو شدند که در گوشه‌ای قرار داشت. وقتی در بشکه باز شد، داخل آن پر از خاک بود. اما زمانی که مأموران خاک را کنار زدند به یک کیسه پلاستیکی رسیدند. داخل کیسه یک گونی بود که وقتی در آن را باز کردند به یک ساک پارچه‌ای رسیدند. پس از باز شدن زیپ ساک بود که جسد بی‌جان دختربچه گمشده در داخل آن پیدا شد. بررسی‌ها نشان می‌دادکه مدت‌ها از مرگ او می‌گذرد.

پس از پیدا شدن جسد آتنا، فرد مظنون ابتدا قتل آتنا را تکذیب می‌کند و از وجود بشکه در محل پارکینگ اظهار بی‌اطلاعی می‌کند ولی پس از گذشت مدتی می‌گوید: قاچاقچیان موادمخدر بشکه پلاستیکی را به داخل پارکینگ آورده و به او گفته‌اند که داخل آن موادمخدر است و او خبر نداشته که به جای مواد، داخل بشکه جسد دختربچه گمشده است.

هر چند مرد جنایتکار سعی داشت هر طوری شده خودش را بی‌گناه جلوه دهد، اما در نهایت بازجویی‌ها و تحقیقات کارآگاهان حدود ساعت 2بامداد دیروز به نتیجه رسید و این مرد به قتل آتنا اعتراف کرد. او گفت: دو، سه روزی بود که با دیدن آتنا و طلاهایش وسوسه شده بودم. روز حادثه به مغازه‌ام آمد که آب بخورد و چون کسی آنجا نبود، به طرفش رفتم.

خواستم نقشه‌ام را اجرا کنم اما او شروع کرد به فریاد زدن. برای همین دستم را روی دهانش گذاشتم و وقتی به‌خودم آمدم که دیگر نفس نمی‌کشید. ترسیده بودم و جسدش را داخل ساکی گذاشتم و آن را به پارکینگ بردم و در بشکه پلاستیکی مخفی کردم تا سر فرصت در محلی خلوت رها کنم اما چند روز بعد به‌عنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد.

فریادهای مادر آتنا پس از یافته شدن پیکر بی جان فرزندش

به گفته دادستان پارس‌آباد، پس از اعترافات مرد جنایتکار، طلاهای دختربچه که متهم آنها را در مغازه‌اش جاسازی کرده بود، کشف شد. به این ترتیب شعبه‌ویژه‌ای برای رسیدگی به این پرونده درنظر گرفته شد و هم‌اکنون منتظر نتیجه پزشکی قانونی هستیم و قرار است این پرونده به‌طور ویژه و خارج از نوبت رسیدگی شود و متهم به مجازات قانونی خود برسد.

انتشار خبر دستگیری مرد رنگرز و پیدا شدن جسد آتنا در پارکینگ او، خشم مردم پارس‌آباد را به همراه داشت. تا جایی که آنها با تجمع در مقابل مغازه مرد جنایتکار، شیشه‌های مغازه را شکستند و آنجا را تخریب کردند. در این میان سیدعبدالله طباطبایی، دادستان پارس‌آباد با حضور در بین مردم آنها را به آرامش دعوت کرد و قول داد که در اسرع وقت به این پرونده رسیدگی خواهد شد. او از مردم خواست که به‌کار روزمره‌ خود بپردازند و احساساتشان را کنترل کنند.

انتهای پیام/