داستان حضور هر ساله و مداوم شکارچیان خارجی در ایران به ماجرایی عجیب و غریب تبدیل شده است! شایعات زیادی در مورد همکاری برخی مدیران سازمان محیط زیست با شیوخ عرب و واسطه‌های خارجی وجود دارد.

به گزارش تیتر آزاد به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پس از انتشار خبر دستگیری یک شبکه جاسوسی در قالب فعالیت زیست‌محیطی توسط یکی از نهادهای امنیتی کشور در روزهای گذشته و افشای پشت‌پرده تکان‌دهنده ماجرا از سوی دادستان تهران، مناسب است تا برخی تحرکات مشکوک در حوزه محیط زیست دوباره مرور شود.

کیهان طی گزارشی در ۱۲اسفند ماه ۱۳۹۳ به ماجرای مشکوک حضور اتباع خارجی یا دو تابعیتی در کشورمان در پوشش شکار و فعالیت زیست محیطی از جمله پروژه صیانت از یوزپلنگ ایرانی پرداخته بود که البته مانند بسیاری از هشدارهای دیگری که بعد از وقوع واقعه درستی آن معلوم شد، مورد توجه قرار نگرفت!

مجوز شکار حیوانات یا جمع‌آوری اطلاعات!؟
«داستان حضور هر ساله و مداوم شکارچیان خارجی در ایران به ماجرایی عجیب و غریب تبدیل شده است! شایعات زیادی در مورد همکاری برخی مدیران سازمان محیط زیست با شیوخ عرب و واسطه‌های خارجی وجود دارد.... پای آژانس‌های رسمی ایرانی- آمریکایی به میان آمده که به صورت رسمی تور گردشگری با مجوز شکار راهی ایران می‌کنند!... تلاش می‌کنیم دریابیم چه ارتباطی میان دغدغه‌های زیست‌محیط برخی نهادهای بین‌المللی و برنامه‌های مخفی نظامی وجود دارد؟ آیا تسلط بر «آب و هوا» به منظور ایجاد تغییرات اقلیمی سناریویی هالیوودی است یا حقیقت دارد؟ آیا با جمع‌آوری اطلاعات دقیق تغییرات زیست‌محیطی مناطق مختلف ایران توسط برخی شکارچیان خارجی و معدودی از NGO‌های داخلی، برنامه نظامی مدیریت آب و هوا پیشرفت سریع‌تری خواهد کرد؟

در دوره اصلاحات اخبار ورود شکارچیان از کشورهای حاشیه خلیج فارس به ایران اوج گرفت. ماجرا از این قرار بود که شیوخ عرب دسته دسته مرزهای کشور را درمی‌نوردیدند و در برخی موارد مثل سال 79 پس از شکار بیش از 100 قطعه «هوبره» ایرانی با انتشار تصاویر جنایات محیط زیستی خود راهی منزل می‌شدند. معصومه ابتکار، رئیس‌ وقت سازمان محیط زیست نیز اغلب معترض این ماجرا می‌شد و از حمایت این افراد توسط وزارت امور خارجه و دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی خبر می‌داد! با این حال مشخص نبود چرا رویه مذکور علی‌رغم معترض بودن همه بخش‌های دولتی پایانی نداشت!....

قوه قضائیه و دستگاه‌های امنیتی مدعی بودند که افراد مذکور پس از دستگیری از «مجوزدار بودن» اقدامات خود خبر داده‌اند و به همین جهت امکان برخورد قانونی جدی با آنها وجود ندارد. براساس «آیین‌نامه ویژه شکار» که در آخرین سال‌های دولت اصلاحات یعنی سال1381در هیئت دولت به تصویب رسید، اجرای برنامه شکار توسط مقامات عالی‌رتبه کشورهای خارجی در ایران از شمول ضوابط و دستورالعمل‌های عمومی ‌شکار مستثنی شد و تابع مقررات آیین‌نامه مذکور قرار گرفت.

در همین آیین‌نامه عجیب و ضدمحیط زیستی حتی مواردی برای تبلیغ این امتیازدهی عجیب به بیگانگان در سفارتخانه‌های ایران نیز در نظر گرفته شده است.

تصویب آیین‌نامه اجرایی شکار ویژه در دوره اصلاحات با اعتراضات مکرر دوستداران حقیقی محیط زیست و انجمن حمایت از حیوانات ایران مواجه شد که این آیین‌نامه را مصداق بارز «کاپیتولاسیون» دانسته و از برخورد دوگانه دولت با شکارچیان ایرانی و شیخ‌نشین‌های عرب و دیپلمات‌های غربی منزجر شده بودند.....

خیز شکارچیان انگلیسی- آمریکایی
اخیرا یک فعال محیط زیست ایرانی افشا کرده که دیوید لیلین(David Laylin)، از اقوام سببی اسکندر فیروز، این روزها به جهت اقامت در ایران، به واسطه مدیریت آژانس «ایران سافاری» به فروش پروانه شکار قوچ آسیب‌پذیر لارستان به متمولین آمریکایی به قیمت صد هزار دلار ‌اشتغال دارد و همکار و همراه موسسه حیات‌وحش پارسیان است. براساس متن یادداشت افشاگرانه مذکور، این شکارچی و شکارفروش دیروز و امروز، هم فروشنده تجهیزات جانبی شکار و ماهیگیری و هم مشاور «مرکز مطالعات اسلام و خاورمیانه» در واشنگتن است! با این حال در رسانه‌های کشورمان وی به عنوان «مشاور مرتبط با مسائل تالاب‌ها و مدیریت منابع آب» یا به عنوان دکتری که سابقه ۴۷ ساله در پژوهش و تحقیق دارد معرفی‌ می‌شود. بدتر آنکه وی براساس اطلاعات به‌دست آمده کیهان، از معتمدین برخی از نهادهای مهم کشور به شمار می‌رود و در موضوع مهم سهم ایران از آبراهه‌ها و رودهای مرزی مشاور رسمی و مورد تایید همزمان ایران و انگلیس به شمار می‌رود!

پدر دیوید لیلین براساس اسناد منتشر شده در آمریکا و پایگاه ویکی لیکس، از مشاورین بلندمرتبه دولت آمریکا و رابط سیا بوده که با سفیر وقت ایران در آمریکا «علی امینی» که بعدها به مقام نخست‌وزیری نیز رسید، ارتباطات گسترده و سطح بالایی در موضوعاتی همچون «جدایی آذربایجان از ایران» و «تعیین حق‌آبه ایران از هیرمند» داشته است.

شکار آمریکایی‌ها در ایران
دیوید لیلین به اعتراف خودش، در سال ۱۹۶۵ یعنی زمانی که بیش از 28 سال سن نداشت، «ایران ‌سافاری»، نخستین شرکت شکار در ایران را در دوره مدیریت اسکندر فیروز، تاسیس کرد. به نوشته شکارچیان خارجی فقط همین یک شرکت خصوصی بود که خدمات توریستی به شکارچیان ارائه می‌کرد.

لیلین تاکید دارد که پس از انقلاب کمک به شکارچیان خارجی و شکار در ایران را کنار گذاشته است اما سایت اینترنتی «ایران سافاری» کماکان فعال است و مشتاقانه از خارجی‌ها برای شکار و گردش در ایران دعوت می‌کند!

اشتغال همزمان در ایران و اسرائیل!
گذشته از سابقه دیوید لیلین و همکاری‌های گسترده وی با مجموعه‌ای از سازمان‌های مردم‌نهاد فعال محیط زیست در ایران، توجه به این نکته نیز ضروری است که همکاری‌های فردی با سابقه خانوادگی وی با یکی از مدیران و موسسین «موسسه حیات وحش پارسیان» که مقیم آمریکاست و دیگر شرکت وی به نام «شرکای آمریکایی» مجری پروژه مهم ساخت فروشگاه‌ها و کلاب‌های اسرائیل در قالب طرحی به نام «Israel by the sea» است در نوع خود بی‌نظیر است!

جالب توجه است که موسسه مذکور از ارتباطات بسیار جدی با سازمان محیط زیست کشور و شخص معصومه ابتکار برخوردار است به نحوی که می‌توان مدعی شد مهم‌ترین کلان NGO همکار سازمان محیط زیست، پارسیان حیات وحش «مراد طاهباز» مشهور است! همین موسسه بود که طرح تبدیل تصویر یوزپلنگ ایرانی به نماد محیط زیستی ایران را ارائه کرد و مورد تقدیر ویژه دفتر عمران سازمان ملل و معصومه ابتکار قرار گرفت.

اکنون با توجه به اسناد قابل بررسی افشا شده درخصوص همکاری ویژه مجموعه ایران سافاری و موسسه حیات وحش ایران در موضوع شکار خارجی‌ها در زیستگاه‌های حفاظت شده کشورمان علاوه ‌بر اهمیت نقش سازمان محیط زیست در این ماجرا و بی‌توجهی به سابقه ضدامنیتی دیوید لیلین و مراد طاهباز، مهم است که بدانیم که هدف از همکاری‌های ویژه چنین افرادی در برنامه‌های محیط زیستی کشورمان چیست؟

آیا طبیعی است که فرض کنیم تاجری همچون مراد طاهباز پول هنگفتی را به امر حفاظت از گونه‌های نایاب حیات وحش ایران اختصاص داده و در عین دلسوزی برای آینده محیط زیست ایران به تجارت کلان با مهم‌ترین دشمن ایران نیز می‌پردازد؟

سازمان دشمن‌نهاد!
بخشی از سازمان‌های به اصطلاح مردم‌نهاد فعال در عرصه محیط زیست هم اکنون با مجوز سازمان محیط زیست در مناطق حفاظت شده و جای جای کشور اقدام به راه‌اندازی دفتر و بنا ساختن برجک و مراکز نظارتی نموده‌اند. فارغ از دغدغه‌های امنیتی این ماجرا، مشخص نیست به چه علت NGO‌های مذکور تا این اندازه مورد عنایت و توجه مشترک معصومه ابتکار و سازمان‌های جهانی قرار دارند!

تسلط بر آب و هوا؟!
آمریکا در سال 2013 در گزارش رسمی «شورای شوراها» اعلام کرد تا پیش از سال 2025 میلادی طرح تسلط تکنولوژیک بر «آب و هوا» را نهایی خواهد ساخت! تسلط بر «آب و هوا» موضوعی است که هم اکنون کشورهای در حال توسعه حتی از معنای دقیق آن نیز مطلع نیستند!

شاه‌کلید اطلاعاتی
غرض اصلی این است که هر دستکاری آب و هوایی نیازمند «اطلاعات دقیق» منطقه‌ای است. برخی NGO‌های فعال در حوزه محیط زیست ایران با توجه به ارتباطات کنترل نشده مستقیم با سازمان‌های جهانی و واسطه‌های قدیمی همچون دیوید لیلین می‌توانند بهترین منابع برای ثبت و ضبط اطلاعات منطقه‌ای باشند. این در حالی است که در هیچ یک از کشورهای توسعه یافته امکانی مشابه برای جمع‌آوری اطلاعات برای محققین غیرحاکمیتی وجود ندارد و مستندات بسیاری درخصوص نحوه برخورد با شاهدین و دانشمندان محلی فضول حتی با پاسپورت بومی موجود است!

جاسوسی از کیسه ملت!
از طرف دیگر ‌های و هوی بسیار معصومه ابتکار همراه با فضاسازی رسانه‌ای حداکثری پس از قطع بودجه 60 میلیاردی سازمان‌های مردم‌نهاد محیط زیست نشان از آن دارد که هیچ خیّر فرامنطقه‌ای مدیریت مالی پروژه‌های پر سر و صدا اما بی‌حاصلی همچون حمایت از یوزپلنگ و قوچ ایرانی را عهده‌دار نشده است و کماکان براساس فرضیات قابل بررسی مطرح شده، عده‌ای به هزینه جیب ایرانی، اطلاعات دقیق مورد نیاز سازمان‌های چندملیتی بیگانه را تهیه و ارسال می‌کنند. به این ترتیب می‌توان با توجه به پیش‌بینی جدی سیاستمداران غربی درخصوص نقش‌آفرینی «آب» و «تغییرات زیست محیطی» بی‌سابقه با منشأ نامعلوم در تعیین سرنوشت سیاسی و ژئوپلیتیک خاورمیانه، نگاهی دوباره به ساختارسازی‌های موازی حاکمیت در حوزه محیط زیست در ایران و نقش حقیقی سازمان محیط زیست در فضاسازی تاکتیکی داشت.

جوابیه محیط زیست به گزارش ویژه کیهان
اما پیرو درج گزارش ویژه کیهان در آن سال با عنوان «مجوز شکار حیوانات با جمع‌آوری اطلاعات» سازمان محیط زیست جوابیه‌ای ارسال کرد که متن آن به همراه توضیحات کیهان در تاریخ 26 اسفند سال 93 چاپ شد که به بخش‌های مختصری از آن و پاسخ کیهان ‌اشاره می‌کنیم.

در بخش‌هایی از جوابیه سازمان محیط زیست آمده بود: «کارشناسان خارجی که با طرح‌های بین‌المللی این سازمان همکاری می‌نمایند حسب تخصص و صلاحیت‌های علمی که در رابطه با موضوعات مورد نظر دارند، دعوت به همکاری گردیده‌اند اما رسیدگی به صلاحیت‌های آنها با سوابق همکاری آنها با دولت‌های دیگر و رفت و آمد ایشان به دیگر ممالک، در حیطه صلاحیت‌های دستگاه‌های امنیتی مسئول در کشور است که یقینا اطلاعات آنها در مورد افراد مذکور، کمتر از نویسنده محترم مطلب نبوده و در صورت لزوم، این سازمان را از این سوابق و ضرورت‌های امنیتی آگاه می‌ساختند.»

در پاسخ کیهان به این جوابیه آمده بود:

«صیانت از محیط زیست به فرموده رهبر انقلاب امری حاکمیتی است. منطق حکم می‌کند در امور حاکمیتی از مشارکت با دشمنان و حتی بیگانگان پرهیز شود. با توجه به گزارش‌های رسمی منتشر شده درک منفی بودن همکاری‌های محیط زیستی باواسطه و بی‌واسطه با نهادهایی همچون «انجمن سلطنتی جغرافیای انگلیس»، «موسسه قوچ‌های وحشی آمریکا»، «بنیاد حیات وحش پارسیان»، «آژانس بین‌المللی محیط زیست و توسعه»، «بنیاد میراث ایران» وابسته به موزه لندن، «برنامه عمران سازمان ملل»، «دانشگاه سوآس لندن» با سابقه همکاری‌های گسترده با 6 MI و برخی نهادهای دیگر و افرادی همچون مراد طاهباز با سابقه همکاری تجاری با اسرائیل نیازمند استعلام از وزارت اطلاعات نیست. روال عادی کار این است که رئیس ‌سازمان محیط زیست پیش از آغاز همکاری با سمنی که موسس آن سازنده پروژه شهرک‌های توریستی اسرائیل است با وزارت اطلاعات مشورت کند.»

گفتنی است، با نگاهی به گزارش سه سال قبل کیهان و اظهار نگرانی از تحرکات مشکوک ضدمحیط زیستی و ضدامنیتی برخی افراد مشکوک در پروژه‌های به اصطلاح محیط زیستی و همچنین افشای این روزهای فعالیت‌های جاسوسی از جمله رصد و مخابره اطلاعات موشکی کشور در پوشش فعالیت‌های زیست‌محیطی یک بار دیگر اثبات شد که غفلت یا خوش‌بینی افراطی برخی سازمان‌ها و مسئولان به برخی افراد وابسته و همچنین کم‌کاری آنها تا چه حد می‌تواند آسیب‌زا باشد.