عده ای طی یک تحرک مشترک و مشکوک، مدام ترس از حمله نظامی و امکان بروز بحران های غیر قابل جبران را القاء کرده و بر ضرورت اتخاذ تصمیمهای حیاتی تاکید می کنند.
به گزارش تیتر آزاد به نقل از "تیتریک"؛ در تاریخ صدر اسلام می خوانیم که بلافاصله پس از شهادت امام علی (ع) جامعه اسلامی خود خلیفه بعدی را انتخاب کرد و امام حسن (ع) درصدد حل بزرگترین چالش آن روزها یعنی معاویه به عنوان دشمن شمالی سرزمین اسلامی برآمد و باتشکیل سپاه آماده جنگ شد، به دلیل گسستهای اجتماعی و ضعف درونی، عده ای در داخل شهرهای موثر با تبلیغ علیه قدرت و توان دشمن، آنقدر درباره توان معاویه و قدرت او سخن گفتند تا باعث ضعف نیروها و از هم پاشیدگی لشگر شدند.
درصورتی که توان معاویه در حد مقابله با لشگر کوفه نبود و فقط فریب و نیرنگ توانست اهداف شام را پیش برد، تا جایی که حتی فرمانده نیروهای سپاه خلیفه نیز در اثر همین افکار در نهایت خیانت کرد و شد آنچه نباید می شد و مسیر تاریخ آن چنان تغییری کرد که پس از گذشت ده ها قرن نیز آثار زیان بار آن مشخص است.
مواجهه ایران و دشمنان خود به خصوص در رأس آنها آمریکا پس از گذشت قریب به چهل سال، دارای مسیر و ادبیات مشخص و قابل پیش بینی شده و تقریباً به راحتی می توان آینده آن را پیش بینی نمود.
در روزهای اخیر مشاهده می شود عده ای پیاده نظام دشمن به عمد از روی وابستگی و خیانت و یا از روی حماقت و جهالت بر طبل امکان حمله نظامی دشمن به ایران کوبیده و بذر تردید و ترس را در جامعه می گسترانند؛ سلبریتی هایی هنری و سینمایی، محکومان امنیتی و سیاسی، رسانه های وابسته به جناح های سیاسی، روشنفکران غرب گرا و تقریباً همه افراد شاخصی که در سالهای پیش مدافع مذاکره مستقیم و معامله با دشمن بودند و روزی برای ایران بیانیه نجات صادر می کردند، امروز با انتشار تصاویر حرکت ناو هواپیما بر آمریکایی درصدد القای این نکته اند که طرف مقابل در حال آماده سازی خود برای نبرد است و ما باید هرچه سریع تر تدبیر امر کرده و به سمت مذاکره مجدد و حل اختلافات فی مابین برویم!
خیانت، جهالت و یا وابستگی
اگر نخواهیم این نکته را باور کنیم که دشمن درصدد است تا وابستگان مستقیم و غیر مستقیم خود را برای پیشبرد اهداف خود به صف کرده و پیاده نظام خود را به حرکت درآورد، نمی توان از این مسئله حیاتی و جدی عبور کرد که این افراد عملاً در حال ریختن آب به آسیاب دشمن و خیانت به ملت خود اند. و گزاره ای مشخصی وجود دارد که نشان می دهند برنامه دشمن اشغال ذهنی و روانی ایران است، چرا که از دیگر گزینه ها کم هزینه تر خواهد بود و برای این منظور نیروهایی نیز در داخل که دانسته و چه نداسته به کمک او خواهند رفت.
بخوانیم: در صورت درگیری نظامی ایران قادر خواهد بود در کمتر از دو ساعت تمام پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه را مورد حمله قرار دهد، کل گستره خلیج فارس و دریای عمان تحت کنترل نظامی ایران بوده و اشراف نظامی برقرار است، هیچ شناوری در منطقه مصون از آسیب راکت ها و موشک های ایران نیست، در اولین ساعات درگیری صدور انرژی از کل منطقه خاورمیانه قطع خواهد شد و قطعاً دو تنگه کلیدی منطقه بسته خواهد شد، موشک های تیپ سجیل خواهند توانست تا برد 2000 کیلومتر را مورد هدف قرار دهند، رژیم صهیونیستی و متحدان منطقه ای آمریکا قطعاً دربرابر برد نظامی ایران آسیب پذیری قطعی دارند و... به راحتی می توان به این فهرست موارد بسیاری را نیز اضافه کرد.
در طرف مقابل نیز جنگ طلب ترین تحلیل گران جمهوری خواه و وابستگان به نئوکان ها و بنگاه های تسلیحاتی بزرگ آمریکا نیز نبرد نظامی با ایران برای آمریکا قابل تصور نمی دانند و تاکید دارند حتی در صورتی که کشورهای عضو ناتو مشترکاً امکان حمله نظامی به ایران پیدا کنند نیز امکان مقابله موثر در صحنه درگیری وجود نخواهد داشت و جرقه آتشی افروخته خواهد شد که هیچ کس توان پیش بینی و برآورد آن را ندارد.
ورود تجهیزات بزرگ نظامی به منطقه به مفهوم جنگ نخواهد بود
بارها کارشناسان نظامی و علوم استراتژیک تاکید کرده اند که ورود ناوهای بزرگ به منطقه قطعاً به معنی عدم اراده دشمن برای درگیری خواهد بود، چرا که هیچ کشوری پر هزینه ترین جنگ افزار کشور خود را به میدانی که قطعاً امکان حمله و نابودی قطعی وجود دارد نخواهد بردف نیروهای مسلح ایران به راحتی قادر خواهند بود هر شناوری را در خلیج فارس نابود کنند، آن هم ناوی مانند مورد اخیر که توان رزم بسیار کندی دارد؛ ایضاً تحلیل فوق را می شود برای تمام تحرکات آمریکا تکرار کرد.
آمریکا در نقطه نهایی خود/ هیچ گزینه استفاده نشده ای روی میز آمریکا وجود ندارد
امروز ایالات متحده آمریکا در نقطه نهایی و پایانی خود برای فشار به ایران قرار دارد و دیگر هیچ گزینه ای استفاده نشده ای بر روی میز دولت مردان این کشور وجود ندارد، تحریم ها به حد نهایت خود نزدیک شده و نفوذ آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ایران در جهان رو به افول است و حتی کشورهای متحد آمریکا نیز به تدریج ساز مخالفت با سیاست های او را کوک می کنند.
در چنین وضعیتی چرا باید عده ای طی یک تحرک مشترک و مشکوک مدام ترس از حمله نظامی و امکان بروز بحران های غیر قابل جبران را القاء کرده و بر ضرورت اتخاذ تصمیمهای حیاتی تاکید کنند؟
به نظر می رسد امروز دشمن به خط آخر خود نزدیک شده و همان طور که دموکرات های آمریکایی تاکید کردند دیگر حربه فشار پیش برنده اهداف آمریکا نیست، و در اصطلاح دیپلماسی پالس های مشخصی از تغییر رویه دولت جمهوری خواه آمریکا دیده می شود که آنها به شدت برای انتخابات آینده خود نیازمند گشایش کانال مذاکره اند و برای نیل به این هدف نیازمند همراهی و آماده سازی بخش قابل توجهی از مردم ایران اند؛ در این مسیر بدون تردید یکی از ابزارها همین تردید افکنان داخلی با حربه ترس از حمله نظامی خواهد بود.
تاریخ تکرار می شود
نباید فراموش کنیم که تاریخ بارها تکرار خواهد شد و دشمنان با شیوه های تکراری و فقط در زمان ها و مکان های مختلف در تلاش اند تا اهداف خود را پیگیری نمایند، این درس ها و تجربه های گران سنگ است که می تواند برای عبور از گردنه های حساس کارساز افتد، مبادا تکرار تاریخ شکستی هم چون زمانه امام حسن(ع) رقم زند و دشمن بتواند دوباره منفذی برای نفوذ پیدا کند.
این که این مرحله از تاریخ کشور سرنوشت ساز خواهد بود و ایران در آستانه عبور از گردنه بسیار کلیدی و مهم است، قطعاً نوید بخش آینده روشن و مطلوب است، اما تاریخ این کشور هیچ گاه تلاش و مجاهدت مردمان خود را فراموش نکرده و امروز نیز تحمل مشکلات و دشواری های بعضاً گسترده و بزرگ در ذهن ملت ثبت خواهد شد.
هادی امامی - کارشناس سیاسی و بین الملل
انتهای پیام/