اصلا چرا این روزها اصلاحطلبان از دولت انتقاد میکنند؟ و چرا در جریان انتخابات از وی حمایت کردند؟ آیا دولت روحانی از زمان انتخابات تا الان در مدت این چندماه تغییر اساسی کرده است؟
به گزارش شبکه تیتر آزاد به نقل از یزدرسا، عملکرد دولت روحانی و ناکامیهای پیدرپی آن، شرایطی را به وجود آورده که اصلاحطلبان عزم کردهاند راهشان را از دولت جدا کنند. این واقعیتی است که در مواضع چهرههای این جریان و همچنین رویکرد رسانههایشان قابل مشاهده است. اما در این ارتباط سؤوالهایی پیش میآید، از جمله اینکه:
اصلا چرا این روزها اصلاحطلبان از دولت انتقاد میکنند؟ و چرا در جریان انتخابات از وی حمایت کردند؟ آیا دولت روحانی از زمان انتخابات تا الان در مدت این چندماه تغییر اساسی کرده است؟ آیا انتقادهای اصلاحطلبان از دولت واقعی است؟ به طور کلی هدف اصلی اصلاحطلبان از این انتقادها چیست؟
تردیدی نیست که اصلاحطلبان نسبت به رویکرد سیاسی روحانی واقف بودند و با توجه به رویهی گذشته وی، عملکرد فعلی او هم برای آنها نمیتواند چیز عجیب و غیرمنتظرهای باشد. همچنان که احمد زیدآبادی از چهرههای تند اصلاحطلب در گفت وگو با هفتهنامه صدا در پاسخ به این سؤوال که «از رفتار دولت پس از انتخابات غافلگیر نشدهاید؟» میگوید:«خیر، مطلقا! چون میدانستم این اتفاق میافتد.»
از سوی دیگر یقینا اصلاحطلبان نسبت به ناکارآمدی دولت روحانی در دور اول هم آگاه بودهاند و میدانستند در چهار سال دوم قرار نیست این دولت رویکردش را نسبت به قبل تغییر دهد. کارنامه دولت در چهار سال گذشته پیش روی آنها بود و حتی این مطلبی است که برخی از چهرههای اصلاحطلب مانند محمدرضا تاجیک، ابراهیم اصغرزاده، صادق زیباکلام و امثالهم نیز قبل از انتخابات آشکارا به آن اذعان داشتند.
اصلاحطلبان با آگاهی از عملکرد غیرقابل دفاع دولت روحانی به این دلیل باز هم از او حمایت کردند، چون برای این جریان مسئله اصلی، مشکلات و دغدغههای مردم نیست؛ بلکه آنچه برای آنها اهمیت دارد، مسائل سیاسی و جناحی است.
این مسئلهای است که خودشان نیز به آن اعتراف کردهاند. به عنوان مثال این بخش از سخنان عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات که روز گذشته در دانشگاه شریف سخنرانی کرد، اعترافی آشکار به تفاوت دغدغههای عموم مردم و اصلاحطلبان است: «بنده جزء موافقان حضور بانوان در ورزشگاهها هستم اما واقعیت آن است که حکومت و دولت فقط به خواستههای ما روشنفکران جواب نمیدهد و اولویتهای دیگر جامعه را در نظر میگیرد که یکی از مهمترین آنها رفع بیکاری است.» وی در این سخنان اعتراف میکند که اگرچه مسائل سیاسی دغدغه همطیفان او است اما در جامعه مشکلات جدیتری چون بیکاری وجود دارد.
اگر امروز جریان اصلاحات برای جدا کردن مسیر خود از دولت تلاش میکند به این دلیل است که آنها از اینکه در ضعف و نارکارآمدی مضاعف دولت روحانی سهیم باشند به شدت بیم دارند و میدانند ادامه مسیر کنونی توسط دولت به باتلاقی ختم میشود که آنها را نیز با خود خواهد برد.
اصلاحطلبان که برای ورود به قدرت و خارج شدن از انزوا به دولت روحانی متوسل شدند؛ حالا به دنبال این هستند تا به هر نحوی شده خودشان را از دولت جدا کنند تا بدینشکل در هزینههای دولت شریک نباشند. اما تردیدی نیست که آنها چه بخواهند چه نخواهند، هزینهها و مشکلات دولت به نام آنها هم نوشته میشود و نمیتوانند خودشان را از دولت جدا کنند. واقعیتی که زیدآبادی نیز به آن اذعان دارد و میگوید: «در این ماجرا همانقدر که حسن روحانی مقصر است، آنهایی هم که میگفتند رای دهید مقصرند.»
همین امر موجب شد که محمدعلی ابطحی معاون پارلمانی دولت اصلاحات بگوید: «در رابطه با حضور جهانگیری در انتخابات آینده تصور من این است، اگر کاندیداتوری آقای جهانگیری قطعی است باید از دولت جدا شود و فاصله بگیرد شرایط بهتری برای رای آوردن خواهد داشت. حمایت دکتر روحانی برای انتخابات ریاستجمهوری زیاد تعیینکننده نیست چراکه عملکرد دولت او هم جنبههای منفی و هم جنبههای مثبت دارد. اگر آقای جهانگیری خودش را از دولت فعلی کنار بکشد میتواند تنها پاسخگوی کارهای خودش باشد»
مطلبی که حتی صادق زیباکلام چرایی آن را بهتر تشریح میکند: «بودن آقای جهانگیری در دولت دوازدهم، آنچنان به نفع او از جهت رای آوری نخواهد بود. چراکه در دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی بنا بر دلایلی که برای خود دارم، کارنامه چندان موفقی را برای ایشان پیشبینی نمیکنم. به این دلیل که مرکز ثقل دولت دوم آقای روحانی و بزرگترین مشکلات و چالشهایی که با آن روبهرو است به مسائل اقتصادی باز میگردد. از همین رو نوری برای مشاهده موفقیت اقتصادی دولت دوازدهم به چشم نمیخورد. بنابراین چه آقای اسحاق جهانگیری و چه هر فرد دیگری که در دولت آقای روحانی شریک باشند باید توجه کنند که این شراکت یک سرمایهگذاری سودده و پرمنفعت برای کسی که میخواهد بعدها نامزد ریاست جمهوری شود نخواهد بود چراکه عدم موفقیت دولت، دامن همه را خواهد گرفت و این همه شامل آقای اسحاق جهانگیری هم خواهد بود. بنابراین عقل سلیم و منفعت شخصی و سیاسی آقای معاون اول حکم میکند که او کناره بگیرد و شریک در ضرر و زیانهای سیاسی دولت دوم آقای روحانی نشود.»
انتهای پیام/