به مناسبت ایام ا... دهه فجر، زنگ انقلاب اسلامی امروز بصورت نمادین در دبیرستان پسرانه شاهد آزادشهر نواخته شد.

به گزارش تیتر آزاد: به مناسبت ایام ا... دهه فجر، زنگ انقلاب اسلامی امروز بصورت نمادین در دبیرستان پسرانه شاهد آزادشهر نواخته شد.

بعد از نواختن زنگ انقلاب، مسئولین شهرستان نمایشگاه انقلاب که توسط دانش آموزان و با مدیریت مسئولین مدرسه درست شده بود را افتتاح کردند و از آن دیدن نمودند.

این نمایشگاه حاشیه هایی نیز به همراه داشت که با تذکر جدی امام جمعه و رئیس سازمان تبلیغات  شهرستان آزادشهر آن را برطرف کردند.

در این نمایشگاه و در غرفه اول آن تابلوی پرچمداران پایداری انقلاب اسلامی را طراحی کرده بودند و در آن جایگاهی برای رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی (ره) در نظر نگرفته بودند.

همچنین با شیطنتی که انجام شده بود، حسینعلی  منتظری و علی شریعتی به عنوان دو عنصر اصلی پرچمداران پایداری انقلاب اسلامی معرفی شده بودند.

رئیس سازمان تبلیغات نپرداختن به شهدای انقلاب و شهدای شاخص آزادشهر، بخصوص شهید کامیاب را از ضعف های دیگر این نمایشگاه عنوان کرد.

بیشتر بدانیم:

 متن نامه اول امام خمینی (ره) به حسینعلی  منتظری، و عزل او از سمت قائم‌ مقامی رهبری:

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

 

جناب آقای منتظری

 

با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‏‌ای برایتان می‏‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامۀ اخیرتان نوشته‌‏اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‏‌دانم؛ خدا را در نظر می‏‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‏‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‏‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آیندۀ نظام را از دست داده‌‏اید. شما در اکثر نامه‌‏ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند.

 

به قدری مطالبی که می‏‌گفتید دیکته شدۀ منافقین بود که من فایده‌‏ای برای جواب به آنها نمی‏‌دیدم. مثلاً در همین دفاعیۀ شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‏‌بینید که چه خدمت ارزنده‏ای به استکبار کرده‌‏اید. در مسئلۀ مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همۀ متدینین متدینتر می‌‏دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‏‌دادید که او را نکشید.

 

از قضایای مثلِ قضیۀ مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌‏باشید و به طلابی که پول برای شما می‏‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمداللّه‏ از این پس شما مسئلۀ مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً

 

مقدم بر نظر خود می‌‏دانید ـ که مسلماً منافقین صلاح نمی‏‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‏‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‏‌کند ـ با دلی شکسته و سینه‏‌ای گداخته از آتش بی‏مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‏کنم دیگر خود دانید:

 

1ـ سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.

 

2ـ از آنجا که ساده‏ لوح هستید و سریعاً تحریک می‏‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

 

3ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.

 

4ـ نامه‌‏ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیلۀ شما از رسانه‌‏های گروهی به مردم می‏‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان ـ روحی له الفداء ـ و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

 

واللّه‏ قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده ‏لوح می‏دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه‏‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‏‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌‏کنم. واللّه‏ قسم، من با نخست‏ وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‏‌دانستم. واللّه‏ قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی‌‏صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.

 

سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‏ پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌‏ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‏‌دارم.

 

من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‏‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفۀ شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌‏ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌‏کنند نگردند. از خدا می‏‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. والسلام.

 

یکشنبه 6/1/68

روح ‏اللّه‏ الموسوی الخمینی

D1

D2

D3

D4

D5

D6

S0

S01

S1

S3

Y1

Y2

Y3

Y4

Y5

Y6

Y7

Y8

Y9

Y10

Y11

انتهای پیام/